عوارض نمی‌دهند،اما عوارض می‌بینند!

شهردار اهواز و معاون او در روزهای اخیر اظهاراتی درباره مناطق کم‌برخوردار اهواز مطرح کرده‌اند که به نظر می‌رسد جهت‌گیری جدیدی در این باره در مدیریت شهری در حال شکل‌گیری است. منصور کتانباف شهردار اهواز در شورای برنامه‌ریزی استان گفته است: “علاوه بر روستای عین ۲، روستاهای ملاشیه، زرگان، اندیشه، علی‌آباد (بروال)، خبینه و… در […]

شهردار اهواز و معاون او در روزهای اخیر اظهاراتی درباره مناطق کم‌برخوردار اهواز مطرح کرده‌اند که به نظر می‌رسد جهت‌گیری جدیدی در این باره در مدیریت شهری در حال شکل‌گیری است. منصور کتانباف شهردار اهواز در شورای برنامه‌ریزی استان گفته است: “علاوه بر روستای عین ۲، روستاهای ملاشیه، زرگان، اندیشه، علی‌آباد (بروال)، خبینه و… در این سال‌ها به شهر اهواز تحمیل شدند. تقریبا حدود ۲۰ نقطه و روستای این‌چنینی داریم که جمعیت آنها حدود ۴۰۰ هزار نفر است که این جمعیت در تأمین هزینه‌های شهر هیچ مشارکتی ندارند.”

او همچنین مدعی شده: “یعنی برای ساخت و ساز، زمینی نمی‌خرند و برای ساخت و احداث منازل خود مجوز نمی‌گیرند. در نتیجه برای نگهداشتن نیز هزینه و عوارضی نمی‌پردازند اما از همه بیشتر مطالبه می‌کنند و می‌گویند که چرا فقط به منطقه کیانپارس رسیدگی می‌کنید.” پیش از او علیرضا عالی‌پور معاون شهرداری اهواز که در شورای سلامت استان سخن می‌گفت در اظهاراتی مشابه گفته: “هر چقدر خدماتی به ساکنان حاشیه شهر اهواز ارائه شود اشتیاق برای توسعه ساخت و سازها در غرب جاده اهواز – خرمشهر افزایش پیدا می‌کند.” این توالی و تواتر مواضع قابل تأمل است و ذکر چند نکته در این باب ضروری به نظر می‌رسد: 

الف: همان آدم‌هایی که آقای شهردار می‌گوید مشارکتی در ساخت شهر ندارند، اساسا شهرداری خدمات قابل توجهی به آنها ارائه نمی‌دهد یا اگر هم برخوردار هستند ناچیز و در حد جمع‌آوری زباله است آن‌هم به صورت نامنظم و نصف و نیمه. همچنین هیچ‌گونه امکانات فرهنگی یا ورزشی در اختیار آنها گذاشته نشده است، بلکه بیشترین زیان‌ها را از وجود شرکت‌ها و موسسات اقتصادی می‌بینند، از جمله آلودگی هوا. به طوری که همه واحدهای تولیدی مثل نورد، فولاد کاویان، صنایع فولاد و نفت مضرات خود را متوجه مردمی می‌کنند که در مناطق به اصطلاح “حاشیه” رانده شده‌اند. 

ب: ساکنان این مناطق چه کسانی هستند؟ معمولا این اهالی قدیمی‌ترین ساکنان اهواز هستند که به دلایلی جذب کار نشدند یا اگر هم شدند در مشاغل کاذب، فصلی و یا پایین مشغول شدند. به عبارتی همه خدمات شهری روی شانه‌های آنهاست. آقای کتانباف پاسخ دهد که مثلا اهالی بروال کجا کار می‌کنند؟ آیا این‌طور نیست که اکثرشان در بخش خدمات شهری به شهر خدمت می‌کنند؟ آیا باید آنها هم عوارض بپردازند در حالی‌که محله‌شان جزو شهر محسوب نمی‌شود؟ در حقیقت ساکنان آن مناطق که به دلایل تبعیض‌آمیز از داشتن فرصت‌ شغلی محروم هستند و از ابتدایی‌ترین خدمات برخوردار نیستند. در حالی‌که ساکنان مناطق مرفه و آباد حکومتی همچون شهرک نفت، نیوساید، خرمکوشک، گیت سازمان آب و برق و خانه‌های سازمانی نیشکر که با امکانات دولتی برای خود بهشتی مستقل ساخته‌اند مستقیما عوارضی پرداخت نمی‌کنند. ما می‌دانیم که وزارت‌خانه‌های وابسته مثل نفت، انرژی یا جهادکشاورزی به جای آنها پرداخت می‌کنند و این نشان‌دهنده عمق تبعیض است. به‌طوری‌که به فرد هم فرصت شغلی می‌دهند و هم امکانات زندگی، ورزشی، فرهنگی، آموزشی، درمانی و شهری، اما هیچ عوارضی پرداخت نمی‌کند و در تامین هزینه‌های شهر هیچ مشارکتی ندارند و این سیستم است که به صورت تبعیض‌آمیز این کار را می‌کند. 

پ: از آقای کتانباف می‌خواهیم که شهری را در نظر بگیرد که وی افتخار می‌کرده مدیر یکی از نواحی آن بوده. در تهران با شهروندان چگونه رفتار می‌شود؟ آیا به کسانی که عوارض نمی‌دهند، شهرداری خدمات نمی‌دهد؟ اگر با تقسیم‌بندی آقای کتانباف به اهواز نگاه کنیم و حاشیه‌های آن را جنوب‌شهر تهران در نظر بگیریم، مقایسه کنیم که شهرداری تهران در آنجا چه خدماتی ارائه کرده است؟ چه جاده‌هایی ساخته، چه مقدار فضای سبز ایجاد کرده و چه مراکز فرهنگی و تفریحی به وجود آورده است؟ در مقابل شهرداری اهواز چه خدماتی ارائه کرده است؟ 

ت: یادمان نرود که از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی این بود که این انقلاب مال مستضعفان است، لذا شهرداری باید به مناطقی که به شکلی از محرومیت رنج می‌برند بدون هیچ منتی خدمات‌رسانی کند. وظیفه شهرداری است که به تمام شهروندان خدمات برساند نه شهروندان طبقه‌ای خاص یا دارای درآمدی خاص، زیرا درجه‌بندی شهروندان بسیار خطرناک است. بهتر است شهرداری اهواز به صورت آبرومندانه خدمات را به همه و علی‌السویه برساند. 

ث: به کاربردن اصطلاح “حاشیه‌شهر” خود فی‌نفسه تبعیض‌آمیز است، چون اینها شهروندانی هستند که به دلایل جنگ، از دست‌رفتن فرصت‌های شغلی مناسب، تخریب محیط زیست و یا تصرف اراضی خود به این مناطق رانده شده‌اند. کسی که وزارت کشاورزی زمینش را برای اجرای نیشکر از آن گرفته باید توسط دولت حمایت شود‌‌ نه اینکه روز به روز با طعنه و کنایه مسئولان تحقیر شود.

ج: شهرداری اهواز از بسیاری از شرکت‌های بزرگ عوارض دریافت می‌کند، به طوری‌که ۱۵ شرکت در ملاشیه به شهرداری عوارض می‌دهند. بنابراین هر عوارضی که این شرکت‌های تولیدی می‌دهند در همان مناطق جهت توانمندسازی آنها هزینه شود. آن‌وقت معلوم می‌شود که فولاد خوزستان به چه کسانی باید عوارض بدهد؟ آیا در قبال مضراتی که فولادی‌ها به مناطق شرق اهواز تحمیل می‌کنند، عوارضی به آن مناطق می‌دهد؟ آیا مردم بروال در قبال آثار سلبی و روحی و روانی فعالیت فرودگاه اهواز عوارض از پروازها می‌گیرند؟ در منطقه جنوب‌غرب اهواز چندین واحد تولیدی فعال هستند و عوارض خود را به شهرداری می‌دهند اما چیزی از این مبالغ هنگفت برای رفع محرومیت و آبادی آنها هزینه نمی‌شود، در حالی‌که ضررهای محیط‌زیستی مستقیما به جان و تن مردم می‌رود.

یادآوری :  در پایان یادآوری می‌شود که در اوایل دهه ۷۰ این مسئله مطرح شده بود به طوری‌که برخی به شهرداری خرده می‌گرفتند که چرا به کوت‌عبدالله خدمات‌رسانی می‌کند که جواب مدیریت شهری وقت جای تامل داشت: “بخش عظیمی از گردش سرمایه مرکز شهر توسط مردم کوت عبدالله تامین می‌شود.” حالا گویی بعد از ۲۵ سال دوباره این پرسش در حال مطرح شدن است.همچنین آقای شهردار فراموش نکند که بخشی از اعضای شورای شهر اهواز با رای همین مردم به اصطلاح‌شان “حاشیه شهر” انتخاب شده‌اند. سبدهای رای‌ای که منجر به رسیدن مجدد او به صندلی ریاست است.

رسول عوده زاده