از مسقط تا شهرک نفت اهواز!

پیش بسوی جامعه بی طبقه توحیدی؛ شعاری است، که دیوارها را در ایام انقلاب قُرق کرده بود، گفتمانی که، در آن عدالت اجتماعی نوید داده شده و بهره مندی اختصاصی از اموال عمومی، یک ضد ارزش تلقی می گشت، اما بعد از گذشت قریب ۴۰ سال از آن شعار و علیرغم فریاد بسیاری از بزرگان […]

پیش بسوی جامعه بی طبقه توحیدی؛ شعاری است، که دیوارها را در ایام انقلاب قُرق کرده بود، گفتمانی که، در آن عدالت اجتماعی نوید داده شده و بهره مندی اختصاصی از اموال عمومی، یک ضد ارزش تلقی می گشت، اما بعد از گذشت قریب ۴۰ سال از آن شعار و علیرغم فریاد بسیاری از بزرگان مبنی بر رعایت ساده زیستی و خطرات اشرافی گری و انقسام محله ها و مناطق به مناطق شاه نشین و مستضعف نشین، متاسفانه شاهد آن هستیم، بسیاری از کارگزاران نظام که خود باید مروج و تلاشگر پیاده نمودن آموزه های انقلاب باشند، اکنون با ورژنی جدیدتر، کپی پیس، اشرافی‌گری دوران منحوس پهلوی هستند.

آنچه را که بیشتر از فقر و کمبود امکانات یک جامعه را مورد رنج قرار میدهد، ترویج تبعیض و نادیده گرفتن عدالت توزیعی است،گفتنی ها در این زمینه آنقدر زیاد شده که نوعی مصونیت را برای سیاست گذاران ایجا شکاف طبقاتی را در جامعه ایجاد نموده و این متصرفان سفره انقلاب، نه تنها، در این موضوع احساس خطری نمیکنند، بلکه روز به روز بر این رفتار ناعادلانه خود اصرار می ورزند،…..

به جهت، فعالیت فرهنگی باتفاق تعدادی از دوستان در تابستان گذشته مسافرتی به کشور عمان داشتم، کشوری کوچک که پیشوند سلطنت را با خود یدک می کشد و با یک برنامه مدون اقتصادی و بدور از هیاهوی سیاسی، سعی در تبدیل شدن به قطر یا دبی دیگر در منطقه است، عرض و طول خیابان ها و نظم حاکم بر کشور و ازدحام مردم در مساجد به هنگام اذان و ساخت و سازهای اصولی مد نظر این نوشتار نیست، بلکه آنچیزی که مورد توجه ام قرار گرفت، آنست که وقتی یکی از همراهان پیشنهاد بازدید از کاخ سلطنتی و محل کار پادشاه و وزرا را بدون هماهنگی داد، و اعلام کرد که بازدید از محوطه کاخ و ساختمان وزرا و… برای عموم آزاد است.

برای اینکه حس کنجکاوی ام ارضا و موضوع را باور کنم ، پیشنهاد را پذیرفته و با آن دوست همراه شدم، در مسیر از مناطق شرکت نفت، اسکله ها و وزراتخانه ها گذشته و اتومبیل مان در پارکینگی متوقف شد، که گویا محل پارک اتومبیل های کارکنان دولتی و کاخ سلطنت بود، زمان رسیدنمان با اذان ظهر بود، زمانیکه که کارمندان با ظاهری مرتب و لباس سنتی در حال خروج از محل کار و اقامه نماز در مسجد محوطه بودند، برایم جالب بود، گویا جلسه هیات دولت تازه تمام شده و غالب افراد حاضر که بسیار بصورت عادی در حال تردد و احوالپرسی با سایرین و حتی گردشگران بودند وزیر یا معاونت وزیر بودند،حضور در مسجد و اقامه نماز برای اینجانب و سایر بازدید کنندگان نه تنها مانعی نبود، بلکه با برخورد بسیار محبت آمیز و احترام همراه بود. بعد از نماز؛ از محوطه کاخ و اطراف آن بازدید مختصری بعمل آمد، و فقط ورود به کاخ مستلزم هماهنگی قبلی بود، و حالا بشنوید از…،

امروز برای شرکت در مراسم بزرگداشت مقام معلم که توسط یکی از مدارس در سالن شهرک نفت اهواز برگزار شده بود، با موضوعی مواجه شدم، که ناخودآگاه بازدید از کاخ سلطنتی عمان را بیادم آورد : هنوز وارد شهرک نشده بودم، که دو تابلو نظرم را جلب کرد اولی برای ساکنان شهرک که لازم اتومبیل آنها برچسب مخصوص داشته باشد، و دومی که ترافیک مند و ایست بازرسی داشت، برای سایر مراجعین!!

کجا میروید، با کی کار دارید و…؛ سوال‌هایی است که باید قبل از ورود به شهرکی بدهید، که ملک شخصی و تیول هیچکس نیست، بلکه محله ای است مثل محله های دیگر شهر، اما بهره‌مند از رانت های اقتصادی، محله ای است که دارای پارکهای وسیع، باشگاه، استخر و… که از پول بیت المال احداث شده اما فقط عده قلیلی حق استفاده دارند، این وضعیت برای صنایع نیشکر، آب و برق، گاز و… هم قابل مشاهده است، گویا در این شهر هر کس که زور و پول بیشتری دارد، باید از دیگران متمایزتر شود، و بقیه مردم به امان خدا سپرده شوند.

خیلی قابل تامل است، برخورد دولتمردان با مردم و اماکن عمومی در کشوری که پیشوند سلطنت دارد، و کشور ما که اسلامیت همراه نامش، عجین شده است،!!!بنظر میرسد؛ وقت آنست که مسوولانی که فقط مدعی مردمی بودن هستند، آنرا در عمل و نه شعار انجام دهند، و نگذارند بیش از این جمهوری اسلامی، هزینه نابخردی و رفتارهای تفرعن گونه آنها را پرداخت نماید، باید حصارها را از همه اماکن تفریحی و خدماتی از تمام محله ها، شهرک ها و حتی شرکت ها برداشت، و بدانیم؛ که بهره‌مندی مردم از خدمات تابع شهروند بودن آنهاست و لاغیر.

فاضل خمیسی

۱۴اردیبهشت ۹۷