رؤیای بازگشت یا بازگشت رویایی! / محمد حزبایی زاده

«علی احمد سعید» ملقب به آدونیس سال‌ها پیش در گفت‌وگویی طولانی با «صقر فخر» وضع امروز مردم عرب را بسیار تأسف برانگیز ارزیایی کرد و گفت: «می‌توان گفت استقرار دموکراسی و آزادی در جامعه عربی چیزی در ردیف رویاست».اما در پاسخ به سوالی که از او می‌خواهد روزنۀ امیدی برای این بخش از جهان اسلام […]

«علی احمد سعید» ملقب به آدونیس سال‌ها پیش در گفت‌وگویی طولانی با «صقر فخر» وضع امروز مردم عرب را بسیار تأسف برانگیز ارزیایی کرد و گفت: «می‌توان گفت استقرار دموکراسی و آزادی در جامعه عربی چیزی در ردیف رویاست».اما در پاسخ به سوالی که از او می‌خواهد روزنۀ امیدی برای این بخش از جهان اسلام ترسیم کند، پیش بینی شگفت‌انگیزی می‌کند و می‌گوید: «اگر برای عرب‌ها از این بن‌بست دشوار مفری متصور باشد، این مفر از سوی فلسطینی‌ها ممکن است. اگر بتوان برای بن‌بست فعلی جامعۀ عربی گریزگاهی تصور کرد، معتقدم این گریزگاه از روزن فلسطین می‌آید. فلسطینی‌ها امروز و به رغم مشکلاتشان، برای تغییر جامعه عرب یک نیروی ذخیرۀ فرهنگی و تمدنی هستند. امیدوارم که این نظرم درست بوده باشد.» هنر و ادبیات گواه این گفتۀ آدونیس است.

نام‌هایی چون محمود درویش و سمیح القاسم و نسلی که این دو تن در فصلنامۀ «الکرمل» تربیت کردند، شناخته شده‌اند. سینمای فلسطین در چند سال گذشته در کنار هنرهای دیگر پر روح و با انرژی ظاهر شده است. پیش از زمانی که کشور عربستان جشن تولید اولین فیلم سینمایی خود، یعنی فیلم سینمایی «وجده» به کارگردانی «هیفاء المنصور» را بگیرد، سینمای فلسطین حرف‌هایی زیادی با جهانیان زده است. فیلم‌هایی چون «عجمی» اسکندر قبطی، «درخت لیمون»، «بهشت اکنون» هانی ابو اسعد، «آمریکا» شیرین دعیبس و «عمر» هانی ابو اسعد تا مرز اسکار رسیدند و این همه نشان از تولد سینمایی در حد معیارهای جهانی دارد.

با این وجود در برنامه ریزی اولیه جشنواره بین المللی فیلم‌های علمی اهواز، بخشی به عنوان سینمای فلسطین در نظر گرفته شده بود که به دلایل فنی برگزار نشد، اما از این سینما 2 فیلم به بخش مسابقه راه یافت که قابل توجه هستند: «دنیایی نه از آن ما» به کارگردانی مهدی فلیفل و «زمین مردم» اثری از لاریسا سنسور. فیلم اول با تصویری که از اردوگاه «عین الحلوه» در جنوب لبنان در حاشیه صیدا می‌دهد، نگاهی واقعی و ملموس به چند نسل از آوارگان فلسطینی می‌اندازد؛ انسان‌هایی که به دلیلی از زادگاه خود رانده شده اند. مردمی را که شرایط مسخشان می کند و آنان را به سوی له شدن می کشاند، مثل سوسکی که یکی از شخصیت‌های فیلم در سکانس آغازین تلاش می‌کند از خانه‌اش بیرون می اندازد و تار و مار می کند.

اما آنان با همۀ توان تلاش می کنند سهمشان را از زندگی بگیرند. فیلم دوم از حد تصور ما و تصویری که از جامعه فلسطینی داریم، فرا‌تر می‌رود. فیلم سوررئال «زمین مردم» در ۹ دقیقه تاریخ فلسطین، حال و آینده‌اش را به تصویر می‌کشد. لاریسا سنسور رویای بازگشت یا بازگشت رویایی را تصویر می‌کند. حرکت دوربین در تونل از تیتراژ تا فضای فوق مدرنی که شخصیت اصلی فیلم به آن وارد می‌شود، همه فرا‌تر از واقعیت ملموس است. گذشتن از راه پرپیچ و خم تونل که نماد زمان است و همۀ اجزای فیلم، حکایت از بازگشت به موطن دارند؛ پایانی رویایی برای سال‌ها در به دری. سفر بازگشت از عمان شروع می‌شود و به عمارتی باشکوه و رؤیایی ادامه می‌یابد. در این سفر بازگشت، نام‌هایی چون غزه، رام الله و بیت لحم، جغرافیا را در فضایی دیگر بازسازی می‌کند. پله برقی و طبقات ساختمان، کارت دیجیتال ورودی که به شکل پرچم فلسطین طراحی شده، تصویر کلید قدیمی، یادآور کلیدهای معروفی که فلسطینی‌ها به امید بازگشت به موطن از سال ۱۹۴۸ نسل اندر نسل با خود نگه می‌دارند، همه نقشی نمادین به عهده می‌گیرند و سرانجام مقصد یا آخرین طبقه با چشم اندازی از بیت المقدس، زن درخت زیتون را آب می‌دهد؛ این‌‌، صلحی است که فلسطینیان در جست‌و‌جوی آن هستند. رنگ و فضای ساختمان شیک، جزییات چهره، لباس، وسایل مسافر، شادابی و آرامشی که در چهرۀ حاضران در فیلم دیده می‌شود، همه و همه فیلم را رؤیایی کرده است. نشاندن ستاره هشت پر به جای ستاره‌های دیگر که می‌تواند نمادی از گل نیلوفر باشد، سخن از پاکی و آرامش دارد. زن مسافر که در خانه خود آرام گرفته دستی به شکمش می‌کشد تا آرامش را به جنینی منتقل کند که به زودی پا به جهان هستی می‌گذارد: امید. سکانس آخر پاسخی است به اشغالگر: تو دیوار بساز ما رؤیایمان را می‌سازیم؛ رو به آسمان. آیا این‌‌ همان ذخیره فرهنگی و تمدنی است که آدونیس از آن سخن می‌گوید؟

منبع : همشهری