اخرین سفر دون کیشوت!

سعید یاسینی : رمان دون کیشوت اثر نویسنده اسپانیایی سروانتس پس از چهار قرن هنوز هم مورد توجه بسیاری از علاقمندان اثار کلاسیک است . ((دون کیشوت)) حکایت نجیب زاده ایی به همین نام است که کتاب های زیادی درباره شوالیه ها و سلحشوری آنها خوانده است . دون کیشوت رویای شوالیه گری و مبارزه طلبی و عدالت گستری در سر می پروراند در زمانی که دیگر دوره شوالیه ها و سلحشوران بسر آمده بود . اما وی روزی زره رزم بر تن می کند ، سوار بر اسب لنگ خویش و نیزه در دست در کنار مهتر خود ((سانچو خر سوار)) پای در راه شوالیه گری می گذارد ، اما سانچو برخلاف ارباب خود واقعیت را همانطور که هست می بیند . دون کیشوت آرمان عدالت گستری در تمامی جهان را داشت، در پی گرفتن حق مظلومان از ظالمان بود و بدنبال مبارزه با دشمنان پلید است . دون کیشوت در دنیای توهم آمیز خویش با دشمنان ، دیوها و پلیدی می جنگد و در تصور ذهنی ، خود را بی باک ترین سلحشوران می داند .

حاکمان بسیاری همچون دون کیشوت در تاریخ سیاسی خاورمیانه ظهور کرده اند . خود را یگانه سلحشور جهان و دشمن ستیزی بی همتا دانسته اند . در پی عدالت گستری در تمامی جهان بوده اند ، وعده دنیایی آرمانی داده اند . آن یکی در شمال افریقا کتاب سبز در دست ۴۰ سال به نام عدالت گستری و دشمن ستیزی ملت را در بند توهمات عدالت گستری و دشمن ستیزی خود کرد و این یکی در شرق تحت عنوان مبارزه با کفر و کافران ملت را گرفتار تعصبات طالبانی و جنگ و ویرانی کرد . دون کیشوت های خاورمیانه ایی ملل نگون بخت را سانچو وار همراه با توهمات دون کیشوتی بدنبال خود کشاندند و چیزی جز طعم فقر و جنگ و سرکوب به آنها نچشانده اند . اما واقعیت این است که ((دون کیشوت)) قهرمان رمان سروانتس در اخرین سفر خود پس از شکست در مبارزه ایی متوهمانه بدون هیج دستاوردی در تخت خود جان سپرد . حاکمان خاورمیانه با ذهنیت دون کیشوتی هیچ دستاوردی جز سرکوب و جنگ و فقر برای انبوهی از سانچوها چیز دیگری نداشته اند ، دون کیشوت های حاکم همیشه پایان تلخی همچون دون کیشوت سروانتس داشته اند .