روایت حیصمی از مراسم میلیونی تشییع هاشمی !

امروز در مراسم تشیع پیکر آیت الله فقید هاشمی رفسنجانی،صحنه هائی دیدم که مرا به فکر فرو برد.مشاهده کردم که دوقطبی جامعه کنونی ماکاملا معلوم ومحسوس وغیر قابل اختفا است. البته دو قطبی متفاوت با قطب بندیهای رایج وشناخته شده سیاسی بلکه،دو قطبی که یک سوی آن قدرت وحاکمت ودیگری مردم وبدنه جامعه. قطبی متشکل […]

امروز در مراسم تشیع پیکر آیت الله فقید هاشمی رفسنجانی،صحنه هائی دیدم که مرا به فکر فرو برد.مشاهده کردم که دوقطبی جامعه کنونی ماکاملا معلوم ومحسوس وغیر قابل اختفا است. البته دو قطبی متفاوت با قطب بندیهای رایج وشناخته شده سیاسی بلکه،دو قطبی که یک سوی آن قدرت وحاکمت ودیگری مردم وبدنه جامعه. قطبی متشکل ازگروهی که ماموریت داشتند تابا ماشینهای مجهز واشخاص مجرب وبلندگوهای قوی وگوش کر کن،در مراسم حاضر شده بودند وصرفنظر از اعتقاد و باورهای قلبی، شعارهای کلاسیک همیشگی و دائمی، مرتبط وغیر مرتبط، مانند مرگ بر آمریکا!،مرگ بر اسرائیل! مرگ بر…سر میدادند.

بنظر می آمد که ماموریت اصلی دیگر اینها تنظیم محل حضور و میزان صداو تن سیستم در اختیار برای غلبه بر شعارهائی بودکه از سوئی دیگر سروده می شد ، بوده است. وقطب دیگر جمعیت متراکم و حماسی اما فاقد آن ماشین ها وبلند گوها وتجهیزات مذکور بود.اینها ماموریت رسمی وحکومتی نداشتند وعامل حضور آنها ابلاغ مافوق نبوده است. بلکه تنها عامل حضور،عشق وشعور بوده و ارتباط وتعلق آنها با پیکری که تشییع میشد نه از نوع اداری و نه خونی،سببی و نسبی بود، بلکه ارتباط اصلی آنها با اندیشه ومنش وپایگاه اجتماعی و راه اعتدالی او بوده است.شعارهای این دوقطب هن جالب وکاملا متمایز بود.یکی یا زهرا(س) میگفت وآن دیگری یاحسین سر میدادتابعدش بگوید………..!یکی با شعارهای کلاسیک و به کمک سیستم در اختیار ،گوش ها را می خراشید.

آن دیگری سعی داشت به کمک حنجره های جمعیت متراکم وهم نوا،اندیشه ها را هدف قرار دهدوبار دیگر بدین بهانه شعارهای ممنوعه در خیابان انقلاب سر دهد.!! من می اندیشیدم که واقعا با این جامعه واین فنر فشرده،تا به کجا میشود رفت؟!! وچرااراده ای برای پایان دادن به این دوقطبی که هر از چندگاهی وباهر بهانه ای سرباز میکند وخونمائی مینماید،وجود ندارد؟!صد البته که؛”اختلاف امتی رحمه” اما آنچه که اکنون در جامعه ما وجود دارد،متاسفانه از نوع رحمه نیست.بلکه از نوعی است که ظالمانه در حق مثل هاشمی رفسنجانی در دو دهه اخیر روا داشته شدواکنون با تلاشهای بسیار سعی در ترمیم آن میشود!. ومتاسفانه ایشان تنها نمونه انحصاری تحمل این ستم ها و اجحاف ها نیستند،بلکه نمونه های دیگر آن همچنان در جامعه ما هست. امید که قبل ازفوت وقت این معضل کشور ما مرتفع شود.تا این چنین کشور ما متحمل هزینه های گزاف نگردد.

عباس حیصمی