مشروح نامه نماینده پیشین اهواز به معاون اول رئیس جمهور + تصویر

نماینده پیشین مردم اهواز در دوره ششم مجلس شورای اسلامی با معاون اول رئیس جمهور دیدار و گفتگو کرد.براساس اطلاع واصله بعد از ظهر امروز جاسم تمیمی با معاون اول رئیس جمهور دیدار کرد.وی در این دیدار از إظهار لطف اقای جهانگیری تشکر وگزارشی کوتاه از وضعیت استان به ایشان ارائه کرد .نماینده پیشین اهواز […]

نماینده پیشین مردم اهواز در دوره ششم مجلس شورای اسلامی با معاون اول رئیس جمهور دیدار و گفتگو کرد.براساس اطلاع واصله بعد از ظهر امروز جاسم تمیمی با معاون اول رئیس جمهور دیدار کرد.وی در این دیدار از إظهار لطف اقای جهانگیری تشکر وگزارشی کوتاه از وضعیت استان به ایشان ارائه کرد .نماینده پیشین اهواز یکی از اساسی ترین عوامل ناکامی دولتهای گذشته وفعلی را کانونهای پشت صحنه مدیران کلان استانی توصیف کرده واضافه کرد این کانونها به تناسب قدرت گرفتن جناحهای اصولگرا وإصلاح طلب با تشکیل لابی محلی ومرکزی نقش افرینی نموده است.در این دیدار نماینده پیشین اهواز نامه مشروحی پیرامون ابعاد پدیده احساس تبعیض در استان خوزستان و ضرورت توجه به حقوق شهروندی و اقوام در قالب منشور حقوق شهروندی و قانون اساسی را تقدیم معاون اول رئیس جمهور کرد

بسمه تعالی
جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم جمهوری سلامى ایران
با سلام و احترام

در ذیل؛ رؤوسی از دیدگاه ها و مطالبات نخبگان و فعالان سیاسی و اجتماعی عرب به حضورتان تقدیم می شود. امیدوارم با توجه به تاکیدات مکرر دولت جنابعالی بر حقوق شهروندی نسبت به این امور توجه لازم مبذول گردد. جاسم شدید زاده تمیمی به نمایندگی از گروهی از فعالان اجتماعی و سیاسی عرب مردمان عرب خوزستان به عنوان یکی از عناصر تشکیل دهنده ى جغرافیای سیاسی ایران جدید، ملتی هستند که به گواهی مستندات تردید ناپذیر از دیرباز در این حوزه ى جغرافیایی سکونت داشته و بر مبنای همین امر از حقوق اولیه به عنوان مردمان بومی این سرزمین برخوردارند. این ملت، در دوران جدید همواره سعی بر آن داشته که به عنوان عنصری از عناصر گوناگون اتنولوژیک جغرافیای سیاسی ایران رابطه ای متوازن و مبتنی بر احترام متقابل با دیگر عناصر این جغرافیای سیاسی واحد داشته باشد.
اما در طی تمامی این سالها گویی ارادهایى از سوی فرهنگ فرادست، وجود داشته که عناصر هویتی و فرهنگی و حیاتی ملت عرب را به سود فرهنگ مرکزی به حاشیه براند. آن چه در زیر به آن اشاره میکنیم مهمترین دغدغههای عربهای این خطه در راستای به حاشیه راندن فرهنگ و هویت و زیست آنان و مهمترین اصول مورد نظر آنان برای همزیستی مبتنی بر احترام متقابل با دیگر عناصر این سرزمین است.

الف؛ هویت:

ما بر آن هستیم که در طی دوران مدرن، همواره اراده ای گاه پنهان و گاه پیدا برای حذف و نهفتن هویت اتنولوژیکمان وجود داشته است که خود را در رفتار سیاستگزاران ایران در تغییر نامها، تحریف تاریخ، به حاشیه راندن نمادهای عربی و از بین بردن میراث ملموس و ناملموس این قوم نشان داده است. بر همین اساس توجه به نکات زیر از منظرمان دارای اولویت به شمار میآید:

۱٫ اقدام الزم و فوری برای بازگرداندن نامهای اصلی همهی شهرهای این دیار که در طی دورههای مختلف تاریخی و علی االخص در طی دوران پهلوی دستخوش تغییر شده و با نامهای غیر اصیل جایگزین شده اند.

۲٫ اقدام الزم و فوری برای مهیا ساختن شرایط و ارائهی امکانات و مجوزهای الزم برای آموزش به زبان عربی به عنوان یکی از حقوق انسانی مسلم مردمان عرب و یکی از مواردی که قانون اساسی امکان آن را فراهم آورده است.

۳٫ جلوگیری از حذف مکانها و بناهای تاریخی که نماد هویت مردم عرب این سرزمین هستند)فرآیندی که بوی عامدانه و هدفمند بودن از آن به مشام میآید( و تهیه امکانات الزم برای احیای این نمادهای هویتی.

۴٫ جلوگیری از تحریف تاریخ مردم عرب این دیار)آنچنان که در کتب آموزشی و رسانههای ارتباطی شاهد آن هستیم( و اعادهی حیثیت به تاریخ خاص مردم عرب این سرزمین از طریق وارد ساختن تاریخ این ملت به کتب آموزشی و درسی و تخصیص بودجههای الزم برای بازخوانی و اشاعهی این تاریخ در میان عامهی مردم در راستای تقویت هویت آنان و رویارویی با موج حذف هویتی.

۵٫ اهتمام الزم و زمینه چینی برای نامگذاری مکانهای شهری و نمادهای محیطی به نام اعالم تاریخی بومی این سرزمین.

ب؛ تبعیض:

آنچه در طی دورههای مختلف و در رفتارهای دولتهای متوالی با دیدگاههای متفاوت شاهد آن بودهایم ما را به این سمت سوق میدهد که مردم عرب چه به عنوان فرد و چه در قالب یک ملت، در حوزههای متفاوت مورد تبعیض قرار گرفته و به عنوان عناصر نامطلوب و شهروندانی درجه دوم و سوم مورد تعامل قرار گرفتهاند. سیاستهای انجام گرفته در حوزهی اشتغال، تقسیم مناصب و جایگاههای مدیریتی)حتی در سطح مدیران مدارس( و نیز نوع نگاه مدیران همگی میتوانند به عنوان گواهی بر این تبعیض ذکر شوند؛ تبعیضی که مادامی که وجود دارد مانع التیام گسستها و شراکت دوسویه خواهد بود. بر همین مبنا انجام گامهای زیر ضروری مینماید:

۱٫ رفع تبعیض در حوزهی اشتغال؛ آنچه در حوزهی اشتغال و دستیابی به فرصتهای شغلی شاهد آن هستیم نمود واضح تبعیض و اولویت دادن به غیر عربها برای اشتغال در شهرهای عربی است. ایجاد کمیتههایی بیطرف برای نظارت بر روند توزیع فرصتهای شغلی، تقنین برخی قوانین واضح و الزام آور و ایجاد ابزارهای ضروری و کارآمد برای رفع این حالت خواستهی ماست.

۲٫ اقدام فوری و اطمینان بخش در راستای توزیع عادالنهی مناصب و جایگاههای مدیریتی و پایان دادن به حالتی که در آن، دستیابی مردم عرب به مدیریت نهادهای اقتصادی)همچون نفت و گاز و پتروشیمی( و نهادهای حاکمیتی و در راس آنها استانداری طبق قوانین نانوشته اما مستحکم، ناممکن بوده است.

۳٫ برداشتن گامهای عملی و عملیاتی و غیر موقت برای پایان دادن به نوع نگاه به مردم عرب به عنوان عناصر نامطلوب و در مظان اتهام و شهروندان درجه دوم و سوم.

۴٫ رعایت برابری در فرصت های اقتصادی موجود در این سرزمین و اولویت بخشیدن به مردم بومی شهرهای عربی در استفاده از مزایای اقتصادی و فرهنگی نهادها و مؤسسات اقت صادی غیر دولتی موجود در این شهرها از جمله در مناطق آزاد و بازارچه های مرزی.

ج؛ محیط زیست:

آنچه در حوزهی محیط زیست در سرزمین مردم عرب در حال رخدادن است فاصلهای با فاجعه ندارد؛ فاجعهای که طبیعی نیست و به دلیل سیاستهای متوالی دولتهای مرکزی رخ داده است. سیاستهای انتقال آب رودخانه های ما به مرکز ایران، بدون هیچ صرفهی اقتصادی عالوه بر پایان دادن به هزاران فرصت شغلی و اجبار مردم بومی به مهاجرت)که میتوان آن را بومیزدایی نامید( جز تغییر اکوسیستم این دیار و مبتال شدن آن به آفتهایی که گرد و غبار و سرطان تنها نمونهای از آنهاست ارمغانی به همراه نداشته است. همهی این رفنارهای زیست محیطی دولتها را اگر در کنار رفتارهای تبعیض آمیز آنها در حوزهی اشتغال قرار دهیم از آن، بوی سیاستهای آمایش سرزمینی و تغییر بافت جمعیتی به مشام خواهد رسید. در راستای پایان دادن به این فجایع زیستمحیطی انجام کارهای زیر ضروری است:

۱٫ پایان دادن به سیاستهای انتقال آب رودخانههای ما به جاهای دیگر برای اهدافی غیر از تامین آب شرب و بازگرداندن حقآبهی طبیعی و تاریخی رودخانه ها

۲٫ توقف همیشگی ساخت سدهای جدید در باالدست رودخانه ها و ممانعت از ساخت سدهای جدید برای تضمین وجود آب در رودخانه های این سرزمین و نیز یافتن راهکاری برای پایان دادن به بحرانی که سدهای کنونی به وجود آورده اند.
۳٫ بازگرداندن همیشگی و اصولی حقآبهی هورهای موجود و دوری از فعالیتهای نمایشی در این زمینه؛ با هدف بازگشت زندگی طبیعی به هورها و ساکنان بومی آن جغرافیا.

۴٫ پایان دادن همیشگی به پروژه های اقتصادی با اهداف آمایش سرزمینی و تغییر ترکیب جمعیتی همچون پروژه های کشت نیشکر و توقف مصادره زمین های کشاورزان از سوی تعاونی های کشاورزی غیر بومی.

د؛ سیاست:

عرصه ی فعالیت سیاسی برای مشارکت در تعیین سرنوشت و نیز عرصهی فعالیت در راستای مطالبهی حقوق و احیای سنتها از جملهی حقوق بدیهی همهی آدمیان است. مع الوصف، فعاالن سیاسی و اجتماعی عرب همواره با مشکالت پیچیدهای در راه انجام فعالیتهای سیاسی روبهرو بوده و در صورت انجام چنین فعالیتی در راستای احقاق حقوق و مشارکت در حوزهی سیاسی بر مبنای فرهنگ بومی، از سوی نهادهای امنیتی دولتی و غیر دولتی با فشارهای مضاعف روبهرو بوده و در این مسیر از دستیابی به فرصتهای برابر هم محروم ماندهاند. برای پایان دادن به این حالت انجام کارهای زیر مورد نظر ماست:

۱٫ اقدام فوری برای برخورد با حلقه ای از متنفذان چپ و راست که همواره در پی تخریب چهره ی نخبگان عرب و ارائه ی گزارش های خالف به مرکز، با هدف تقویت جایگاه سیاسی خود بوده اند؛ و تالش در راه تجدید نظر در حلقه های مواصالتی با مردم عرب و استفاده از معتمدین آن ها.

۲٫ پایان دادن به نگاه امنیتی به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر مبنای قومی و در چارچوب هویت طلبی از طریق رفتارهای اطمینان بخش و الزام آور و وضع قوانین الزم در این راستا.

۳٫ انجام اقدامات الزم برای جلوگیری از فشار نهادهای امنیتی دولتی و غیر دولتی به فعاالن سیاسی از جمله رد صالحیت ها و رد گزینش به دلیل انجام فعالیتهای بر مبنای هویت طلبی و یا انتساب به مجموعه های قومی.

۴٫ وضع قانونهای الزم و انجام اقدامات ضروری برای تضمین آزادی رفتارهای سیاسی هویتمدارانهی قانونمند از جمله تشکیل احزاب و نهادهای اجتماعی بر مبنای هویت عربی و پایان دادن به نگاه منفی به این نوع اقدامات.

در پایان ما بر آنیم که هرگونه تالشی برای ساختن آیندهای بهتر برای این سرزمین تنها از رهگذر شراکت بین تمامی عناصر تشکیل دهندهی جغرافیای سیاسی ایران و تعامل میان این عناصر امکانپذیر بوده و چنین شراکتی به هیچ وجه تهدیدی برای بقای این جغرافیای سیاسی نیست. الزم های این شراکت هم نگاه برابر به تمامی عناصر و هویتهای تشکیل دهندهی این کل و باز کردن فضا برای ادامهی بقا و نیز احترام به حق زیست آنها است و در صورت فقدان چنین شراکت و تعامل دوسویهای که مبتی بر برابری مطلق و احترام متقابل باشد آیندهای چندان روشن پیش روی این سرزمین نیست.