نشعانیات ؛ جهش عملی نخبگان محله یک قدم تا شهرک اندیشه!

سید نشعان آلبوشوکه : داستان از انجا شروع شد که جاسم خلف دخت، مقاله ای با عنوان گودزیلا وارد میشود، به رشته تحریر در اورد، در ان مقاله به شهردار منطقه ۳ بشدّت حمله کرده، وانرا شخصیتی ناکارامد ودارای مدیریتی ضعیف معرفی کرد، از انسو جناب شهردار در اقدامی از نظر ایشان متعارف واز نظر […]

سید نشعان آلبوشوکه : داستان از انجا شروع شد که جاسم خلف دخت، مقاله ای با عنوان گودزیلا وارد میشود، به رشته تحریر در اورد، در ان مقاله به شهردار منطقه ۳ بشدّت حمله کرده، وانرا شخصیتی ناکارامد ودارای مدیریتی ضعیف معرفی کرد، از انسو جناب شهردار در اقدامی از نظر ایشان متعارف واز نظر ما نامتعارف، مهندس جاسم خلف دخت را از کار برکنار کرد.بنده خدا ابومرتضی، علاوه بر این شغلِ نیم بند بعد از ظهر ها به شغل شریف مسافرکشی انهم با پراید بدون کولر، مبادرت به جابجایی مسافران از جان گذشته میکرد، هیچی دیگه حالا که گودزیلا، ابومرتضی را از کار بیکار کرد، ایشان دو راه بیشتر پیش رو نداشت، یا بایستی مسافرکشی را در سه شیفت انجام میداد، یا روبه قبله دراز میکشید ومنتظر مرگِ توأم با گرسنگی میشد.

نخبگان بعد از اطلاع از وضعیت این شکارچی گوزیلا فورا دست بکار شدند و طبق معمول اقدام به انتشار طومار نمودند، متن طومار هم چنین بود: ما نخبگان خیلی نخبه از اعضا شورای شهر، وشهردار و استاندار و شی جین پینگ (رئیس جمهور خلق چین) میخواهیم فورا وارد عمل شده و شهردار منطقه سه را قانع نمایند تا ابومرتضی را دوباره به کار قبلی ( سرکارگر فضای سبز) دعوت نمایند، در صورتی که ایشان ظرف یک هفته دیگر به کار برنگردد ما دوباره یک طومار پر ملات دیگر خواهیم نوشت.

تحرکات به شکل وسیعی در فضای مجاری شروع شد و نخبگان وفعالان نامدار کامنتهای هشدار دهنده، به فلان مسئول یا اعضاء شورا می نوشتند، حاج جاسم شدید زاده در پیامی مهم اعلام کردند که شخصا با استاندار تماس خواهند گرفت واز ایشان خواهند خواست تا درباره برگشت به کار اقای جاسم خلف دخت اقدام نماید. از ان سو، امار امضاء کنندگان طومار هم حلزونی وار در حال افزایش بود.

از طرفی دیگر، فعال محیط زیست خادم النخیل در پیامی صوتی اعلام کرد اگر شهردار منطقه۳ ظرف ۲۴ ساعت اقای جاسم خلف دخت را به سرکار برنگرداند، با یک دبه ۱۰ لیتری بنزین جلوی شهرداری منطقه ۳ خودسوزی خواهد کرد. اینجا بود که تعدادی از فعالان اقتصادی به اقای خادم النخیل پیشنهاد دادند که باتوجه به گرانی بنزین، از نفت استفاد نماید، اما گروهی دیگر مخالف خودسوزی خادم النخیل با نفت شدند، دلیلشان هم این بود که ممکن است نفت زود اتش نگیرد وخادم النخیل زنده بماند وزحماتش به هدر رود، گروه سومی اما دعا میکردند که جاسم خلف دخت سرکار برنگرد تا از شر خادم النخیل راحت شوند، یعنی با یک تیر دو نشان.

مهندس رحیم کعب عمیر، مرد روزهای سخت (با جان سخت بروس ویلیس اشتباه گرفته نشود) و رییس شورا و اقای موسی پور به موازات نخبگان به تکاپو افتادند،جلسات متعددی برگذار کردند البته پشت درهای بسته، اما، نهایتاً انچه که اتفاق افتاد از این قرار بود ” اقای رضوانی(روابط عمومی استانداری) جریان را به اقای شریعتی (استاندار) اطلاع میدهد وایشان نیز با یک تلفن به شاعری، خواستار برگشت به کار اقای جاسم خلف دخت در پست خطیر وحساس سرکارگر فضای سبز شد (لازم به ذکر است که جاسم خلف دخت دارای مدرک لیسانس میباشند)، خلاصه به همین راحتی جاسم داستان ما به شغل خود باز گشت و خادم النخیل را دبه به دست حیران وسرگردان جلوی درب شهرداری به حال خود وا گذاشت.

سرحان برادر جاسم خلف دخت که در این بحران عظیم نقش سخنگوی ایشان را داشت، در پیام مهمی از استاندار، اعضاء محترم شورا، نماینگان مجلس، نمایندگان ادوار مجلس، اعضاء مجلس خبرگان،سادات معزز، شیوخ، کسبه وبازاریان، زری خانوم و پری چش عسلی، بخاطر پیگیری این مهم، تشکر وقدردانی نمود و در پایان اظهار امیدواری کرد که انشاالله خانواده خلف دخت بتواند در شادیهای این عزیزان جبران کنند، خصوصا در شادیهای پری چش عسلی.

اما بشنوید حکایت نخبگان ما. با اینکه اکنون دو روز است که جاسم داستان ما به سرکار خود بازگشته و خداوند فرزندی کاکل زیری به ایشان عنایت فرمود، در بیانیه های رسمی وغیر رسمی وبا هزار قسم وآیه اعلام نمود که برادران، ممنونم من به کارم بازگشتم دستتان درد نکند، اما مگر نخبگان ول کن بودند؟! ، نه خیر تا امروز که نگارنده در حال نگارش این روایت هستم طومار کذایی نخبگان در غرفه ها دست بدست میچرخد وبر تعداد امضاء کنندگان افزوده میشود، وانشاالله اگر همینطور پیش بروند سال دیگه طومار نخبگان ما بعنوان بلندمدت ترین طومار در گینس ثبت خواهد شد.