رقابت و رفاقت معلمان!

شبیب عامریون :سال تحصیلی ۶۷-۱۳۶۶ مدرسه راهنمایی شهید شیخانی تعدادی کلاس اول ، دوم و سوم راهنمایی(هفتم، هشتم و نهم متوسطه اول فعلی) داشت. مدیر مدرسه برادر بزرگوار حاج مرتضی حمیدی بود. آقای حمیدی متوجه این نکته شده بود؛که از نظر ساعات تدریس درس حرفه و فن به دو شکل تئوری و کارگاهی می باشد. […]

شبیب عامریون :سال تحصیلی ۶۷-۱۳۶۶ مدرسه راهنمایی شهید شیخانی تعدادی کلاس اول ، دوم و سوم راهنمایی(هفتم، هشتم و نهم متوسطه اول فعلی) داشت. مدیر مدرسه برادر بزرگوار حاج مرتضی حمیدی بود. آقای حمیدی متوجه این نکته شده بود؛که از نظر ساعات تدریس درس حرفه و فن به دو شکل تئوری و کارگاهی می باشد. من و آقای سید هاشم جلیلی دبیران درس حرفه و فن (کار و فناوری فعلی) بودیم. شهریور ماه بود که باید مدیر محترم برای تنظیم برنامه تدریس دبیران، روز و ساعات و کلاس هر دبیر را مشخص می کرد. و دانش آموزان را سازماندهی کند. حاج حمیدی همین کار را با پیش بینی کاملاً صحیح از نظر زمانی می خواست انجام دهد.

آقای جلیلی چون ساکن مشهد بود، کار تصحیح اوراق امتحانی دانش آموزان شهریورش و….. را هر ساله به من واگذار می کرد و تا پایان شهریور در مدرسه ملاثانی حضور پیدا نمی کرد. حاج مرتضی می خواست ابلاغ دبیر کارگاه و تدریس کلاسی – تئوری درس حرفه و فن را از اداره آموزش و پرورش ناحیه ۲ اهواز برای من و آقای جلیلی بگیرد به من گفت: شما کارگاه را تقبل می کنید یا آقای جلیلی می گیره. تماس تلفنی هم مقدور نبود. لذا من گفتم حاج مرتضی تا آقای جلیلی نیاید من در غیبت ایشان نمی توانم به شما پاسخ دهم. آقای جلیلی از مشهد آمد و آقای حمیدی مدیر محترم این مسئله را با ایشان در میان گذاشت . آقای جلیلی گفته بود که هر چه آقای عامریون گفت.

حاج مرتضی خیلی خرسند شد از هماهنگی و یک دلی من و آقای جلیلی. فردای آن روز در دفتر مدرسه صدای مشاجره و بحث تند دو نفر از دبیران را شنیدم . که حاج مرتضی می خواست ساعات و کلاس های تدریس آن ها را مشخص کند. که هر دبیر ۲۴ ساعت موظف بودند تدریس کنند ولی دو ساعت اضافه بود. هر کدام به آقای حمیدی می گفتند: دو ساعت اضافه کاری را از آن خود می خواستند. و سروصدا میکردند و مشاجره ای بود برای دو ساعت اضافه کاری!

حاج آقا حمیدی که من را دید به آنها گفت: آقای عامریون به احترام آقای جلیلی در غیاب او تصمیم نگرفت، شما برای دو ساعت درس پرورشی و دینی چرا این همه بحث می کنید؟

روز سه شنبه ۲ آذرماه ۱۴۰۰

 

تشکر و سپاس: از همه دوستان و برادران بزرگوار که نوشته های من را بدقت مطالعه می کنند و ابراز محبت می نمایند، سپاس گذارم.اظهار لطف و محبت دوستان باعث تشویق و دلگرمی من می شود . انعکاس نظرات دوستان موجب تَداعی مَعانی وقایع گذشته خواهد شد . (ساده و روان نویسی در ذکر خاطرات شرط لازم است . زیرا مخاطبان از گروه های مختلف سنی و تحصیلات هستند . لذا از کلمات نامانوس و دور از ذهن خودداری شده است)