جنبش ریزگردها / بقلم لفته منصوری – کارشناس ارشد جامعه شناسی

از جنبش ریزگردها در آسمان آبی اهواز تا جنبش اجتماعی در زمین سیاسی – اجتماعی این شهر یک ماه سپری شده است. گرچه پدیده گرد و غبار 13 سال است که زندگی را بر مردم خوزستان تنگ کرده و تظلم خواهی مردم از طریق توسل به روشهای سنتی به جایی نرسیده است. اما از هنگامه […]

از جنبش ریزگردها در آسمان آبی اهواز تا جنبش اجتماعی در زمین سیاسی – اجتماعی این شهر یک ماه سپری شده است. گرچه پدیده گرد و غبار 13 سال است که زندگی را بر مردم خوزستان تنگ کرده و تظلم خواهی مردم از طریق توسل به روشهای سنتی به جایی نرسیده است. اما از هنگامه تبدیل این نارضایتی اجتماعی به جنبش اجتماعی؛ شرایط تغییر کرده و زمینه برای اصلاحات فراهم شده است.جنبش اجتماعی را به عنوان نوعی آمادگی جمعی برای کنش که از طریق آن برخی از انواع تغییرات کسب می گردد، برخی نوآوری ها پدید می آید یا برخی شرایط پیشین بازگردانده می شود؛ تعریف کرده اند. آنتونی گیدنز منظور از جنبش اجتماعی را: «کوششِ جمعی برای پیشبرد منافع مشترک یا تأمین هدفی مشترک از طریق عمل جمعی خارج از حوزه ی نهادهای رسمی» بیان می کند.

000000000000000

آیا بر اعتراض اهوازی ها در یک ماه اخیر می توان عنوان جنبش اجتماعی اطلاق کرد؟ اگر ویژگی های جنبش های اجتماعی را که شامل شبکه تعاملی غیر رسمی، همبستگی و عقاید مشترک، کنش جمعی مبتنی بر تعارضات و بکارگیری اعتراض مرور کنیم. پاسخ مثبت است. آری اهوازی ها یک جنبش اجتماعی از نوع زیست محیطی انجام دادند. لازم است این توضیح ضروری را بدهم که منظور از جنبش، شورش نیست! البته که شورش هم یک حرکت جمعی است؛ اما هدف آن تخریب است! طرح و نقشه ای برای آینده ندارد و همواره بر مدار عامل تحریک کننده اولیه خود حرکت می کند. اما جنبش عوامل انسجام دهنده ای نظیر قوانین، سازمان ها، منافع جمعی، اراده جمعی، عقاید جمعی، هویت جمعی و حالت جمعی دارد.دکتر حمید رضا جلایی پور استاد دانشکده علوم اجتماعی تهران و نویسنده کتاب جامعه شناسی جنبش های اجتماعی معتقد است برای تحقق یک جنبش عبور از چهار مرحله ضروری است: اول؛ وجود یک نارضایتی جدی و عمومی. دوم؛ وجود گفتمان. سوم؛ داشتن رهبری. چهارم؛ وجود فضای سیاسی برای عمل.

به نظر من دولت در مرحله چهارم نفش مستقیم دارد. وجود فضای سیاسی برای عمل جنبش های اجتماعی، متأثر از سیاست های دموکراتیک دولت است. این موضوع مهمی است و ناشی از مشروعیت دولت جمهوری اسلامی است. به همین دلیل است که اهوازی ها از نظام جمهوری اسلامی و دولت برآمده از آن مشروعیت زدایی نکرده و در راهپیمایی 22 بهمن در شدیدترین وضعیت جوی، نقش تاریخی خود را برای حمایت از انقلاب اسلامی و ارزشهای آن اثبات کردند. اما این جنبش بر ناکارآمدی سازمان های متولی زیست بوم استان تاکید کرده است. البته مشروعیت و کارآمدی دو مقوله ی جدا از هم نیستند. اما شاخص های مستقل و جداگانه ای برای بررسی دارند که جای بحث آن در این مقال نیست.

از مهمترین کارکردهای جنبش های اجتماعی، کارکرد میانجی و رابط بودن، کارکرد آگاهی بخشی، کارکرد ایجاد فشار و کارکرد جامعه پذیری است. جنبش اجتماعی اخیر در اهواز موجب شناساندن جامعه و ساخت اجتماعی، ارزش ها و هنجارهای آن به اعضای جنبش و سایرین گردید. بنابراین از مهمترین کارکردهای اجتماعی این بود که نیروهای جدیدی را به عرصه ی فعالیت سیاسی – اجتماعی وارد کرد و از این طریق توان عمومی جامعه را افزایش داد. موضوعی که جامعه خوزستانی ما، به آن جدی نیاز دارد. یکی از مهمترین عوامل افزایش توان جامعه، عبور از تضادهای بی حاصل و تکیه بر مشترکات و هویت هایی که به مثابه ی چتری خوزستانی ها را با همه ی تنوع های ارزشمندشان پوشش دهد.

جنبش ریزگردها به ما خوزستانی ها گوشزد کرد که برای دغدغه های خود گفتمان سازی کنیم! جنبش ریزگردها به ما فهماند که دستگاه مفهومی راهگشایی برای مشکلات مان ایجاد کنیم! جنبش ریزگردها ما را به معنایابی دقیق حوادث و رویدادها رهنمون کرد! جنبش ریزگردها مسئولان سازمان های متولی را از نقش پیشرو بروکراتیک به نقش پیرو دموکراتیک کشاند! جنبش ریزگردها و جنبش اجتماعی برخاسته از آن بر مشروعیت نظام جمهوری اسلامی و دولت برآمده از این نظام تاکید کرد! جنبش ریزگردها ریزش ها و رویش های جدیدی آفرید! جنبش ریزگردها بر ناکارآمدی سازمان های متولی زیست بوم استان صحه گذاشت! جنبش ریزگردها توان تمایز بین شاخص هایی مشروعیت و کارآمدی را اثبات کرد! و در پایان جنبش ریزگردها موجب اصلاحاتی شد با این امید که با گفتمان سازی مستمر، این اصلاحات به تغییرات بنیادی در زیست بوم استان بیانجامد.

لفته منصوری – کارشناس ارشد جامعه شناسی