اندیشه و عشق! / محمد چوپان

عزیزا…..بمن درک و فهمی عنایت فرما تا بدانم که ” یکساعت تفکر ، بهتر از هفتادسال عبادت است، ” یعنی چه …معبودا….اگر تفکر را با نیایش خویش در هم بیامیزم ، زندگیم طعم حلاوت میگیرد و جوانی ، در ژرفنای وجودم ریشه میدواند ،مولای من …اگر تو را از عمق جانم باور کنم هیچگاه چشم […]

عزیزا…..بمن درک و فهمی عنایت فرما تا بدانم که ” یکساعت تفکر ، بهتر از هفتادسال عبادت است، ” یعنی چه …معبودا….اگر تفکر را با نیایش خویش در هم بیامیزم ، زندگیم طعم حلاوت میگیرد و جوانی ، در ژرفنای وجودم ریشه میدواند ،مولای من …اگر تو را از عمق جانم باور کنم هیچگاه چشم به دست و دل و یاری دیگران نخواهم دوخت ,کافیست اندکی در معنای نمازهای روزانه ام، دقت کنم و بیندیشم که “ایاک نعبد و ایاک نستعین” به چه معناست …..؟

“فقط”
تورا می پرستم و
“فقط”
ازتو یاری می جویم…..!!!
آنگاه درمی یابم که یا صادقانه نمی خوانمت و یا هنوز به تمام زوایای قدرت تو ایمان قلبی نیاورده ام !!پس در این صبحگاه زیبا که به تسبیح درختان و آواز پرندگان خوش الحان زینت داده ای از تو عاجزانه مسألت دارم که اندیشه و عشق را همزمان بمن بیاموزی تا عاشقانه و فکورانه بخوانمت و بدانم که از “که” ، “چه” میطلبم……

سلام دوست من که دوست خوب خدایی…..همسایه ات ، همواره خدا ،لحظه هایت زیباترین و راز و نیازت پر معناترین و متفکرانه ترین باد.

یکشنبه ۱۰ آبان ۹۴
©چوپان©