چالش‌ها و پیشرفت‌های ورکشاپ حکواتی تئاتر عربی

سید کاظم قریشی : و در آخر باز هم ورکشاپی دیگر تمام شد و مدتها بحث این خواهد بود که این ورکشاپ چه چیزی به داشته‌های ما اضافه کرده است. خصوصا که این ورکشاب با حضور دکتر عبدالکریم عبود عوده مدیر سابق دانشکده‌ی هنرهای زیبای بصره‌ی عراق بود و تدریس و توضیح و ارشاد و […]

سید کاظم قریشی : و در آخر باز هم ورکشاپی دیگر تمام شد و مدتها بحث این خواهد بود که این ورکشاپ چه چیزی به داشته‌های ما اضافه کرده است. خصوصا که این ورکشاب با حضور دکتر عبدالکریم عبود عوده مدیر سابق دانشکده‌ی هنرهای زیبای بصره‌ی عراق بود و تدریس و توضیح و ارشاد و تمرین به زبان عربی بود. این ورکشاپ در هفته آخر شهریورما ۱۴۰۲ در شهر اهواز، خفاجیه، فلاحیه و کوت عبد الله به مدت شش روز و با همت گروه و مؤسسه‌ی تئاتر شمایل برگزار شد و مورد استقبال هنرمندان تئاتر عربی قرار گرفت.

من نظرات کاملاً شخصی خودم را بیان می‌کنم که ممکن است برای خیلی‌ها بی‌معنی باشد و اهمیتی به آن ندهند. بنابراین آرای وارده در این مقال، نقطه نظرات شخصی است و ممکن است اشتباه باشند

۱. در ابتدای شروع ورکشاپ برای من کاملاً مشخص شد که همه‌ی ما مشکل زبان داریم. همه‌ی کسانی که در کلاس شرکت کرده بودند نمی توانستند چند جمله عربی را به راحتی ادا کنند و آنها که می‌توانستند، در فهم و استیعاب اصطلاحات و مفاهیم مربوط به فن تئاتر مشکل داشتند. دلیل این امر واضح است. چون زبان اندیشه‌ی ما فارسی است.
یعنی وقتی بخواهیم در مورد چیزی فکر کنیم ، باید آن چیز را به فارسی برای خودمان ترجمه کنیم بعد برای جواب فارسی ساخته شده در مغزمان، آن را به عربی تبدیل کنیم. مثل همان کاری که ترانسلیت گوگل می‌کند. به همین دلیل خروجی آن زیاد معتبر نیست چون فکر بیرون زده، درهم و برهم و گاه بهم ریخته است.

۲. به دلیل اینکه دانش ما از مطالعه فارسی ما نشأت گرفته، بنابراین هرچه استاد می‌گفت متوجه آن نمی شدیم انگار به زبان انگلیسی تدریس می‌کرد و نه عربی. تمام ما مشارکت کنندگان عرب بودیم ولی چیزهای سوبژکتیو و ذهنی سخت در ذهن ما نقش می بست و محتاج این بودیم ابژکیتو و عینی برخورد کند یعنی روی وایت برد بنویسد و آن کلمات را بخواند و شرح دهد و الحق والانصاف دکتر عبدالکریم عبود با حوصله این کار را می‌کرد و چندین بار شرح می‌داد تا ما یاد بگیریم.

۳. ما هیچ چیز نمی‌دانیم. نه این که اهل مطالعه نیستیم. نه این که اطلاعات دکتر عبدالکریم عبود دست اول و جدید است. نه چون به عربی صحبت می‌کرد و به زبان عربی تدریس می‌کرد. و گرنه کدام یک از ما استانسلاوسکی را نشناسد. یا چه کسی برشت را نشناسد ولی ما اینها را برای اولین بار به زبان عربی می‌شنیدیم. برای همین نو بودند. همین‌ها را به فارسی می‌شناختیم. ما تمام داشته‌هایمان فارسی است حتی اگر آنها را به عربی خوانده باشیم وقتی آنها را به مغز خودمان سپرده‌ایم به فارسی بایگانی کردیم. یعنی آرشیو مغز ما فارسی است. حالا استاد عبدالکریم عبود هر چه می‌گفت ما آن گفته‌اش را با داشته‌ی آرشیوی مغزمان مقایسه می‌کردیم و خود این مقایسه پروسه‌ایست برای خود که فهم و دریافت و استیعاب را با مشکل مواجه می‌کند

نتایج :

۱ . نیاز به آموزش به زبان عربی برای تمام کسانی که می‌خواهند در تئاتر عربی فعالیت کنند. هنرمند تئاتر عربی باید معنی کلماتی را که ادا می‌کند را با درایت بشناسد همانگونه که پروفسور عبود تاکید داشت و نه طوطی وار حفظ کند و سر صحنه ادا کند بدون آنکه معنی آنها را بشناسد

۲. مطالعه تخصصی تئاتر به زبان عربی، تا چنانکه در آینده‌ای نزدیک یا دور استادی از کشوری عربی آمد، همگان اصطلاحات تئاتر را به عربی بفهمند

۳.آشنائی با تئاتر مدرن عرب تا جبران عقب ماندگی تئاتر عربی صورت گیرد.

۴.براى آشنایی هنرمندان با اصطلاحات و مفاهیم تئاتر به زبان عربی، راه اندازی ورکشاب با حضور متخصصان، می تواند راه‌گشا باشد

۵.استمرار و ادامه این ورکشاپها تا نتیجه‌ی مطلوب حاصل شود

در پایان امیدوارم که تئاتر عربی جایگاه واقعی خود را پیدا کند و شاهد تولید و اجرای آثار فاخر و گرانبهایی از هنرمندان خود در عرصه‌ی داخلی و خارجی باشیم