تحلیلی بر جریان اصلاح طلبی و نهاد قدرت
محمد کیانوش راد در روزنامه اعتماد نوشت: اصلاحطلبانی که بیرون از قدرت نگه داشته شدهاند، تا زمانی که شرایط برای ورود آنها در بافت قدرت به صورت کامل فراهم نشود، نه با انفعال و رادیکالیسم بلکه با صبر و حوصله باید به گفتمانسازی به عنوان اصلیترین دستمایه جریان اصلاحات بپردازند.محمد کیانوش راد در روزنامه اعتماد […]
محمد کیانوش راد در روزنامه اعتماد نوشت: اصلاحطلبانی که بیرون از قدرت نگه داشته شدهاند، تا زمانی که شرایط برای ورود آنها در بافت قدرت به صورت کامل فراهم نشود، نه با انفعال و رادیکالیسم بلکه با صبر و حوصله باید به گفتمانسازی به عنوان اصلیترین دستمایه جریان اصلاحات بپردازند.محمد کیانوش راد در روزنامه اعتماد نوشت: اصلاحطلبانی که بیرون از قدرت نگه داشته شدهاند، تا زمانی که شرایط برای ورود آنها در بافت قدرت به صورت کامل فراهم نشود، نه با انفعال و رادیکالیسم بلکه با صبر و حوصله باید به گفتمانسازی به عنوان اصلیترین دستمایه جریان اصلاحات بپردازند.
این گفتمانسازی میتواند به نفع کشور و دولت و جریان اصلاحات باشد و اصلاحطلبان قدیمیتر باید به آن مبادرت کنند. برای اصلاحطلبان واقعی ورود در قدرت یا بیرون از قدرت بودن مساله نیست. مساله اصلی اصلاحطلبان واقعی مشاهده و رصد روندهای تغییر در جامعه و حکومت به سمت بهبود یافتن بیشتر امور و کارآمدتر کردن نظام سیاسی است.بدون تردید اگر فضای وابستگی سیاسی به جریان اصلاحات کاهش پیدا کند و نمایندگان جوان و گروههای مختلف فعالان سیاسی و اجتماعی که نگرش اصلاحطلبانه دارند و اصلاحات را تنها راه نجات کشور میدانند، از این جریان دور شوند، اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد. ارتباط نسلی میان اصلاحطلبان قدیمی یا اصلاحطلبانی که از قدرت دور نگه داشته شدهاند با این طبقه جوان اصلاحطلب خواهناخواه باید سازماندهی و تدوین شود تا بتوان از ظرفیتهای اصلاحی برنامهریزی شده در کشور به نفع تغییر مثبت بهره گرفت.
برای تحقق این امر باید در کشور زمینههایی وجود داشته باشد. اول اینکه حاکمیت باید با برداشتن برخی از برچسبها به اصلاحطلبان زمینهسازی کند. امروز هزینه ارتباط با جریان اصلاحطلب برای جوانان زیاد است. این هزینه باید توسط حاکمیت کاهش پیدا کند. اصلاحطلبان به منافع ملی کشور فراتر از منافع جناحی میاندیشند.اینکه افرادی را از ارتباط با جریان اصلاحات منع میکنند و نهادهای امنیتی برخی از جوانان را به دلیل ارتباط با اصلاحطلبان احضار میکنند و به آنها توصیه میکنند که نباید با اصلاحطلبان ارتباط بگیرند، یکی از موانع مهم است. این مساله بیش از آنکه به ضرر اصلاحطلبان تمام شود، به ضرر منافع ملی خواهد بود. بنابراین نهادهای امنیتی باید نسبت به ارتباط جوانان اصلاحطلب با اصلاحطلبان قدیمیای چون آقای خاتمی حساسیتزدایی کنند و مسائل امنیتی را در برخورد با جوانان دخالت ندهند.راه دوم این است که جوانان برای پیشبرد دیدگاهها و عقاید خود حاضر به هزینه دادن باشند و به صرف منع ارتباط با اصلاحطلبان نباید از ارتباط خود با اصلاحطلبان اجتناب کنند. راهی که فعالان دانشجویی در پیش گرفتهاند و برای دیدگاههای خود و برای ساخت کشور حاضر به دادن هزینههای گوناگونی هستند، مثبت است و این مفهوم را که فداکاری کردن و هزینه دادن برای ارتقای کشور مفید است، باید گسترش داد.
سوم اینکه اصلاحطلبان قدیمیتر و اصیلتر که خارج از قدرت هستند، نباید برای ورود به عرصه سیاست از چارچوبهای اصولی عقاید اصلاحطلبی عبور کنند. به بیان دیگر اصلاحطلبان واقعی کسانی هستند که ورود یا عدم ورود به قدرت برای آنها مساله نیست.مساله اصلی برای اصلاحطلبان واقعی تاثیرگذاری بر روند بهبود جریان اجرایی در کشور و همچنان کارآمدتر شدن نظام سیاسی جمهوری اسلامی است. در صورت تحقق این سهگانه میتوان امیدوار بود که جریان اصلاحات با دوام و قوام بیشتری در آینده تاثیرات خود را بر جامعه و حکومت ایران بگذارد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰