من هم غدیریم!

از غدیر گفتن، از امام علی (ع) نوشتن و از پیامبر گرامی حرف به میان آوردن چنان سخت و پیچیده است که جزء سکوت نباید کرد، اما وقتی دیده می شود که تنور مکاران برای رسیدن به مقاصد شخصیشان در پشت سپر اسلام و مسلمین روز به روز داغ تر می شود و بر جمعیت […]

از غدیر گفتن، از امام علی (ع) نوشتن و از پیامبر گرامی حرف به میان آوردن چنان سخت و پیچیده است که جزء سکوت نباید کرد، اما وقتی دیده می شود که تنور مکاران برای رسیدن به مقاصد شخصیشان در پشت سپر اسلام و مسلمین روز به روز داغ تر می شود و بر جمعیت منافقان روز به روز افزونتر می گردد، به نظر می رسد عید غدیر فرصت مناسبی باشد برای بازگویی مسائلی که  با غدیر ، پیامبرگرامی اسلام، امام علی (ع) و حکومت اسلامی در ارتباط باشد، همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند: عید غدیر، عید ولایت است، عید سیاست است، عید دخالت مردم در امرحکومت است، عید آحاد ملت و امت اسلامی است.

چند روزی است در منطقه و بخش گمبوعه، هیاهیویی برای استقبال از عید غدیر بر پاست. هیاهویی از جانب مردم و مسئولینی که می توان گفت مثل تمام مردم دنیا از سه دسته اند. یا مومن آگاه هستند، یا مومن ناآگاه و یا منافقند.با توجه به اثرات تخریبی سرطان گونه منافقان از صدر اسلام تا امروز که گذشته، حال و آینده حکومت و فرهنگ اسلامی را تضعیف و تخریب می کنند، بر آن شدم که از منافقینی بگوییم که نه من و نه مخاطبان با آنها غریبه نیستیم، چرا که از دو دسته دیگر مردمان، چه مومنان آگاه و چه مومنان نا آگاه ضرری برای جامعه متصور نیست.

از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: منافق داراى سه نشانه است: هر گاه سخن بگوید دروغ مى گوید، و زمانى که وعده بدهد تخلّف مى کند، و چون امین شمرده شودخیانت می ورزد. طبق آنچه پیامبر گرامی فرموده: سوالی که مطرح می شود: چرا اینچنین شده ایم. دروغ می گوییم. خلف وعده می کنیم و خیانت می ورزیم و آنگاه ادعای حب علی هم داریم. مگر نه اینکه «علی مع الحق و الحق مع علی» است. آیا دروغ، خیانت و خلف وعده حق است.امام على(ع) فرمود: سوگند به کسى که دانه را مى شکافد و هستى را مى آفریند، پیامبر(ص) با من چنین در میان گذاشت و سفارش فرمود: جز مؤمن من را دوست نمى دارد و جز منافق به من کینه نمی ورزد. بقول دوستی این گفتار امام علی (ع) را کجای دلم بگذارم که هم منافقیم و هم دوستدار علی.

نیک می دانیم که منافقان پندپذیر و نصیحت خواه نیستند، اما به فرموده قرآن کریم: بهتر است با آنها سخن گفت و نهى از منکر کرد. هر چند نباید فراموش کرد که اولی تر از سخن گفتن با منافقان و  امر به معروف و نهی از منکردن کردن آنها این است که مسلمانان باید به ترفند و شعارهاى به ظاهر زیباى منافقان، آگاه شوند. چرا که آنها چند چهره بودن خود را مردم‏دارى، سیاست ورزی و  اصلاح طلبى مى‏داند. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ». مصلحونی که می توانند از کافر هم بدتر باشند.در اینجا بهتر است عنوان شود که به چند دلیل منافقین بودن حتی از کفار بودن بدتر است:

۱-  منافقان با استفاده از مصونیتى که در پناه اظهار ایمان پیدا می‌کنند، ناجوان‌مردانه، و آزادانه به مسلمانان حمله‌‌‏ور شده، از پشت به آنها خنجر می‌زنند، مسلماً حال چنین دشمنان ناجوان‌مرد و خطرناک که در قیافه دوست آشکار می‌شوند از حال دشمنانى که با صراحت اعلان عداوت کرده و وضع خود را مشخص ساخته‏‌اند به مراتب بدتر است، در حقیقت نفاق راه و رسم افراد بی‌‏شخصیت، پست، مرموز، ترسو  و به تمام معنا آلوده است.

 ۲- مسئله دیگر این است که کفار ظاهر و باطنشان یکی است و طبیعتاً می‌توان در برابر آنان موضع مشخصی گرفت، اما منافقان با دورویی آن‌چنان پیچیده عمل می‌کنند که تشخیص رفتار آنان ممکن است، حتی برای بزرگان دین نیز دشوار گردد، چنان‌که خداوند به پیامبر گرامی می‌فرماید: «برخى از بادیه ‏نشینانى که پیرامون شما هستند منافق‌اند، و از ساکنانِ مدینه [نیز عدّه‌‏اى‏] بر نفاق خو گرفته‌‏اند. تو آنان را نمی‌‏شناسى، ما آنان را می‌‏شناسیم. بزودى آنان را دو بار عذاب می‌‏کنیم، سپس به عذابى بزرگ بازگردانیده می‌‏شوند».

نتیجه این‌که خطراتى که از ناحیه منافقان به جوامع انسانى می‌رسد با هیچ خطرى قابل مقایسه نیست؛ از این‌رو منافقان حتی از کفار بدترند. پس بهتر است، اولاً به خود نهیب بزنیم که کجای کاریم. نکند که منافقیم. نکند اسباب دست منافقین شده ایم، همچنین منافقین را که در بین ما کم نیستند، را بهتر بشناسیم. بکوشیم  آنها را  نهی از منکر کنیم و به جای همراهی از آنها فاصله بگیریم و تا جای ممکن مانند منافق با آنها برخورد کنیم. شاید بشود که کم کم از خواب غفلت بیدارشان کرد. در غیر این صورت هر گونه همراهی و مماشات با منافقان، عین منافقی است. پس لازم به است،  منافقین با علم و آگاهی توسط مومنان شناسایی، معرفی و امر به معروف شوند. در اینجا به  چند ویژگی منافقان که در برخی منابع به آنها اشاره شده، جهت آشنایی با آنهایی که در لباس احساس مسئولیت و دلسوزی جهان را به تباهی می کشانند، بسنده می کنم:

 منافقین خائنانی هستند که در حق کشی مانند ندارد. خودخواه و خودشیفته اند. منافع خود را بر منافع جمع مقدم می شمارد و در ظاهر سازی استاد تمام عیار. در ستزه جویی با اهل حق و عمل در پشت پرده از هیچ کوششی فرو گذاری نمی کنند و در مظلومیت نمایی و در مسیر حق نشان دادن خود، مثیل ندارند. طماع، فریبکار و تباه کار هستند، که بجز حرف از دنیا و آخرت زدن، به دنیا و آخرت ایمان ندارند. فرصت طلب و ملاحضه کارند و از حقوق خود به هر قیمتی محافظت می کنند.در پایان با اشاره به  ۲ مورد تاریخی و معاصر در باب آنچه گفته شد، سخن  را به پایان می رسانم.مورد اول اینکه در خطبه غدیر اشاره شده که ابلاغ و انجام امر غدیر از سوی پیامبر برابر ۲۳ سال زحمات نبوت پیامبر(ص) است که لازم است توسط پیروان آن حضرت مورد توجه و عنایت قرار بگیرد. اتفاقی که به دلایل مختلفی از جمله جامعه منافق زده، اسلام ناب محمدی را با چالش های اسلام ستیزانه ای روبرو کرده است و به نظر می رسد دوره ما بیش از هر دوره ای به بیداری اسلامی نیازمند است. بیداری که وظیفه تک تک ماست.

مورد دوم که زندگی بنده و هزار نفر از مردم سرزمین جهاد و دفاع گمبوعه را تحت تاثیر خود قرار داده، مسئله بی توجهی مسئولین مرتبط با توسعه کشاورزی و روستایی ناشی از تاثیرات منافقینی در بدنه دولت و همچنین در میان مردم است که منجر به خشک شدن کامل غدیرگمبوعه و توقف کشاورزی در حدود ۳۰۰۰ هکتار زمین حاصلخیز و بیکار شدن بیش از ۶۰۰۰ نفر کشاورز متخصص و در ادامه اشاعه فرهنگ ضداسلامی، دین گریزی، فساد و اعتیاد به واسطه فقر و بیکاری در میان انواع وعده و وعیده های چند ساله مسئولین است که با توجه به آشفتگی اقتصادی حاکم بر مملکت ما که زاییده از پشت خنجر زدن های سیاسی است، می طلبد در سالی که به نام حمایت از کالای ایرانی نام گذاری شده است، با توجه به اهمیت تولیدات کشاورزی منطقه گمبوعه ( حدود ۱۶۰ هزارتن در سال) و جایگاه آن در سبد غذایی خانوارهای خوزستانی چاره جویی، چاره خواهی و جهت حل مشکلات بسیط مردم بر پایه اخلاق ناب محمدی و عدالت علی گونه چاره اندیشی شود. و گرنه چسبیدن به ظاهر قضایا جزء دور شدن از مفاهیم اصیل، غفلت، پشیمانی و  آب در آسیاب دشمنان انداختن حاصلی ندارد.

مجید عبودی