داربست های برفراز! / لفته منصوری

مادرم می گوید اولین سفر خانوادگی ما به مشهد مقدس در سال 1350 بوده است. یعنی 46 سال قبل. عکسی در کنار پدر، مادر و دو تن از برادرانم در عکاسخانه از آن سفر داریم. کیف و کفش و قلم و دفتر و یک مداد تراش با طرح گنبد حرم هم از مشهد برای من […]

مادرم می گوید اولین سفر خانوادگی ما به مشهد مقدس در سال 1350 بوده است. یعنی 46 سال قبل. عکسی در کنار پدر، مادر و دو تن از برادرانم در عکاسخانه از آن سفر داریم. کیف و کفش و قلم و دفتر و یک مداد تراش با طرح گنبد حرم هم از مشهد برای من خریدند و در مهرماه همان سال در کلاس اول ابتدایی در مدرسه نوروز روستای جلیعه ثبت نام ام کردند.46 سال است که داربست های فلزی ایستاده و تق و توق تیشه و قلم و چکش استادکاران به گوشم می رسد. “کارگران مشغول کارند”این احساس نوستالژیک برای پدران و اجداد من و نیز برای فرزندان و نتیجه ها و نبیره ها و ندیده هایم تا قرن ها ادامه خواهد یافت.

IMAGE634821794123734302

داربست ها جایگاه خود را در گوشه گوشه ی این حرم ملکوتی فارغ از آمد و شد شاهان و وزیران و روحانیان و پاسبانان و عالمان و جاهلان و زائران و مجاوران، علم می کنند و صدای چکاچک ابزار معماران، موسیقی زندگی می نوازد!بدرستی من در کنار این همه سوز و گداز دعای عامیان و روشنفکران و وعظ و خطابه روحانیان و متکلمان و ذاکران و مداحان صدای قلم و چکش استادکاران هنرمند ایرانی را موعظه ای سترگ و راستین از:” اللهم أنی اعتقد حرمه صاحب هذا المشهد الشریف فی غیبته کما اعتقدها فی حضرته، و اعلم ان رسولک و خلفاءک علیهم السلام أحیاء عندک یرزقون، یرون مقامی و یسمعون کلامی و یردون سلامی، و أنک حجبت عن سمعی کلامهم و فتحت باب فهمی بلذیذ مناجاتهم” را با تمام وجودم گواهی می دهم.

گویی فرمانروایی نستوه در این حریم زندگی می کند و این هنرنمایی معماران با ذوق ایرانی در خانه ی پر مهر و برکتش تا ابد بوی تازگی و طراوت می دهد.در هیچ قسمت این خانه، در صحن ها و رواق ها و بست ها و ایوان ها و طاق ها و مقصوره ها و درها و دارها و پنجره ها و گنبدها و گلدسته ها و کاشی ها و سنگ ها و کف ها و سقف ها، اثری از کهنه گی و پوسیدگی و اندراس، که بوی مرگ و نابودی دهد، احساس نمی کنی.آری هنرمندان با الهام از این فرمانروای بزرگ از صدها هنر اصیل و برجسته ایرانی – اسلامی برای آذین بندی این خانه ی شکوهمند استفاده می کنند. ترکیب فسون زای خط های نستعلیق و ثلث و رنگ های فیروزه ای و سبز و طلایی و منبت و مشبک و معرق چوب در سقف ها و ستون ها و درها و آینه کاری فضاهای خالی، جلوه ای از شکوه و عظمت یک “حیات ابدی” می دهد.

در این خانه بوی مرگ به مشامم نمی رسد.
هان مگر نمی شنوی وقتی به او سلام می کنی، جوابت می دهد!
و هنگامی که دل به پنجره ی فولادش گره می زنی، غم هایت را می زداید!
ایکاش اینجا می بودی و کامت را شیرین می کردی!
راستی درهای این خانه شبانه روز به روی همه باز است!

سرور من، این خانه کرم علی بن موسی الرضا (ع) که حجت خداست، اینگونه است! پس درهای رحمت و شفقت الهی چون است؟!!!

دار المرحمه – نائب الزیاره شما – لفته منصوری