یک سنگ کوچولو !!
قرار بود ساعت شش شروع شود و بنده و چند خوش خیال دیگر پیش از موعد رفتیم و نشستیم و نشستیم و اینقدر نشستن را با تماشای در و دیوار ادامه دادیم تا با یک ساعت تأخیر برنامه آغاز شد و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان دعوت شد تا سخنانی ایراد کند و جمعمان […]
قرار بود ساعت شش شروع شود و بنده و چند خوش خیال دیگر پیش از موعد رفتیم و نشستیم و نشستیم و اینقدر نشستن را با تماشای در و دیوار ادامه دادیم تا با یک ساعت تأخیر برنامه آغاز شد و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان دعوت شد تا سخنانی ایراد کند و جمعمان را مستفیض. همین که نشستم، احساس کردم الان است که صدای مهماندار برخیزد و کمربندهایمان را ببندیم و خلبان خوشآمد بگوید و سالن جلسه پرواز کند. انگشت اتهام را به طرف کولر آخر سالن بگیرید که همراه باد دادن سوت میزد و خِر خِر میکرد و وضعیت را «هواپیمایی» کرده بود.
اگر باور نمیکنید، جلسهی بعدی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی خوزستان را از دست ندهید و برای احتیاط گوشگیر استخر یا خواب یا پنبه یا هر وسیلهی صدا خفهکُن دیگری با خود ببرید تا اگر خواستید استراحتی چند لحظهای به گوشهایتان بدهید، چیزی دم دستتان باشد و حیران و وِیران نشوید تا چه در گوشتان بچپانید تا مغزتان دَمی بیآساید. جلسه نقد گرم شد و بحث جدی شد و دیگر صدای کولر نمیآمد و شش دانگ حواسم به نواختنهای منتقد بود که چپ و راست میزد و رحم نمیکرد. همین که بحث سرد میشد باز صدای سوت کولر برمیخاست که روی اعصاب رژه میرفت.
آقای مدیرکل گفت: «سال گذشته بخشی از توان و ظرفیت موجود در ادارهکل ارشاد استان را به بخش تولید و نشر کتاب اختصاص دادیم و خوشبختانه نتیجهی مثبت در پی داشت. در سال ۱۳۹۳ استان خوزستان در زمینهی تولید کتاب رتبهی ۲۱ کشور را در اختیار داشت که در سال گذشته به رتبهی نهم ارتقاء پیدا کرد.» وی تصریح کرد: «تیراژ کتابهای منتشرشده در استان خوزستان در سال گذشته، یکمیلیون و ۶۰۰ هزار نسخه بود که رشد قابل توجهی را نشان میدهد و به همین نسبت نیز در عناوین کتابها رشد داشتهایم. تابستان امسال نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طرحی با عنوان تابستانه کتاب را اجرا کرد و اعتباری در اختیار ادارات کل قرار گرفت تا شرایطی فراهم شود که مردم کتابها را با ۲۰ درصد تخفیف خریداری کنند و خوشبختانه دو کتابفروشی رشد و محام از اهواز در این طرح رتبهی اول و سوم کشور را به خود اختصاص دادند و این موضوع نشان میدهد که مردم شهر اهواز و استان خوزستان به کتاب و کتابخوانی علاقمند هستند.»
آقای مدیرکل میگفت و ما سر تکان میدادیم و بهبه میکردیم و چهچه میگفتیم. ایشان از کارهای بزرگی خبر میداد که بخشی انجام شده و بخشی در شرف اجرا و انجاماند. حیف که ایشان همان ابتدای جلسه رفت و از شنیدن ادامهی موسیقی کولر محروم شد. بغل دستیام گفت: «در آئین نکوداشت «قاسم آهنین جان» هم داستان همین بود و صدای کولر پوست کَلهام را کَند.» از آقای مدیرکل میخواهم در کنار کارهای بزرگی که قرار است انجام دهد، یک دستور کوچولو بدهد تا این کولر تعمیر شود تا در جلسات آتی اعصابمان خط خطی نشود و سه ساعت در هواپیمایی ننشینیم که هیچوقت نمیپرد. وانگهی، برای ادب دوستان اهمیت جلساتی از این دست چنان بالاست که از بای بسما… تا تای تمّتاش را ضبط میکنند. حیف است که سوت کولر موسیقی متن چنین نشستهایی شود
عبدالرزاق پور عاطف
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰