جوان انقلابی و رکورد شکنی!

غلامرضاجعفری :این روزها بسامد تکرار این کلمات را زیاد میشنویم، جوان انقلابی، مدام به گوشمان میرسد جوان انقلابی اما به راستی چرا؟در اهواز چنانکه افتد و دانی انتخاباتی پیش روست، و در این انتخابات دو گزینه باقیمانده از تورنمنت اسفندماهی انتخابات، هنوزدر میدانند و مردم باید یکی از این دو تن را انتخاب کنند؛ جوان […]

غلامرضاجعفری :این روزها بسامد تکرار این کلمات را زیاد میشنویم، جوان انقلابی، مدام به گوشمان میرسد جوان انقلابی اما به راستی چرا؟در اهواز چنانکه افتد و دانی انتخاباتی پیش روست، و در این انتخابات دو گزینه باقیمانده از تورنمنت اسفندماهی انتخابات، هنوزدر میدانند و مردم باید یکی از این دو تن را انتخاب کنند؛ جوان انقلابی را و یا آن دیگری که البته هنوز هم جوان است اما داشته هایش بیشتر از فقط یک ترکیب آلامد است.در این میان اما بگذارید اندکی به موضوع جوان انقلابی نگاه کنیم و ببینیم این جوان انقلابی باید چه کند؟

به تاریخ سر میزنیم، کمی نگاه میکنیم به چهره های موثر تاریخی فی المثل پیامبران که برترین الگوهای اخلاقی برای انسان مدعی اخلاقند.عموم پیامبران که از جانب خداوند انتخاب شده اند، دوران جوانی خود را در کسوت پیامبری نگذرانده اند، اینان در دوره جوانی شان به انواع مختلف مشاغل مشغول بوده اند از تجارت تا چوپانی و … امری که به انجام مهمترین ماموریت زندگی شان ،پیامبری، احتمالا یاریگر بود و انباشت تجربه در جوانی به گمانم جزیی از اراده خداوندی بود برای رسیدن به همان ماموریت مهم، هر چند که اگر اراده خداوندی مقرر میفرمود پیامبران را از همان دوره جوانی و حتی کوچکتر مامور میفرمود اما همچنانکه پیشتر اشاره شد پیامبران کلان الگوی اخلاقی و اجتماعی برای رشد جوامع بشری هستند و شاید در این میان خداوند میخواست آدمی بیاموزد که هر دوره عمرش از کودکی تا جوانی و میانسالی و کهنسالی، کارویژه ای خاص میطلبد.

امروزه اما انگار همه چیز در تناقض با تاریخ است و یا اینکه ما به درستی مفهوم جوان انقلابی را در نیافته ایم، به راستی جوان انقلابی در این انتخابات و در روزگار سخت اقتصادی امروز چه باید کند؟ در روزگاری که تحریم و دشمنی برخی کشورها اقتصاد ما را رنجور کرده و هر بودجه و امکانی میتواند در خدمت بهتر جامعه هزینه شود، در چنین روزگاری از جوان انقلابی چه میخواهیم؟جوان انقلابی به حریف خود نگاه کند، به سوابقش، توانمندیش و خلاصه تجربه و دانشش، به اینها نگاه کند و در محضر خداوندی به آینه بنگرد و از خود بپرسد کدام ما برای خدمت به مردم در مجلس مفیدتریم؟ این سوال را از اطرافیان خود نپرسد که آنان پاسخشان راهگشا نخواهد بود، بلکه به خلوت برود و در جایی که تنها او باشد و خداوند و آنوقت به یاد بیاورد که حتی خداوند هم پیامبرانش را بعد از کسب تجربه به ماموریت میفرستاد و به یاد بیاورد که بودجه برگزاری انتخابات میتواند هزاری رنج دیگر اهواز و حمیدیه و باوی و کارون را برطرف سازد و آنوقت به مانند جوانی انقلابی به صحنه باز گردد، که مهمترین خاصیت جوانی صداقت است.
صادقانه نگاه کند و بپرسد به یقین پاسخ را خواهد یافت و از هر دریچه ای بنگرد، حریف را از خود برای رسیدن به مجلس بهتر خواهد یافت و با درک این پاسخ کاغذی بیاورد و خودکاری و با نام خداوند آغاز کند آنچنان که در پی می آید.بسم الله الرحمن الرحیم؛ مردم خوب و باصفای اهواز و کارون و باوی و حمیدیه؛ من جوان انقلابی که با لطف شما و مرحمت خداوندی به این دوره رسیده ام در خلوت خود با خداوند دریافتم که رقیبم برای رفتن به مجلس اصلحتر است و من نیز به او رای میدهم و از همین جا به مدیران امر میگویم که بودجه برگزاری انتخابات را در جای بهتر و مفیدتری هزینه کنند، در جایی که خداوند و خلق خداوند راضی تر باشند.

چنین نامه ای و یا مثل این نامه ای جوان انقلابی را به جوانان و حتی کودکان و پیران معرفی می کند، همان جوانانی که برای رفتن به سر مین دعوایشان میشد اما برای رسیدن به منصب فرماندهی دسته و گروهان و گردان و تیپ و لشکر سرشان را میدزدیدند و حتی به صراحت میگفتند فلانی برای فرماندهی بهتر از من است که آنان ریاست و فرماندهی و وکالت و … را امانتی میدانستند برای خدمت بهتر.به راستی برای فهمیدن توانمندی این دو طرف قضیه، الزامی به ریخت و پاشهای دولتی هست؟  چه خوب بود اگر جوان انقلابی امروز مثل جوانان دیروز انفلاب و جنگ، ریاست و وکالت و … امانتی برای خدمت میدیدند که اگر میدیدند حتما چنان نامه ای نوشته میشد و در تاریخ انتخابات این شهر و حتی شاید کشور رکورد شکن میشد، رکورد صداقت را …