فارسیات ، جبهه بیاد ماندنی – ۲۷

عبدالله سلامی : همچنان کمک های بی دریغ مردمی به ستادهای پشتیبانی جبهه جنگ ادامه داشت ، تهیه وعده های غذای گرم و سرد و ارسال بموقع آن به رزمنگان مردمی و نظامی جبهه جنگ ، بدون وقفه انجام می گرفت ، شهر اهواز و سایر شهر و روستاهای که در تیر رس توپخانه ی […]

عبدالله سلامی : همچنان کمک های بی دریغ مردمی به ستادهای پشتیبانی جبهه جنگ ادامه داشت ، تهیه وعده های غذای گرم و سرد و ارسال بموقع آن به رزمنگان مردمی و نظامی جبهه جنگ ، بدون وقفه انجام می گرفت ، شهر اهواز و سایر شهر و روستاهای که در تیر رس توپخانه ی دور زن ارتش عراق قرار داشتند ، کماکان در امان نبودند و زیر گلوله های توپخانه بسر می بردند ، تیم های مراکز پزشکی و درمانی شهرهای جنگ زده ، برای پذیرش و مداوا کردن مجروحین و مصدومین جبهه ی جنگ ، تلاش مضاعف بخرج می دادند ، کار اعزام نیروهای رزمنده داوطلب و نظامی ، رفته ، رفته سامان بهتری می گرفت ، تقاضای مردمی اعزام به جبهه بدون هیچ ملاحظه ای رو به افزایش بود ، میان جمعیت نیروهای داوطلب مردمی ، حضور نوجوانان ۱۲ ساله تا پیرمردان پا به سن گذاشته ، بخوبی مشاهده می شد .

همه روزه به تعداد تردد ماشین های نظامی و غیر نظامی که بدنه ی انها با گل رس استتار شده بود ، در خیابانهای مشرف به سمت جبهه ، افزوده می شد .

زمان تدارک پاتک و حمله دیگری به نیروی زرهی عراق که همچنان در روستای بیوض مستقر بودند . فرارسیده بود . صبح زود قبل از روشن شدن هوا ، دیده بان توپخانه ۱۰۵ همراه با یک بی سیم چی ، خود را به نزدیکترین نقطه محل استقرار نیروهای زرهی ارتش عراق رسانده و مستقر شده بود تا بتواند ، گرای مختصات موقعیت مکانی استقرار زرهی ارتش عراق را به اتشبار توپخانه ۱۰۵ به کمک بی سیمچی. ارسال کند ، دیده بان توپخانه ی ۱۰۵ جوانی بود که کار ادامه تحصیلش در آمریکا را ترک کرده و داوطلبانه برای دیده بانی توپخانه ۱۰۵ به جبهه جنگ امده و اعزام شده بود
گروه ۱۵ نفره رزمندگان جبهه فارسیات ، ساز و برگ سلاح انفرادی عملیات را تهیه کرده و آماده فرمان اعزام به محل عملیات ، بودند .

ادامه دارد .