سودای آمریکا و ولیعهد جوان عربستان را باید جدی گرفت

این روزها اخبار ضد ونقیضی از آرایش نظامی آمریکا در منطقه وباسناریو سازی حمله شیمیائی دولت سوریه، خود رابرای حمله گسترده وبرق آسا به سوریه به گوش میرسد.شکی وجود ندارد که هدف نهائی امریکا، ایران و تغیر رژیم جمهور اسلامی وسیطره کامل بر منطقه است.اما آنچه که تا کنون مانع اینکار او شده است، نه […]

این روزها اخبار ضد ونقیضی از آرایش نظامی آمریکا در منطقه وباسناریو سازی حمله شیمیائی دولت سوریه، خود رابرای حمله گسترده وبرق آسا به سوریه به گوش میرسد.شکی وجود ندارد که هدف نهائی امریکا، ایران و تغیر رژیم جمهور اسلامی وسیطره کامل بر منطقه است.اما آنچه که تا کنون مانع اینکار او شده است، نه از زاویه ناتوانی نظامی او، بلکه ناشی از نقطه ضعف وی”یعنی آسیب پذیر بودن متحد استراتژیکی ایشان، اسرائیل، از سوی محور مقاومت و در تیر رس موشکهای جمهوری اسلامی قرار داشتن” است.

اما گویا اکنون آمریکا نقشه جامع، والبته خطرناکی، برای رفع این نقطه ضعف طراحی کرده است. که درنوع خود میتواند در حکم انتحار سیاسی وحتی نظامی آمریکا باشد. گرانیگاه این نقشه راه، ساقط کردن اسد، با توسل به ضربه مهلک نهائی نظامی به سوریه است. آمریکا بنا داردقبل از حمله به ایران با ساقط کردن اسد، امنیت مرزهای اسرائیل را تضمین کنه و با حزب الله و حماس هم بگونه ای کنار بیاید یا انها را خلع سلاح نظامی و منزوی سیاسی کند.و از سوی دیگر بنا داردبه کمک اتحاد نظامی کشورهای عربی، که اخیرا بین تعدادی از کشورهای عربی منطقه تشکیل داده است وبا پشتوانه نظامی ناتو،امنیت تنگه استراژی هرمز را نیز تضمین نماید.

واقعیت این است که علائم ونشانه ها،برخلاف تصور، امریکا در تدارک حمله به ایران، باآغاز آن ازسوریه است.سوریه ای که هر چند اسد ، توسط روسیه تضمین هائی به امریکا داده است، اما نظر به اینکه هدف اصلی امادگی امریکا برای حمله، ایران و از بین بردن زیر ساختهای اساسی کشور ماست، حذف رژیم اسد در قبل از آن، برای تامین امنیت مرزهای اسراییل، برای آمریکا اجتناب ناپذیر وجزئی از نقشه راه است، تا بعد از حمله به ایران تهدیدی متوجه اسراییل نباشد.خوش خیالی اعتماد کامل به روسیه،که پیشینه وی بیانگرتاریخ سراسر معامله و مصلحت جوئی وخالی کردن عقبه هم پیمانانش در تنگناها وبحرانها است،خیال خامی است. بویژه آنکه او نیز اکنون اسیر تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا شده است.

سالهاست که ترس از شلیک موشکهای ایران به اسراییل توسط نیروهای وفادار به ایران، مانع برنامه ریزی حمله امریکا شده است. اما گویا این مساله اکنون راه حلی، هر چند خطرناک وپر هزینه، پیدا کرده و آن هم ساقط کردن اسد و قطع زنجیره بهم پیوسته مقاومت در منطقه و نابودی نیروهای وفادار به ایران است.علی الخصوص وضعیت لغزنده کنونی عراق و ترکیب نیروها وجریانات سیاسی پیروز درانتخابات اخیر مجلس عراق ونقش آفرینی پر رنگ عربستان درمعادلات سیاسی وهرم قدرت آن کشور، حتی در اردوگاه شیعیان، این نقطه قوت ایران را تضعیف وچه بسا سلب می نماید.همیشه تهدید های جدی حکومت ایران در ازای حمله امریکا ، موشک باران اسراییل از خاک سوریه و از سوی هم پیمانان، همچون حزب الله و حماس بوده است. اما با این نقشه راه، این امتیاز ایران نیز تضعیف وسلب خواهد شد .

بدین ترتیب بنظر می آید که آمریکا قبل از حمله به ایران بنا دارد این سه تهدید، یعنی وجود اسد در سوریه، پیوستگی نیروهای مقاومت، از فلسطین تا عراق، و تهدید تنگه هرمز را از بین ببرد.لذاوقتی نیروهای امریکایی و اسراییلی باحمله ای (مشابه حمله۲۰۰۵امریکا به بغداد) ، دمشق و خاک سوریه را تصرف نماید ، تسلط بر حزب الله و حماس هم به انحاء مختلف عملی خواهد شد.در آنصورت،وبا عنایت به دست بالای آمریکا،به احتمال ضعیف یکبار دیگر و برای اخرین بار به ایران پیشنهاد مذاکره خواهد داد. با این پیش فرض که در آن زمان ایران دیگر مهره ای برای بازی در اختیار ندارد ونمی تواند بدون پشتوانه های منطقه ای، از جمله اسد و حزب الله وعراق، در برابر حمله امربکا وپشتوانه مالی عربستان و دخالت اسراییل مقاومت کند وتسلیم شرط وشروط آنان خواهد شد!!

در واقع در آن زمان ایران فرصتهای طلائی را از دست داده ودیگر نمی تواند بدنبال امتیازی باشد. وشاید تنها حاصل پر رنگش صدور یک بیانیه، بمثابه صلح زمان امام حسن( ع) با معاویه باشد.که تنها دارای بار معنوی باشد.دو سناریو مورد نظر امریکا و متحدین ادامه تحریم ها وجود دارد و آن عبارتند از۱- اضمحلال ناشی از عدم انسجام درونی وضعفهای شدید مدیریت سیاسی واقتصادی کشود وتفرق جریانات سیاسی و نهادینه شدن دلهره ونا امیدی بر جامعه و یا ۲-حمله ای سنگین برای نابودی کل زیر ساخت های کشور وسقوط نظام سیاسی با هدف،از بین بردن نطام حاکم و روی کار اوردن منافقین، به سرکردگی مریم رجوی ونیز باقی مانده سلطنت طلبان و تفاله های ساواکی، در رکاب رضا پهلوی، است.بی شک بخش های عمده حاکمیت، و در راس آنها سپاه و بسیج و مردم، مقاومت جدی خواهند کرد. ولی یقینا نتیجه آن نا معلوم وهزینه آن قابل توجه خواهد بود.که کمترین آن ویرانی زیر ساختها و چه بسا رسما” تجزیه بخشهائی از کشور اتفاق بیفتدو یا در هرگو‌شه ان مافیاهای قدرت با هم درگیرشده و سالهای سال عده ای درحال کشتارمردم و بمب گذاری های کور و جنگ قدرت بی پایان خواهند شد.چیزی بین افغانستان و عراق و….

سوال جدی که مسئولین باید پاسخگو باشند این است که؛ ایران چگونه باید فرصتها را غنیمت بشمارد و از فرصتها استفاده و زمان را مدیریت کنه؟ جمهوری اسلامی چگونه میتواند تادیر نشده از اهرمهای در اختیار امتیاز لازم را کسب و منتظر علاج بعد از وقوع واقعه نباشد؟و در حال حاضر، یعنی در گیرو دار تدارک امریکا برای حمله به سوریه ، ایران باید چه استراتژی و سیاستی را پیشه کند، تا فتنه اتش جنگ دامان ایران را نگیرد.و نقشه دشمنان” شامل امریکا، اسراییل وولیعهد قدرت طلب جوان عربستان و منافقین” خنثی و متوقف شود

هر چند رهبری اطمینان داده که جنگی رخ نخواهد داد، اما امید است که مانند اسکارلت کتاب برباد رفته ، مسئولین ما نگویند « خبری نیست و فعلا” بهش فکر نمی کنیم» یا نگران نباشید!، بله انشالله جنگی نخواهیم داشت،اگر درست رصد نمائیم و دقیق تصمیم سازی و رفتار کنیم؟ اگر این بی قوارگی سیاسی و بهم پاشیدگی وگسست درونی و طناب کشیهای جریانات سیاسی، که مردم راخسته و نا امید کرده ادامه یابد وپایان نپذیرد. وانسجام ملی تقویت نگردد وهر کدام از قوای سه گانه گناه را متوجه دیگری نماید وبه طناب کشی ها وآتو گرفتن های سیاسی وجریانی ادامه دهند. وبرنامه جامع واطمینان بخشی برای ادامه راه ارائه نشود، یقینا این آمریکا است که پیروز میدان خواهد بود.مجلس نباید وظیفه خود را صرفا در استیضاح وزرا خلاصه نماید وتصور کند که به وظیفه خود عمل نموده است. بلکه مطالبه مورد انتظارمردم ارائه طرح وبرنامه های عملیاتی وکارساز برای عبور از بحران پیش رو ومقاوم سازی دولت ونظام است.ودر پایان، مسئولین باید مردم را در جریان سناریوها و واقعیات موجود قرار داده تا در دام نقشه دشمن نیفتند وغافلگیر و منفعل نگردند.

دکتر عباس حیصمی