مراسم تحلیف و حرارت نامطبوع نیروگاه رامین!

در آخرین روز مرداد با گرمای ۵۰ درجه و هوای شرجی با رطوبت ۷۰ درصد، به یک مراسم رسمی دعوت شده ام طبق اعلام قبلی، محل برگزاری مراسم تحلیف و آغاز به کار شوراهای اسلامی روستاهای بخش ویس و شیبان در سالن اجتماعات نیروگاه رامین برگزار می شود. ‌ ?ساعت شروع ۱۱ صبح است ۱۵ […]

در آخرین روز مرداد با گرمای ۵۰ درجه و هوای شرجی با رطوبت ۷۰ درصد، به یک مراسم رسمی دعوت شده ام طبق اعلام قبلی، محل برگزاری مراسم تحلیف و آغاز به کار شوراهای اسلامی روستاهای بخش ویس و شیبان در سالن اجتماعات نیروگاه رامین برگزار می شود. ‌

?ساعت شروع ۱۱ صبح است ۱۵ دقیقه قبل تر به درب نیروگاه مراجعه می کنم گفتند فقط مسئولان می توانند با خودرو وارد شوند لاجرم خودرو را در محیط بیرون پارک می کنم و بعد از راهنمایی مأمور حراست پیاده به سالن اجتماعات می روم.

?هوا به شدت گرم و دم کرده است، وارد سالن شیک و بزرگ نیروگاه می شوم اینجا چقدر گرم است! چند کولر در سمت راست دیده می شوند به اضافه سیستم تهویه سقفی اما به جز منطقه جلوی کولرها سالن گرم است.به هر حال مراسم با حضور فرماندار، بخشداران، دادستان، مدیران شهرستان، امام جمعه ویس و فرماندهان نظامی و انتظامی و منتخبان شوراهای روستا با تأخیر نیم ساعته شروع می شود.

?با افزایش مدعوین، سالن گرم تر می شود تا جایی که دادستان نکته سنج باوی، در حین سخنرانی و در حالی که مرتب عرق صورت اش را پاک می کرد و کلافگی ناشی از آن وضعیت در چهره اش هویدا بود به کنایه می گوید امروز در بزرگ ترین نیروگاه حرارتی کشور، دوستان میزبان، حرارت را به ما نشان دادند!

?بر اثر گرما و تعرق تشنه ام می شود، منتظرم آب بیاورند! یک ساعت بعد از شروع مراسم کیک(پانصد تومانی) و آبمیوه(گرم) از نوع ارزان قیمت توزیع می شود و بسیاری از حضار آن را نمی خورند!

?از جایم بلند می شوم تا آب پیدا کنم از یک نفر دم در سالن می پرسم و او یک کُلمن پلاستیکی آبی رنگ را نشانم می دهد(از همان ها که کشاورزان با خود سر زمین می برند!) کلمن دقیقاً جنب در سرویس بهداشتی روی یک میز گذاشته شده و مقداری لیوان یکبار مصرف شفافِ بی کیفیت، به شکل نامنظم در کنار آن هستند آب می خورم و دنبال سطل زباله برای دور انداختن لیوان می گردم اما نیست! بیشتر که دقت می کنم نصف لیوان های کنار کلمن مصرف شده هستند!

?به سالن بر می گردم، حضار با هر آنچه دم دست دارند خود را باد میزنند واقعاً حوصله همه سر رفته و کسی به کلام سخنرانان توجه نمی کند بالاخره برنامه ها در ساعت ۱۳ و بیست دقیقه تمام شد و همه با سرعت از آن سالن بسیار گرم بیرون آمدند.

?نکات قابل تأمل در حاشیه این مراسم زیاد بود اما سؤال اساسی که می توان در این زمینه مطرح کرد این است که در شهرستان بزرگی با این وسعت و جمعیت چرا نباید یک سالن مناسب با تهویه مطبوع وجود داشته باشد تا بخشدار محترم مجبور نشود مراسم را در چنین جایی برگزار شود و بعد شرمنده میهمانان اش شود؟

?و سؤال دوم اینکه آیا دلیل پایین بودن کیفیت و شکل بسیار پایین پذیرایی از منتخبان مردم را می توان به این دلیل که همه آنها فرزندان روستاها هستند تعبیر کرد؟

مجری با مزه مراسم هم که ظاهراً از کارمندان نیروگاه بود اتفاقاً مرتب در اثنای برنامه بر “بزرگ ترین بودن” نیروگاه رامین و مدیریت موفق آن تأکید می کرد.پس چه اشکالی داشت که مدیریت بزرگترین نیروگاه حرارتی ایران، یک وعده ناهار به میهمانانی که تعداد آنها به ۱۰۰ نفر هم نمی رسید بدهد و نماز جماعت هم در مسجد بزرگ نیروگاه بر پا شود؟میهمانانی که همگی از شهرها و روستاهای اطراف نیروگاه هستند و سالیان سال است که آلودگی های زیست محیطی آن را با گوشت و پوست خویش لمس کرده اند.

حمزه سلمان پور