ندای استغاثه بی‌پناهی بنام ثدین!

امروز کودکی یتیم شد، پدری کمرش با مرگ فرزند شکست، مادری داغ جاودان بر دلش نشست و همسری، عزیزِ دلش را برای همیشه از دست داد. در این احوال غم و قرنطینه، حالا این خانواده باید در تنهایی عزاداری کند و خانواده‌ای دیگر نیز آواره بیمارستان‌های آلوده و خطرناک باشند تا فرزندشان با استخوان‌های شکسته، […]

امروز کودکی یتیم شد، پدری کمرش با مرگ فرزند شکست، مادری داغ جاودان بر دلش نشست و همسری، عزیزِ دلش را برای همیشه از دست داد. در این احوال غم و قرنطینه، حالا این خانواده باید در تنهایی عزاداری کند و خانواده‌ای دیگر نیز آواره بیمارستان‌های آلوده و خطرناک باشند تا فرزندشان با استخوان‌های شکسته، از تصادفی مرگ‌بار نجات پیدا کند.دو روستا که جمعا ۱۵۰۰ نفر بیشتر جمعیت ندارند مگر چقدر می‌توانند کشته بدهند؟ آن هم در همسایگی خودشان! در همان جاده منحوسِ ۳ کیلومتریِ ورودی روستا!مگر خانواده‌ها چقدر می‌توانند این فشار جانکاه مرگ جوانان دلبندشان را تحمل کنند؟

۳۰ سال است که شرکت ملی حفاری با نیرنگ و دسیسه و سوءاستفاده از فقر و نادانی مردم، ۴۰۰ هکتار از حاصل‌خیزترین زمین‌های کشاورزی روستای ثدین را با ثمن بخس تصاحب کرد و دور آن را دیواری بتونی کشید تا برای نور چشمی‌های ژن‌برتری زمین گلف احداث کند و درون آن مسابقات کشوریِ ورزش ثروتمندان برگزار کند.ورزشگاهی که دیوار خاکستری و مرتفع آن به سمت ثدین است و ورودی‌اش کاملاً دور از دسترس.در عوض کارگاه بازسازی دکل را دیوار به دیوار روستا ساختند و درش را مستقیم به همین جاده کم عرض و پر خطر باز کردند.

دود و خاکستر و انواع پودر‌های صنعتی‌ و گردِ رنگ هم مرتب می‌پاشد به در و دیوار منازل و مدرسه روستا و سر و صورت اهالی که تنگ نفس بگیرند و حالا کرونا جان‌شان را بیش از دیگران تهدید می‌کند.در عوض اینها، چه خدمتی از سوی ملی حفاری به ثدین ارائه شد؟ هیچ! .اصلاً زمین‌ و هوا و آلودگی صوتی به جهنم!

سال‌هاست شورا و دهیار و بخشدار، التماس ملی حفاری را می‌کنند که فقط کمی جاده را تعریض کند همان جاده‌ای که روزانه تریلرهای کمرشکن حامل قطعات دکل‌های غول‌پیکر و صدها خودروی ملی حفاری از آن تردد می‌کنند و‌شلوغش کرده‌اند و آسفالتش را کنده‌اند.اما زورشان نمی‌رسد حتی زور دادستان و‌فرماندار باوی هم به ملی‌حفاری نرسید…همین دیشب ۱۸ فروردین، جاده‌ی روستا قربانی امسالش را گرفت و دومی را تا سر حد مرگ روانه بیمارستان کرد. پارسال هم چند کشته و زخمی و سال‌هاست قبرستان ثدین پذیرای قربانیانی اغلب جوان، بر اثر تصادف در این جاده‌ی ۳ کیلومتری لعنتی است که با ۵ متر عرض، یک وجب هم شانه ندارد.اینجانب به نام مردم عزادار روستای ثدین، برای همه‌ی مسئولین مربوطه، نمایندگان فعلی و منتخب و همه‌ی انسان‌های دلسوز ندای استغاثه می‌فرستم و عاجزانه تقاضای کمک دارم.

حمزه سلمان پور

عضو شورای اسلامی روستای ثدین یک