مادرِ شهید اهل کتاب!
دکتر لفته منصوری : امروز (پنج شنبه ۱۵ تیرماه ) حاجیهخانم رحیمه حمیدی مادرِ شهید علی حمیدیان پور، اولین شهید پاسدار ملاثانی در سال ۱۳۶۱، پس از یک دوره بیماری سخت، دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست. پیشازاین یادداشتی دربارهی شهید علی حمیدیانپور نوشته بودم که آن شهید عالم و عارفمسلک، […]
دکتر لفته منصوری : امروز (پنج شنبه ۱۵ تیرماه ) حاجیهخانم رحیمه حمیدی مادرِ شهید علی حمیدیان پور، اولین شهید پاسدار ملاثانی در سال ۱۳۶۱، پس از یک دوره بیماری سخت، دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
پیشازاین یادداشتی دربارهی شهید علی حمیدیانپور نوشته بودم که آن شهید عالم و عارفمسلک، سواد مدرسهای و دانشگاهی نداشت؛ اما به معنای واقعی کلمه یک کتابخوان حرفهای و قهاری بود. بسیار کتاب میخواند، کتاب از او جدا نمیشد؛ کتاب میخواند، خلاصه میکرد، به دیگران یاد میداد و از آنها یاد میگرفت و این چرخهی دانش و بازآفرینی بینش را در سطح جامعه اشاعه میداد. شهید هم اهل تلاوت قرآن و هم تفسیر و خواندن کتابهای فلسفی و اجتماعی و دینی بود و او بهراستی شهید اهل کتاب بود.
شهید علی حمیدیانپور توسط برادرش حاج عبدالله به دنیای سواد و خواندن دعوت شد و او معلمِ برادر شهیدش شد.
حاج رمضان (ارمیض) حمیدیانپور پدر این خانواده که هم صاحب سخن و هم مجلس مدار بود که این دو ویژگی در جامعهی عرب خوزستانی به انسان موقعیت اهل حل و عقد میداد و او را مأمن و ملجأ حل مشاجرات و خصومات مردم قرار میداد. بدین ترتیب و تاکنون برخی از «سوالف» که معادل «پند و اندرزها و حکمتها» یا «بیانهای نافذ» که آثار تربیتی و جامعهپذیری داشت از آن مرحوم بر سر زبانهاست. بعد از فوت آن مرحوم این مادر بود که هم برای خانواده پدری کرد و هم مادری! این بیان سادهای نبود از جمعآوری و حمل هیزم از بیابانهای اطراف روستا (کاره) تا کشت و زرع در روستای ماسهزار عوافی ملاثانی که در آنجا آب از چاه تأمین میشد و با دلو کردن[۱] و تربیت فرزندان که در آن شرایط فقر و نا داری، تهمایهای از «خلق» منهای مختصات الهیاش بود. این بانوی بزرگ مصداق شعر معروف سید شریف رضی اعلی الله مقامه مولف نهجالبلاغه است که رثای مادر گرامیاش و برای تجلیل از زحمات طاقت فرسای او سروده است:
*لَوْ کانَ مِثْلُک کلَّ امٍّ بَرَهً / غَنی الْبَنُونُ بِهْا عَنِ الآباءِ*
مادرم! اگر همه مادران مانند تو نیکو کار و پاک سرشت بودند، هیچ فرزندی نیاز به سرپرستی پدر نداشت.
بعد از شهادت علی و اینکه حاج عبدالله هم فرمانده بسیج و هم مسئول بنیاد شهید ملاثانی و بخش باوی بود؛ این مادر شهید سنگ صبور دیگر خانوادههای شهیدان گردید. دورهی دیگری از زندگی که در آن سختیهای زیاد کشید.
این اواخر که بیماریهای مختلف و خصوصاً آلزایمر هوش و حواسش را ربوده بود، اما به اذان و نماز زنده بود. ارتحال این بانوی مؤمن و فداکار را به برادر عزیزمان حاج عبدالله حمیدیانپور فرزند ارشدش و خانوادهی گرامیاش که حق فرزندی را خصوصاً در دوران بیماریاش به نحو شایسته انجام دادند و البته هر خدمتی که کردند در برابر مهر مادری و پدری که این مادر شهید در حق آنها و همه جامعه انجام داد، ناچیز است؛ تسلیت عرض میکنیم و از دوستان عزیزی که امشب میتوانند برای آن مرحومه (رحیمه بنت موسی) دو رکعت نماز لیله الدفن بخوانند؛ دریغ نفرمایند.
روحش شاد و یاد تمامی تلاشهای مادرانهی او برای همهی ما که در کنار این خانوادهی عزیز و پرافتخار، سالهای پرفرازونشیب انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را سپری کردیم؛ گرامی باد.
پانوشت:
[۱] – آوند آبکشی، ظرفی از پوست که بهوسیلهی آن آب را از چاه میکشید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰