فیاضی :ما جان می دهیم اما علی (ع) را رها نمی کنیم

امروز شیعیان علی ابن ابیطالب ع را تکفیر و بجرم شیعه بودن سر می برند.اما آنان بدانند ما جان می دهیم اما علی (ع) را رها نمی کنیم.آفرین بر نیاکان ما که با عشق و تعقل و در دوران خفقان و اختناق و پر از رنج و خطر مذهب تشیع را برگزیدند.بدانید در سایه جمهوری اسلامی مکتب اهل بیت ع روز به روز گسترش و به گوش جهانیان می رسد.به گزارش خبرنگار عصر ما همزمان با شب نوردهم ماه مبارک رمضان و سالگشت ضربت خوردن مولای متقیان حضرت علی ابن ابیطالب و نخستین شب قدر ،حجةالاسلام و المسلمین فیاضی استاد حوزه علمیه قم ضمن تبیین ابعاد شخصیت امیرالمومنین ع به ادامه بحث شب گذشته خود درباره ویژگی ها و “اعجاز” پیامبران الهی پرداخت.

فیاضی در تبیین معجرات پیامبران الهی و تناسب آنها با شرایط زمانه گفت: خداوند همه پیامبران خود را با معجزه و کارهای خارق العاده مدد می دهد تا مردم را به پرستش خدای یگانه فرابخوانند.زیرا بسیاری از مردم غرق در شهوت ها و خواهش های نفس قرار دارند و از پذیرش حقیقت دین سرباز می زنند.زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ در چشم مردم آرايش يافته است ، عشق به اميال نفسانی و دوست داشتن زنان ، و فرزندان و هميانهای زر و سيم و اسبان داغ بر نهاده و چارپايان و زراعت همه اينها متاع زندگی اينجهانی هستند ، در حالی که بازگشتنگاه خوب نزد خدا است.متاسفانه اکثر مردم با چشم مادیگری به جهان می نگرند و ظاهر را ملاک دلبستگی های خود قرار داده اند.لذا پیامبران می گویند اگر انسان دل از تعلقات مادی بکند آنگاه می تواند به خدا تقرب جوید.البته انسان باید از دنیا بهره بجوید اما نباید به آن دل ببندد.گاهی مردم از وسیله در زندگی خود هدف می سازند و دوست داشتن دنیا به غایت نهایی برخی افراد تبدیل می شود.اين فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم ٭٭الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ٭(انسان همراه كسي است كه او را دوست دارد).

استاد حوزه علمیه قم افزود:در واقع انسان با رفتارش و برگزیدن هدف مسیری را برای زندگی انتخاب می کند که براساس آن بها و شخصیت اش تعیین می گردد.انسان اگر عشق خدا را در درون خود تقویت کرد خدا نیز به او اعتلا و کرامت می بخشد.حضرت علی (ع) می فرماید:“قیمة‌ کل‌ امرء ما یحسنه‌”؛قیمت هر مردى آن است که نیکو داند آن را، می گویند:یعنی ارزش هر شخص‌ و احترامش‌ میان‌ مردم‌ به ‌اندازه‌ علم‌ و دانش‌ او است‌.لذا انسان برای ارزش بخشیدن به زندگی خویش باید آنرا میدانی برای تبلور صفات الهی قرار دهد تا در این جهان و همچنین قیامت دچار زیان و خسران نشود.اما سجاد در یکی از دعاهای خود می فرماید: وَ عَمِّرْنِی مَا كَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِكَ، فَإِذَا كَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْكَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَیَّ»(صحیفه سجادیه، دعاى‏20)«تا هنگامی كه عمرم در راه طاعت تو می‌گذرد به من عمر بده و آنگاه كه عمرم چراگاه شیطان شود، جانم را بگیر»لذا ملاک و معیار قیمت و ارزش انسان را خداوند تعیین می کند یا أیُّهَا النّاسُ إِنَّا خَلَقناکُم مَن ذَکَرٍ وَ أُنثَی وَ جَعَنَاکُم شُعُوباً وقَبَائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم إِنَّ اللهَ عَلیم خبیر(سوره حجرات،آیه 13)ای مردم! بی تردید ما همه افراد نوع شما را از یک مرد وزن (آدم وحوا) آفریدیم و شما را قبیله ای بزرگ و کوچک قرار دادیم تا همدیگر بشناسید مسلماً گرامی ترین شما نزدخدا پرهیزکارترین شماست همانا خداوند بسیار دانا وآگاه است.در نگاه آسمانی تقوی بزرگترین ارزش انسانی است.در بسیاری آیات مشاهده کرده اید که تنها روی سخن با مؤمنان است و به صورت « یا ایها الذین امنوا» بیان شده است ولی در آیه مورد بحث خطاب کل جامعه انسانی است و مهمترین اصلی را که ضامن نظم و اثبات است بیان می کند و میزان واقعی ارزش های انسانی را در برابر ارزش های کاذب و دروغین مشخص می سازد و می فرماید:«ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم وشما را قبیله هایی قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید».یا در سوره عصر می فرمایدإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ مگر آنها که ايمان آوردند و کارهای شايسته کردند و يکديگر را به حق سفارش کردند و يکديگر را به صبر سفارش کردند.

حجةالاسلام فیاضی در ادامه با اشاره مبحث قبلی خود درباره تناسب معجرات پیامبران با شرایط عصر و تاثیر آنها در تقویت ایمان مردم گفت:پیامبران همه برخوردار از معجزات الهی هستند و این لازمه رسالت آنهاست.رسول گرامی اسلام (ص) نیز هم دارای معجزات محدود و هم معجزات جادوانه می باشد و قرآن کریم در واقع همان معجزه جاودانه ایشان است.اما از ویژگی های مهم اعجاز تناسب آن با شرایط و مقتضیات زمان است تا بتواند دلها را جذب نماید.در خصوص اثبات معجزه بودن قرآن خداوند باریتعالی با مشرکان و منکران “تحدی” می کند و می فرماید:وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ و اگر در آنچه بر بنده خويش نازل کرده ايم در ترديد هستيد ، سوره ای همانند آن بياوريد و جز خدای همه حاضرانتان را فرا خوانيد اگر راست می گوييد.بدون تردید منکران نخواهند توانست مانند حقیقت قرآن بیاورند.البته کسانی که دارای عناد و تکبر بوده ،همیشه از حقیقت قرآن و تعالیم مکتب حیاتبخش اسلام گریزان هستند چون منافع آنها اقتضای دیگری دارد.زیرا چنین افرادی اگر خداوند دریچه ای از آسمان نیز به روی آنها بگشاید بازهم تکبر و عناد می ورزندلاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ/به آن ایمان نمی آورند و سنت پیشینیان چنین بوده است/وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاء فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ  /اگر برایشان از آسمان دری بگشاییم که از آن بالا روند،لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ گویند: چشمان ما را جادو کرده اند، بلکه ما مردمی جادو زده هستیم.یا در سوره بقره در توصیف افراد ملحد و متکبر می فرماید:إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند- چه بيمشان دهى، چه بيمشان ندهى- برايشان يكسان است [آنها] نخواهند گرويد.در واقع پرده و حجابی مادی نگاه این افراد را فراگرفته و همیشه از حقیقت دین گریزانند.

وی در توصیف ویژگی های معجزه پیامبر اسلام (ص) گفت:در میان آیات قرآن کریم یک انسجام درونی و عینی وجود دارد ،زیرا امر هدایت بشر دقیق ترین و حساس ترین مسائل نظام آفرینش است.ببینید انسان همیشه دربیان حقیقت تحت تاثیر هوای نفس است و این امر حتی در نوشتن قوانین اعتباری و قرار دادهای اجتماعی نیز سرایت دارد و انسان بدنبال مصلحت فردی یا گروهی خود می باشد.در مسائل سیاسی و رقابت ها کسانی را جلو می آورند که از جهت منافع سیاسی با آنها انسجام و همگرایی داشته باشند.اما خداوند در بیان حقیقت هیچ مصحلتی ندارد. امام على (علیه السلام) نیز فرمود: «فان الله سبحانه وتعالى خلق الخلق حین خلقهم غنیا من طاعتهم، آمنا من معصیتهم لانه لاتضره معصیة من عصاه و لاتنفعه طاعة من اطاعه» خداى سبحان و متعال آفریدگان را آفرید در حالى که از طاعتشان بى نیاز بود و از نافرمانى شان در امان، زیرا از نافرمانى گناهکار به او زیانى نمى رسد و از فرمانبردارى آن که فرمانش مى برد سودى نمى برد.لذا پیامبر و امام معصوم نیز در بیان حقایق و یا مدیریت جامعه هیچ مصلحتی جز رضایت پروردگار را اساس کار قرار نمی دهد و تحت تاثیر هوای نفس قرار نمی گیرد.با اختصاص پاداش به اعمال نیک و کیفر به اعمال بد، امکان حرکت بندگان به سوى کمال و پرهیز از گناه بیشتر خواهد بود و اشتیاق به عمل صالح افزون خواهد شد.امام على (علیه السلام) فرق گذاردن میان نیکوکاران و گناهکاران را چنان مهم مى دانند که سیاست حکومت اسلامى را بر همین اساس ترسیم مى کنند و خطاب به مالک اشتر مى فرمایند: «و لایکونن المحسن و المسىء عندک بمنزلة سواء، فان فى ذلک تزهیدا لاهل الاحسان فى الاحسان و تدریبا لاهل الاساءة على الاساءة»: مبادا نیکوکار و بدکردار در نظرت برابر باشند، زیرا موجب کم شدن رغبت نیکوکار به نیکى است و بدکردار را به بدى وادار مى کند.سود پاداش و کیفر خداوند نیز به بندگان مى رسد، در صورتى که وعده پاداش و عذاب را باور کنند و از بیم کیفر ترک گناه کنند و به امید پاداش، طاعت پیشه کنند.پس انسجام درونی از ویژگی های مهم معجزه جاودانه پیامبر اسلام است.اکنون اگر ما نیز می خواهیم از هوای نفس رها شویم و بسوی خداوند گام برداریم باید با قرآن منسجم باشیم.دلیل اینهمه نفاق ،دشمنی و تکفیر در جامعه و جهان اسلام ،دوری از قرآن است

وی قرآن را قانون الهی نقشه نظام زندگی و هدایت انسان دانست و اظهار داشت:قانون درست باعث اعتلای جوامع و ملت ها می شود.لذا خداوند قرآن را کتاب “قانون زندگی” قرار داد که اگر بخوبی اجرا و پیاده شود قدر و ارزش جامعه اسلامی نیز فزونی می گیرد.پس ما باید با تعالیم و مفاهیم عمیق و ژرف قرآن آشنایی پیدا کنیم .در سوره الرحمن در واقع قرآن را به نقشه تفصیلی حیات انسان تشبیه کرده استالرَّحْمَنُ (1) عَلَّمَ الْقُرْآنَ (2) خَلَقَ الْإِنسَانَ (3) عَلَّمَهُ الْبَيَانَ (4) شما دقت بفرمایید یک مهندس ساختمان وقتی می خواهد عمارتی را بسازد اول نقشه آنرا تهیه می کند.خداوند نیز وحی را نقشه و راه چگونه زیستن بشر در هر دوره ای قرار داد.

حجةالاسلام فیاضی بر لزوم انس و یادگیری قرآن تاکید کرد و افزود:هرچه با قرآن بیشتر انس بگیریم دنیا و آخرت ما تامین می شود.جالب است بدانیم در آخرت نیز شعار اینست که « قرآن بخوانید و بالا بروید» .پلکان صعود در آخرت آیات قرآن است و در این راستا پیامبر(ص) الگوی کامل و جامعی برای همه ماست.در حدیث داریم که می گوید اگر بخواهیم اخلاق، سیره، افکار، عقیده و عمل پیغمبر را بنویسیم می‏شود قرآن و اگر خواستیم قرآن را به صورت انسانی کامل درآوریم می‏شود پیغمبر، از این‏رو پیغمبر، قرآن ناطق است و قرآن، پیغمبر صامت، و گفته شده: «کان خُلقه القرآن» هرچه پیغمبر دارد از قرآن و هرچه قرآن فرموده او عمل کرده است و فرق این دو کتاب و دو قرآن و دو انسان همان تدوین و تکوین است.