نمی دانم!

دکتر سید محمدرضا موالی زاده : چندی پیش جریان جالبی در فضای مجازی منتشر شد بدین ترتیب که یک استاد تاریخ از دانشجویان خود این سوال را مطرح نمود که مادر یعقوب لیث صفاری چه ویژگی هایی داشته است؟ دانشجویان که هیچ شناختی از ویژگی های ایشان نداشتند هر یک پاسخی دادند یکی نوشت وی […]

دکتر سید محمدرضا موالی زاده : چندی پیش جریان جالبی در فضای مجازی منتشر شد بدین ترتیب که یک استاد تاریخ از دانشجویان خود این سوال را مطرح نمود که مادر یعقوب لیث صفاری چه ویژگی هایی داشته است؟ دانشجویان که هیچ شناختی از ویژگی های ایشان نداشتند هر یک پاسخی دادند یکی نوشت وی زن شجاعی بود دیگری نوشت بسیار با تدبیر بود آن یکی نوشت زنی مؤمن و پارسا بود خلاصه این که هر یک پاسخی نوشتند وقتی اوراق امتحانی تصحیح شد دانشجویان مشاهده کردند که هیچ یک در آن امتحان نمره ای نگرفتند استاد علت را این گونه توضیح داد که پاسخ این سوال « نمی دانم » است.

در هیچ منبعی اساساً ذکری از مادر یعقوب لیث صفاری به میان نیامده است چگونه شما که هیچ مطلبی از ایشان نمی دانسته اید این گونه پاسخ داده اید؟! من می خواستم به وسیله این امتحان، درسی را به شما بدهم که هرگاه مطلبی را نمی دانید صادقانه و راحت بگویید نمی‌دانم.داستان فوق بیانگر بخشی از فرهنگ عمومی جامعه ماست. برخی از افراد علی رغم این که مطلبی را نمی‌دانند حاضر نیستند که به صراحت اظهار عدم اطلاع نمایند و گاهی پا را فراتر نهاده مطلبی را که در مورد صحت و سقم آن اطلاع کافی ندارند به راحتی نشر داده و از آن پیروی می کنند این شیوه نکوهیده است قرآن کریم به ما تاکید می کند که: ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا . اجازه دهید از این فراز عبور کرده به گزاره های مرتبط دیگری ورود پیدا کنیم که در پی می آید:

 انسان امروزه اطلاعات فراوانی را مخصوصاً از طریق فضای مجازی دریافت می نماید گفته می شود که معدل اطلاعات دریافتی انسان ازطرق مختلف در طی یک شبانه روز معادل مجموعه اطلاعاتی است که یک فرد در قرن هجدهم در طول عمر خویش کسب می نموده ، پر واضح است که مزایای فضای مجازی بسیار است این فضاباشتاب فزاینده ای که دارد به قدری با زندگی ما درهم تنیده شده که به عنوان یک فضای حقیقی بایستی از آن نام برد اما شوربختانه باید گفت که برخی از افراد در حجم بالای اطلاعات در اقیانوس فضای مجازی غرق شده اند و غوطه می خورند آنان دچار پرخوری در فضای رسانه ای شده اند. اتفاقی که خوشایند نیست وبعضا موجب شلوغی ذهنی و اضطراب اطلاعاتی می شود.

 گاه فرد ، وقتی این اطلاعات گسترده اما سطحی را در حوزه های مختلف دریافت می کند دچار توهم همه چیز دانی می شود افرادی که گرفتار این سندروم(نشانگان) هستند به راحتی و بدون تأمل در همه موضوعات نظر می دهند و برای هر سئوالی پاسخی در آستین دارند آنها گفت وگوها را انحصاری می کنند نوعاً شنونده خوبی نیستند و بسیار حرف می زنند اصلاً مهم نیست که موضوع گفت وگو چه باشد. او همه چیز را می داند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.

همه چیز دان ، شور و شعف خود را از دانستن چیزی که نمی دانسته پشت غرور کاذب خود پنهان می کند این ویژگی روح جستجوگری و نشاط و روحیه علمی را سرکوب می کند. ☆نکته حائز اهمیت این است که اطلاعات دانش نیست اطلاع از کلیاتی مبهم و جسته و گریخته از یک موضوع به صورت ابری و خاکستری در ذهن ، امری است ، و داشتن دانش در خصوص یک رشته تخصصی و با شفافیت و دقت بالا در جزئیات ، امری است دیگر ، درک فرضی از موضوعات با دانش حقیقی فرق می کند برخی گمان می کنند که به راحتی می توان در عرصه های مختلف اظهار نظر نمود ، از پزشکی گرفته تا علوم انسانی و … نکته قابل توجه این است که برخی از مباحث علوم انسانی، اقتصاد، علوم سیاسی، جامعه شناسی و … واقعا پیچیده تر از علوم فنی و مهندسی هستند حال آنکه گمان می شود به راحتی می توان در این حوزه ها اظهار نظر نمود.

یکی از مسائل این حوزه ، تک سبب بینی است گاه فرد با یک تحلیل سریع و ساده انگارانه از نقطه الف (نقطه عزیمت و آغاز) به نقطه ب (خط پایان) می رسد و به سرعت با بیان یک عامل آن را به عنوان تنها علت بروز مشکل و مسئله ای پیچیده وچندوجهی وتودرتو معرفی می نماید.

 ما نیازمند دروازه بانی ورود اطلاعات به ذهن و غربالگری آنها هستیم. در حال حاضر از اینترنت هم به عنوان پیام رسان و هم به عنوان منبع خبری بدون این که مرجع آن خبر مشخص شده باشد و از صحت و استحکام آن اطمینان کافی وجودداشته باشد استفاده می شود ☆بدتر از همه چیز دانی، همه چیز توانی است گاهی افرادی را می بینیم که بدون اینکه از توانمندی و تجربه لازم در حوزه ای برخوردار باشند مسئولیت خطیر و سنگینی را در آن حوزه عهده دار می شوند این اتفاق گاه موجب بروز مشکلات حادی می شود به عنوان مثال بارها شاهد بوده ایم که برخی از ساخت و سازها که بدون محاسبه دقیق برپا شده اند در اثر حوادث طبیعی همچون سیل و زلزله و … فرو ریخته اند در حالی که در همان منطقه سازه هایی که بر اساس محاسبه دقیق و به کار بردن مصالح با کیفیت و اصول فنی و مهندسی بنا شده اند دچار مشکلات جدی نشده اند. چرا چنین اتفاقی می افتد؟ برای این که طراح سازه ،نقشه بردار، مهندس ناظر و…بدون انجام مطالعه و محاسبه ونظارت دقیق وجامع ،واطمینان کافی ازاتقان عمل واستحکام کار درهمه اجزای آن اقدام به ساخت آن نموده اند این یک مثال ازحوزه ای است که نتیجه آن ملموس ومشهود است دربسیاری ازحوزه ها تبعات کارپس ازسالهاو دهه های متمادی آشکارمی شود

 در احوالات شیخ مرتضی انصاری این عالم متاله که از فحول علم و عمل وازمجسمه های زهد و ورع بود و آن چنان در علوم دینی متبحر گشته بود که به او لقب خاتم الفقهاء و المجتهدین داده‌اند و تالیفات او مخصوصاً دو کتاب معروف مکاسب و رسائل اش پس از گذشت بیش از ۱۵۰ سال همچنان جزو متون درسی اصلی حوزه‌های علمیه می باشد گفته می شود که وقتی مطلبی را از او سوال می کردند و اوپاسخ را دقیق وکامل نمی دانست (درحالی که می توانست دراطراف آن به راحتی سخن گوید) با صدای بلند سه بار در مقابل جمع می گفت نمی دانم، نمی دانم، نمی دانم،

 تلاش کنیم تا فرهنگ گفتن: نمی دانم/ در این موضوع تخصص ندارم/ در این حوزه به قدر کافی مطالعه نکرده ام و … و عباراتی از این دست تبدیل به یکی از مولفه های فرهنگ عمومی ما گردد. تاکید قرآن بر تلاش در مسیر دانستن است و سنت و سیره اهل بیت(ع) نیز همواره در جهت گشودن مرزهای دانش و دانایی و خردورزی و استدلال گرایی بوده است. تلاش کنیم تا مهارت و صداقت و صراحت کافی برای بیان ” نمی دانم ” در جامعه ترویج شود و اگر کسی مطلبی را نمی داند زمینه روانی و اجتماعی لازم برای او به منظور این که از کسی که می داند بپرسد فراهم شود فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون(معنای موسع ذکر ، دانش مفید درگستره تام وتمام آن است ) ایرانیان در ادبیات و محاوره خویش ازقدیم الایام نکات نغز فراوانی داشته اند آنها چه خوب گفته اند: پرسیدن عیب نیست ندانستن (ودرواقع پوشاندن آن) عیب است.

 

**دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور