شلیک به دانایی!

دکتر حسن دادخواه : می گویند که به هنگام حمله مغولان به شهر بغداد و براندازی خلافت عباسیان، شهر حلّه، در مسیر رسیدن مغولان به بغداد، در خطر آسیب و کشتار قرار گرفت ولی به توصیه خواجه نصیرالدین توسی، که این شهر، شهر علماست و نباید اهالی انجا صدمه ببینند و صدمه به آنان، برای […]

دکتر حسن دادخواه : می گویند که به هنگام حمله مغولان به شهر بغداد و براندازی خلافت عباسیان، شهر حلّه، در مسیر رسیدن مغولان به بغداد، در خطر آسیب و کشتار قرار گرفت ولی به توصیه خواجه نصیرالدین توسی، که این شهر، شهر علماست و نباید اهالی انجا صدمه ببینند و صدمه به آنان، برای حکومت عاقبت خوشی ندارد، مغولان کوچکترین آسیبی به شهر و اهالی و علمای آنجا وارد نکردند و شهر در امن و امان قرار گرفت.

خواجه نصیرالدین به نیکی می دانست که آزار و اذیت رساندن به دانایان و اهالی دانش، موجب ایجاد کینه در دل آحاد مردم می شود و پل ارتباطی میان حکومت نو پای مغولان را با مردمان بومی، خراب می کند و اینچنین مقدمات برچیده شدن هر چه زودتر ایلخانان فراهم می گردد.برآشفته کردن محیط های علمی و سلب آسایش و آرامش از نیروهای تولید کننده اندیشه و خردورزی، بی گمان شیرازه اعتماد عمومی و حلقه های پیوند مردمان هر دیار را می گستلد.

اکرام و احترام به دانشمندان و دانایان که در متون مذهبی ما به “علماء” از آن یاد شده است و توصیه موکد به همنشینی و مشورت با دانایان، از آن روست که این قشر، بدون سهم خواهی سیاسی و بدون چشمداشت مالی و تنها و تنها با هدف بالابردن رضایتمندی شهروندان و آبادانی میهن، حاضرند تمام داشته های علمی خویش را در اختیار حاکمان قرار دهند‌. از این روست که در گفتار امامان معصوم ما، دانش و توان دانایی بر برندگی شمشیر،ارزشمند تر است.بهره مردم از قشر اهل قلم و کتاب و اندیشه ورز، جز در حیطه و دایره معرفت اندوزی و یافتن چاره برای برون رفت از دشواری ها چیز دیگری نیست و قشر اهل قلم و آموزش و تدریس، جز “کلمه و بیان ” ، که ابزارهای ارتباط پروردگار با بندگان خویش است، وسیله دیگری در اختیار ندارند.

از این روست که حاکمان عاقل، جایگاه اهل دانش را محترم می شمارند و در ارج گذاری به مقام آنان از هیچ هزینه ای رونمی گردانند و در برابر، حاکمان خود خواه و دشمنان اندیشه و مشورت، تیغ ناراضی تراشی خویش را به راه های مختلف علیه این قشر، تیز تر می کنند.انفجار و شلیک به دانشگاه کابل یا مراکز آموزشی دخترانه و بر هم زدن آرامش آن و کشتار دانشجویان و دانش آموزان از سوی حامیان تفکر طالبانی، جز انتقام از خردورزی و تعلیم و تربیت چه هدف دیگری می تواند داشته باشد.؟

ستیز با خبرنگاران و اصحاب رسانه و ترور کنشگران حوزه های فرهنگی و آموزشی که سهم والایی در آشنا ساختن مردم به حقوق اجتماعی خویش دارد، آیا چیزی جز ستیز با نظم اجتماعی و رفاه و توسعه اقتصادی است؟