نمایندگان ما مصداق کدام ضرب المثل ها هستند ؟ ( ۳ )

پس از انتشار دو قسمت از سلسله ی ضرب المثلهای مرتبط به وضعیت نمایندگان و استقبال خوب برخی مخاطبان، بر آن شدیم تا این ضرب المثلها در چند قسمت دیگر ادامه پیدا کند. با هم می خوانیم: ۱ – “ای که پنجاه رفت و درخوابی مگر این پنج روز را دریابی” به معنای:ای نمایندگانی که […]

پس از انتشار دو قسمت از سلسله ی ضرب المثلهای مرتبط به وضعیت نمایندگان و استقبال خوب برخی مخاطبان، بر آن شدیم تا این ضرب المثلها در چند قسمت دیگر ادامه پیدا کند. با هم می خوانیم:

۱ – “ای که پنجاه رفت و درخوابی مگر این پنج روز را دریابی” به معنای:ای نمایندگانی که بخش عمده ای از مدت این دوره را به هدر دادید و کار قابل ذکری در پرونده ی کارکردی خود ثبت نکردید لااقل مدت اندک باقیمانده را غنیمت بشمارید و برای مردمی که متاسفانه به شما اعتماد کردند، کاری کنید.

۲ – ” از مکافات عمل غافل مشو… گندم از گندم بروید جو ز جو ” یعنی نمایندگان فعلی نتیجه ی انتخاب ما هستند و توان و قدرت و خلاقیت آنها همین است که می بینیم و هیچ معجزه ای هم نمی تواند آنها را تغییر دهد. مگر می شود از دانه های جو انتظار داشته باشیم محصول گندم به ما بدهند، قطعا ممکن نیست.

۳ – “خانه اگر کس است یک حرف بس است” مراد و منظور این است که اگر قرار به نقد پذیری نمایندگان اهواز می بود باید در همان سال اول به حرف منتقدان گوش می دادند و در روشها و رویه های کاملاً بی اثر و خنثی خود تجدید نظر می کردند.

۴ – “رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود… رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود”نمایندگان اگر از یک خط مشی و چشم انداز تعیین شده تبعیت می کردند و اهل برنامه های علم محور می بودند قطعا طی این مدت کارهای مهمی را به سرانجام می رساندند. آنها برای پر کردن عریضه ی عملکرد خود که از هرگونه کار برجسته و یا اتفاق تحسین برانگیز تهی است به حربه تریبون بازی روی آورده و هر از چند گاهی خطبه و سخنانی ملبس به لباس حماسه و جسارت ایراد می نمایند و به گمان خود، با اینگونه ملاعب می تواند آن عریضه ی خالی از فعالیت و محتوا را املاء و پر کنند.

۵ – ” گفت شخصی خوب ورد آورده ای… لیک سوراخ دعا گم کرده ای” و معنای غیر تحت اللفظی این مثل آن است که شاید عده ای یک بار بتوانند با ورد و دعا و بیم و امید در قالب چهره هایی مردمی معرفی شوند. فقط یک بار نه بیشتر زیرا پس از آن دیگر نه ورد دردی را دوا می کند و نه با کارهایشان امیدی گذاشته اند تا بواسطه آن، پرنده ی خوشبختی که یک‌ بار بسراغشان آمد، مجدداً سری به آنها بزند.

۶ – “امیدوار بود آدمی به خیر کسان… بر خیر تو امید نیست شر مرسان” یعنی آقایان نماینده : اوضاع خوزستان در مرحله ی قبل از آمدنتان در شاخصهای متعدد ( زیست محیطی، آموزشی، بهداشتی، انتخاب مدیران لایق، اشتغال و… ) به مراتب بهتر از سه سال بودنتان بر مسند نمایندگی است. بر همین اساس مردم در اوج نا امیدی دستان خود را از شما تا آرنج شسته اند و به یقیین رسیده اند که: ” حالا که خیر ندارید شر مرسانید “.

۷ – “در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب… یارب مباد انکه گدا معتبر شود”علمای روانشناس یکی از دلایل نابسامانی رفتار برخی افراد را حرکت انتقالی و تند آنها از وضعیت خلاء و نابرخورداری مادی به مرحله ای به نام بشدت برخوردار شدن می دانند. این تغییرات مادی در مقیاس باورنکردنی منجر به پدید آمدن نخوت و فخر فروشی و فراموش کردن گذشته آن افراد نیز می شود. کسانی که مشمول مثل بالا هستند، حت تاثیر نداری سابق خود، از هیچ چیز مادی و انتفاعی نمی گذرند.‌ بعبارتی طمع و ولعشان بسیار زیاد و مبنای فعالیت و حتی قضاوتشان مبنایی مادی محض است.

۸ – ” با پای بروی کفش پاره می شود و با سر بروی کلاه” این مثل این معنا را می دهد که: در هر حال هر کاری خرج دارد. بسم الله بگو، کارت راه می افتد.

۹ – ” این کلاه برای سرش گشاد است” که معنای آن نیاز به تفسیر و تحلیل ندارد.‌ بعضی جایگاهها برای بعضی اشخاص فیت و اندازه نیست. خیلی بزرگ است لذا دچار تناقضی بنام ناباوری می شوند. اینکه نماینده های اهواز بزرگتر از جایگاه نمایندگی هستند یا در آن گم شده اند، سئوال مشروعی است که پاسخ آن را به خوانندگان وا می گذاریم.

۱۰ – “باد در قفس کردن”وقتی هیچ اتفاقی نیفتد اصطلاحاً می گویند که فلانی بادها را در قفس جمع می کرد. بعبارتی به فعالیتهای تهی و بدون مضمون گفته می شود. اگر با خط کش انصاف قضاوت کنیم، به این نتیجه ی تلخ می رسیم که سوژه های نوشتاری و مجلسی ما، خصوصاً سه گزینه ی اهوازی که با قدوم مبارکشان پارلمان را مشرف و نورانی کردند، طی ۳ سال گذشته، بیشتر ” باد جمع کن ” بودند زیرا بجز شعار و حرف و تصاویر مربوط به امور جزیی، در مهار یا تعدیل مشکلات بزرگ اهواز و خوزستان عاجز و ناتوان بودند.

۱۱ – ” برادری به جای خودش، بزغاله ۷۰۰‌ دینار ” بعضی از نکته سنجان امور سیاسی و اجتماعی اتفاقاً این مثل را فیکس برخی نمایندگان ما می دانند و به کنایه می گویند:نمایندگی بجای خود محترم، اما ما چیزی بنام فی سبیل الله نداریم، هر چیز نرخ و قیمتی دارد.

۱۲ – “به تنبل گفتند برو سایه گفت سایه خودش می آید” این مثل اصلاً بر روی نمایندگان بسیاری از استانها از جمله اصفهان صدق نمی کند. آنها پر انرژی، فعال و مملو از روحیه ی خدمت صادقانه به مردمشان هستند و قید سایه و استراحت و هر نوع تجدید، طی مدت ۴ سال نمایندگیشان را زده اند.

۱۳ – ” بی بی از بی چادری پنهان است ” و معنای آن شاید این باشد که دلیل پنهان بودن نمایندگان از محافل پرسشگر و منتقد حتماً خالی بودن جریده ی آنها از هر گونه عریضه است. اگر حرفی برای گفتن داشتند قطعا حاضر می شدند و از کارهای برجسته ی خود طی سه سال گذشته دفاع می کردند لذا نبود عمل برجسته و قابل ذکر منجر به انزوا و فرار رو به جلو به قصد پنهان ماندن از موج بی سابقه ی کم کاریها می شود.” خود را به کوچه علی چپ زدن “، ” همه فن حریفهای بی حرفه ” ،” خر تو خر ” ، ” خواهی تا نشوی رسوا همرنگ جماعت شو ” اینها مثلهایی هستند که بمنظور جلوگیری از اطاله کلام قابلیت استفاده در این قسمت ندارند.

ادامه دارد…

علی عبدالخانی – روزنامه نگار

پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۷