“پیوست فرهنگی” و “مسئولیت اجتماعی” سازمانها و شرکت ها ( در حاشیه مراسم روز خبرنگار) / لفته منصوری

دیشب در گروه تدبیر و امید گفتگویی راجع به چرایی تقدیر از برخی روابط عمومی ها در مراسم مختص به “روز خبرنگار” به وجود آمد. اساسا این تجلیل خارج از موضوع، به دلیل حمایت سازمان های متبوع این روابط عمومی ها از مراسم روز خبرنگار بوده است. فی نفسه اقدام این سازمان ها در حمایت […]

دیشب در گروه تدبیر و امید گفتگویی راجع به چرایی تقدیر از برخی روابط عمومی ها در مراسم مختص به “روز خبرنگار” به وجود آمد. اساسا این تجلیل خارج از موضوع، به دلیل حمایت سازمان های متبوع این روابط عمومی ها از مراسم روز خبرنگار بوده است. فی نفسه اقدام این سازمان ها در حمایت از یک رویداد مهم نظیر 17 مرداد قابل تقدیر است. اما چرا و چگونه؟! بطور کلی و بدون اینکه قصد داشته باشم بحث مصداقی ارائه کنم، به نظر می رسد اینگونه روشها برای حمایت از رخدادهای دینی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی توسط سازمان ها و شرکت های درآمد زا نه تنها مناسب نیست بلکه در جامعه ی ما مضر هم هست. شاید شما بفرمایید در تمام دنیا اسپانسرینگ وجود دارد. آیا یادداشت دیشب من در نفی نقش اسپانسرینگ است؟! در پاسخ باید عرض کنم: بدرستی می دانم بنگاه های اقتصادی در دنیا از پروژه های فرهنگی – اجتماعی حمایت مالی می کنند. اما این حمایت دقیقا در راستای وظایف تعریف شده آنها است. یعنی باید حمایت کنند! بالاتر اینکه موظف و مجبور به پشتیبانی هستند!

IMAGE634821794123734302

در شرح وظایف این شرکت ها به مجموعه ای از فعالیت ها ذیل عنوان ” مسئولیت اجتماعی شرکت ها CSR” یعنی: Corporate Social Responsibility مواجه می شویم. مسئولیت های سازمان در ارزشهای سازمان بیان گردیده و با سایر فعالیت های سازمان یکپارچه است. اگر بخواهم یک دسته بندی از مسئولیت های اجتماعی عرضه کنم، متوجه خواهید شد که اگر این پتانسیل در شرکت و سازمان های ما فعال شود چقدر در ارتقاء فضای اجتماعی و فرهنگی موثر خواهد بود! این در حالیست که برخی سازمان ها فارغ از مسئولیت های خود نسبت به محیط، برخی کمکهای اندک خود را به پروژه ها و موضوع های دینی و فرهنگی و اجتماعی را نوعی فضل و احسان تلقی کرده و بر سر سازمان های گیرنده منت هم می گذارند! و اساسا اینگونه کمکها به دلیل اینکه خارج از “مسئولیت اجتماعی” انجام می شود غیر قانونی هم هست!ملاحظه بفرمایید مسئولیت اجتماعی شرکتها در 4 دسته کلی قابل طبقه بندی هستند:

1) مسئولیت اجتماعی شرکت در بازار و صنعت: (تأمین کنندگان، سرمایه گذاری اجتماعی مسئولانه، پیمانکاران، مسئولیت در قبال محصول، زنجیره ی تأمین، حقوق مشتریان و مصرف کنندگان، مدیریت خرید مسئولانه)

2) مسئولیت اجتماعی شرکت در محیط کار: (ایمنی و سلامتی کارکنان، آموزش و توانمندی کارکنان، حقوق بشر)

3) مسئولیت اجتماعی شرکت در محیط زیست: (توسعه پایدار، کاهش آلودگی، مدیریت ضایعات، صرفه جویی در انرژی، مدیریت خرید سبز)

4) مسئولیت اجتماعی شرکت در جامعه و کشور: (جامعه محلی، جامعه دانشگاهی، مشارکت با نهادهای اجتماعی، مشارکت با سازمان های غیر دولتی، داوطلبی شرکت، حمایت از فعالیت های داوطلبی کارکنان، کمکهای خیریه و اسپانسرینگ)

این گستره قانونی چقدر می تواند در جامعه اثربخش و کارآمد باشد، محیط پیرامون شرکتها را متحول کند! خصوصا در استان خوزستان که این شرکتها و سازمان های بزرگ در سراسر آن پراکنده هستند و هر کدام می توانند با استفاده از مسئولیت های اجتماعی خود، محیط شهرها و روستاهای اطراف را رشد دهند. اما چرایی عدم انجام این کارها در این نکته نهفته است که سازمانها در این صورت اگر کمکی کنند در حقیقت به وظایف خود عمل کرده اند و لا شکر علی الواجب! اما آنها ترجیح می دهند خارج از این وظایف، کمکهای موردی، اندک و ناچیز و با درخواست و خواهش فلان مقام اجرایی و سیاسی و مذهبی را انجام بدهند و در حقیقت یک فعالیت کاملا سیاسی را مرتکب شوند!

اگر مطالبات قانونی جامعه در چارچوب مسئولیت اجتماعی شرکت ها انجام شود شاهد سلامت و شفافیت بیشتر در راهبری پروژه های فرهنگی – اجتماعی خواهیم بود. بیش و پیش از این موضوع مهم بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری در خصوص ضرورت “پیوست فرهنگی” طرحهای اقتصادی قانونی هم در مجلس به تصویب رسید که وزارتخانه های اقتصادی را موظف به داشتن پیوست فرهنگی برای طرحهای اقتصادی کرده است. قانونی که در کشاکش معمول جامعه ما در اغماء بسر می برد! پیش بینی، هدایت و کنترل چگونگی جاری شدن فرهنگ در روح تک تک اجزاء جامعه مسئولیتی بر عهده مدیریت فرهنگی است که “پیوست فرهنگی” ابزار کارسازی برای این سطح از مدیریت محسوب می شود. اهداف مهم الحاق پیوست فرهنگی به طرحهای اقتصادی شامل:

1- به حداقل رساندن تأثیرات مخرب مستقیم و غیر مستقیم اجرای طرحها بر فرهنگ عمومی،

2- اصلاح کارکردهای فرهنگی فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در داخل استان.

3- بومی سازی الگوهای کلان موجود کشور در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به صورت منطقی (و نه استقرایی ناقص یا موزاییکی) در استان.

4- همآهنگ کردن دو حوزه تقاضا و نیازمندی های جامعه با عرضه و پاسخگویی به نیازمندی ها.

شما را به خدا اگر “پیوست فرهنگی” و “مسئولیت اجتماعی” سازمانها و شرکت ها اجرایی شود فکر نمی کنید بخش عمده ای از مشکلات جامعه ما خصوصا در فرهنگ عمومی حداقل کاهش پیدا خواهد کرد؟