نگاهی گذرا به تأثیرات صلح حدیبیه و قطعنامه ی 598 بر نر مش قهرمانانه ملت ایران / بقلم حاج محمد چوپان

انسانها گاهی در بستر زمان علیرغم میل درونی شان ،ناچار به اتخاذ تصمیماتی دشوار اما مؤثرمیگردند.این نکته در زندگی فردی و اجتماعی هریک از ما بارها تجربه شده است.تأثیرات اینگونه تصمیم سازی ها ، بنابه جایگاه اجتماعی و اعتقادی تصمیم گیرندگان ، متفاوت خواهد بود.در این مقاله با توجه به دغدغه های برخی دلواپسان دروغین […]

انسانها گاهی در بستر زمان علیرغم میل درونی شان ،ناچار به اتخاذ تصمیماتی دشوار اما مؤثرمیگردند.این نکته در زندگی فردی و اجتماعی هریک از ما بارها تجربه شده است.تأثیرات اینگونه تصمیم سازی ها ، بنابه جایگاه اجتماعی و اعتقادی تصمیم گیرندگان ، متفاوت خواهد بود.در این مقاله با توجه به دغدغه های برخی دلواپسان دروغین !! که اتفاقا اهل شورند وطرفدار «اسلام انقلابی» و نه اهل شعور و هوادار«انقلاب اسلامی» ، وبا عنایت به اهمیت و تأثیرات توافق نامه ی لوزان بر آینده ی کشورمان ، یادآوری نکاتی را در این مقطع حساس تاریخی لازم میدانم.تاریخ درس زندگی انسانهاست که بطورمرتب درلباسی متفاوت ، تکرار میشود.بنده بعنوان شاهدی بر ادعای خویش به دو مقطع مهم از تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی اشاره میکنم.

IMG-20150408-WA0056

پرده اول :

رسول خدا بر اساس توافق نامه صلح حدیبیه ظاهرا به کفار امتیازاتی داده بودند ازجمله :
* اینکه اگر مسلمانی از مکه بگریزد و به مدینه بیاید باید او را به کفار تحویل دهند و…
* کفار حتی تا مرحله پیشنهاد پاک کردن نام خداوند از ابتدای توافقنامه نیز پیش رفتند که پيامبر هم پذيرفتند.
*کفار مکه از طواف پیامبر اکرم با وجودیکه در چند قدمی مکه بودند ،ممانعت بعمل آورده و زیارت کعبه را به سال آینده موکول کردند که پیامبر رحمت با نجابت تمام پذیرفته و تمکین نمودند.

جالب است بدانیم که در همان زمان هم عده ای «دلواپس» شدند !! و فریاد برآوردندکه چرا پیامبر تن به ذلت میدهد؟! مگر ما مرده ایم ؟!!!،….آیا مگر ما نبودیم که در جنگ بدر و خندق اقتدار پوشالی کفار را درهم شکستیم؟! پس چرا باید شرایط تحمیلی دشمن را پذیرا باشیم ؟!!!!!،و بدینگونه با نادیده گرفتن تدبیر رسول اکرم و اطاعت از ایشان باز هم در نکوهش صلح گفتند و بر طبل جنگ کوبیدند!؟

گویا در آن دوران نیز دلواپسان درک نمیکردند که فقط با جنگ و درگیری نمیتوان به نظام ,قدرت و قوام بخشید و فرصت تثبیت قدرت و نظام حاکم و تحقق رشد و بالندگی و توسعه رامیتوان در فضایی آرامتر نیزجستجوکرد….(البته معمولا دلواپسان دروغین فقط خرده گیری و پرسش سؤال را یاد گرفته اند و هیچگاه گوششان را بدهکار پاسخ ها نمیدانند.) زندگی مسلمین ، پس از صلح حدیبیه سالها با آرامش و صلح گذشت وحکومت پیامبر اسلام در سایه مدیریت ایشان و صلح و دوستی چنان قدرتمند شد که بدون خونریزی توانست مکه را فتح کند.سپس حضرت رسول (ص) ،کفار مکه و دلواپسان مدینه را با مهربانی بخشید تا بیش از پیش مروج اسلام رحمانی باشد….. اماافسوس که برخی از دلواپسان فقط جنگهای پیامبر و جهاد ایشان را مورد توجه قرارمیدهند و برهه ی صلح و دوستی حضرتش را بر روی طاقچه قرار داده اند و به عنوان دکور استفاده میکنند.

پرده دوم :

حضرت امام راحل، پیش از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ فرموده بود :«اگر این جنگ ۲۰سال هم طول بکشد ما ایستاده ایم» واین جمله هنوز هم در ذهن تمام کسانیکه آن دوران را درک کرده اند ، ماندگار است…‌حضرت امام خمینی وقتی شرایط جنگ را بررسی کرد متوجه کاهش نیرو در سالهای پایانی جنگ شد .ایشان مشاهده کرد که بار اصلی جنگ فقط بر دوش عده ای خاص در حال جابجایی است و این کار موجب فرسایش توان نظامی و روحی رزمندگان (لااقل) در میان مدت خواهد بود .از سوی دیگر نابسامانی اقتصادی کشور ، که یک تنه در برابر زورگویی قدرتهای جهانی ایستادگی میکرد دیگربیش از این، توان و قدرت خرید تجهیزات نظامی کافی به جبران کمبود نیروهای حاضر در جبهه ها را نداشت. حضرت امام درچنین لحظات سختی با از خودگذشتگی وعدول از «من» درونی خویش (مبنی بر بیان بیست سال پایداری) وقربانی کردن همان «من بازدارنده» بپای منافع درازمدت مردم، روشی دیگر را برگزید.او باهدف تداوم و پیشبرد انقلاب اسلامی و متناسب با شرایط جدید به اتخاذ تاکتیکی دیگر همت گمارد.

امام بزرگوار امت، نه تنها تغییر تاکتیک را به منزله خیانت به خون شهیدان نمیدانست بلکه با الهام از رخدادهای صدر اسلام ازجمله روش و تدبیر پیامبر اکرم در برخورد با کفار مکه (در پیمانی بنام صلح حدیبیه) توانست با هوشیاری و مغتنم شمردن زمان ، معادله را درنهایت بسود انقلاب اسلامی که خونبهای شهیدان است تغییر دهد.حضرت روح الله وقتی مجموع شرایط را منطبق با تفکرات دقیق و صحیح خویش (برای تحقق اسلام ناب محمدی) ، نمیدید در لباسی دیگر به استمرار راه شهیدان و حفظ عزت مردم اندیشید.راهی که اگرچه بظاهر ، باید از نظرات خود عدول میکرد اما این تغییر روش در مبارزه ، دارای برکات فراوانی بود که بمرور پدیدار شد.اولین ثمره ی این تغییر تاکتیک حضرت امام ،درپذیرش قطعنامه ۵۹۸ که بطور رسمی درتاریخ ۲۷ تیر ماه ۶۷ اعلام گردید را مردم ایران در ۱۹ آذر ماه ۶۹ به نظاره و جشن نشستند.در چنین روزی سازمان ملل متحد (علیرغم دارا بودن پشتوانه ای از قطعنامه های صادر شده علیه جمهوری اسلامی ایران) ، در عمل اسیر تغییر تاکتیک امام راحل گشته و خلع سلاح شده بود.بگونه ای که در اثر فشار افکار عمومی دنیا مجبور گردید تا رژیم بعثی عراق را بعنوان متجاوز و آغازگر جنگ تحمیلی به جهانیان معرفی نماید….

آری برادر ….امام راحل همانند رسول اکرم در «صلح حدیبیه» ،از منافع زود گذر امت خویش عبور کرد تا عزتی پایدار را برایشان به میراث بگذارد.امید واثق دارم که دلسوزان نظام و دلواپسان راستین اسیر جوسازی های کاسبکارانه ی عده ای «خودخواه» که حیاتشان در گرو تحریم هاست ،نشوند و به عبور دادن سرافرازانه مردم «خداخواه» و انقلاب شکوهمند اسلامی بیندیشند و در این گذرگاه حساس تاریخی به درسهای دو رویداد مهمی که ذکر شد عمیٱ التفات نموده و به ژرفای انتخاب مردم در ۲۴خرداد ۹۲ به دیده ی احترام بنگرند.تمام طریقت رسول رحمت و امام شهیدان بی ادعا ، مشعل راه همه ما بویژه مدعیان افراطی و بی عمل باد.

©محمد(ناصر)چوپان©