خرید یک سگ!

سگی زیاد پاس می کرد ،ماده خود را از دست داده بود.مالک سگ بلحاظ عدم آسیب این سگ به بیماری افسردگی و دیگر بیماریها تصمیم گرفت تا او را به فروش بگذارد.خریداری که از هیکل و جثه او به شگرف زده بود، از دو نفر درباره خصوصیت و خصلتهای سگ، پرس و جو کرد.اولی به […]

سگی زیاد پاس می کرد ،ماده خود را از دست داده بود.مالک سگ بلحاظ عدم آسیب این سگ به بیماری افسردگی و دیگر بیماریها تصمیم گرفت تا او را به فروش بگذارد.خریداری که از هیکل و جثه او به شگرف زده بود، از دو نفر درباره خصوصیت و خصلتهای سگ، پرس و جو کرد.اولی به او گفت : بسیار پارس می کند. به همسایگان حمله می برد، زنان و بچه ها را به رعب و وهشت می اندازد ، حتی صاحب خانه از دست او اسایش ندارد.

خریدار با شنیدن چنین سخنانی مردد گشت و مکس کرد.و کمی دور شد .بعد از چند لحظه از شخص دیگری پرس و جو کرد:که با کلماتی روبرو شد که او را در قضاوت باز داشت : این سگ بسیار با وفا و با محبت است. سگی که در همه اوقات پاسدار و امین خوبی است. مرغ ها جز در سایه ی او آرامش ندارند.با وجود او هیچ دزدی جرآت ورود به این روستا را ندارد.این جملات سبب شد تا خریدار مردد شود .
چند روز بعد بازگشت و با شخص ثالثی به خش و بش پرداخت تا اینکه توانست اطمینات این شخص را جلب نماید.بعد از اینکه نظرش را در مورد سگ خواست به او گفت:شخص اولی می خواست خودش سگ را بخردو اما شخص دوم واقعا از پاس مرتب سگ اذیت شده بود،برای همین است که می خواست شما خریدار سگ باشید تا به خواسته خود برسد.خریدار به فکر فرو رفت و دریافت .و لبخندی زد و گذشت.

عارف خصافی