دلنوشته شهروندی درمانده بر دو راهی شادی و دلواپسی پس از توافق هسته ای !

دلنوشته ای از یک شهروند از تاثیر تفاهم هسته ای بر زندگی خود : باسلام نمیدانم برای ایجاد چرخه کامل سوخت هسته ای آیا از من اجازه گرفتند که حالا غمگینم ؟ چرا برای توافق با قدرتها از من اجازه نگرفتند ؟ من بین خوشحالی و غم و طعم ملس آنها بعد از سه شبانه […]

دلنوشته ای از یک شهروند از تاثیر تفاهم هسته ای بر زندگی خود : باسلام نمیدانم برای ایجاد چرخه کامل سوخت هسته ای آیا از من اجازه گرفتند که حالا غمگینم ؟ چرا برای توافق با قدرتها از من اجازه نگرفتند ؟ من بین خوشحالی و غم و طعم ملس آنها بعد از سه شبانه روز نخوابیدن، مانده ام. خوشحال برای هموطنانم که همه آنقدر خوشحالند که سهم آنها از توافق انگار نیم کیلو اورانیوم غنی شدهٔ بیست درصداست و برای دلواپسان آنقدر غمگینم که انگار یک بمب اتمی بیست تنی را از دست داده اند.

راستی من سهمم را از تحریم ها خوب میدانم. میدانم بنزین صد تومانی هزار تومان شد و البته بی کیفیت، روغن هفتصد تومانی چهار هزار تومان شد و برنج شانزده هزار تومانی پنجاه و پنج هزار تومان و اتومبیل داخلی هشت میلیونی بیست و پنج میلیون و خارجی چهل میلیونی دویست و ده میلیون شد. خانه صد میلیونی چهارصد میلیون و همه اقلام بین سه تا پنج برابر و تورم به پنجاه درصد رسید ولی حقوق پانزده درصد اضافه شد. نه تنها حقوق حداقل سه برابر نشد حال هم با پایین آوردن تورم نسبت به حداقل سه برابر شدن مایحتاج حقوق را همانقدر متناسب با امسال بالا بردند من سهمم را از انرژی هسته ای خوب میدانم راستی هنوز مانده ام سهم من از توافق چیست آنهاکه به درخواست من نطنز و فردو و اراک و غیره را ایجاد کردند حالا از هزارسانتریفیوژ فردو و پنج هزار سانتریفیوژ نطنز و آب سنگین اراک حقم را کی میدهند ؟

از یکصد و هشتاد میلیارد دلاری که خرج تاسیسات هسته ای شد و دویست میلیارد دلاری که کشور از تحریم ها ضرر داد سهم من و مردم را بدهید. تو را خدا من را از دو راهی خوشحالی و ناراحتی نجات دهید. آیا ما جام زهر را نوشیدیم یا جام عسل را؟ اگر شما میدانید من را هم راهنمایی کنید تا بدانم در چه شرایطی هستم. باتشکر از حوصله ای که جهت قرائت متن به خرج دادید.

ارادتمند شین.الف ۱۶فروردین ۱۳۹۴