حنجره علی شریعتی ، دادی بود در عصر بیدادی!

خردادسالروز زنده یاد دکتر علی شریعتی است. نقش شریعتی در جوش وخروش نسل جوان عصر انقلاب اسلامی بی بدیل بود. حنجره علی، دادی بود در عصر بیدادی. جوانان آن دوران احکام دینی وفرمان حرکتهای انقلاب را از رساله های بی جلدونام امام(ره) واطلاعیه ها ونوارهای خطابه و سخنرانی های ایشان میگرفتند وشور وحماسه وخروش انقلابی […]

خردادسالروز زنده یاد دکتر علی شریعتی است. نقش شریعتی در جوش وخروش نسل جوان عصر انقلاب اسلامی بی بدیل بود. حنجره علی، دادی بود در عصر بیدادی. جوانان آن دوران احکام دینی وفرمان حرکتهای انقلاب را از رساله های بی جلدونام امام(ره) واطلاعیه ها ونوارهای خطابه و سخنرانی های ایشان میگرفتند وشور وحماسه وخروش انقلابی را در کتابهای بانامهای گمنام ومستعار” عس و یا علی سبزواری و ع حق گو و احسان وامثال ذالک” ویا نوارهای سخنرانی های پر حرارت اش جستجو می کردند.

علی در بیان نقش راهبردی رهبری، ازتعبیر زیبای “یک بی نهایت صفر” استفاده می کردند و اظهار می داشتند که اگر یک باشد، صفرها ارزشمند وقابل شمارش خواهند بود اما اگر یک(رهبر) نباشد بی نهایت صفر هم هیچ تاثیری ندارند وجائی در عالم ارزش واثر ندارند.اما همانگونه که معتقد بود” علی(ع) تنهااست” او نیز در اندیشه هایش تنها زیست وتنها ماند. وبهمان سان که دفن ابوذر در تبعید ودر غربت صحرای ربذه را از نشانه های جوروستم روزگارش وحاصل مبارزه او با فساد زر وزور و تزویر میدانست، او نیز غریبانه در گوشه ای متروک در مقبره ای دور دریکی از مناطق حاشیه ای دمشق سوریه آرامیدتا سندی بر اجحافهای دوران ستم زمانش باشد.

او قاسطین ومارقین وناکثین رامثلث دشمنان عصر علی(ع) میدانست که پیوسته قابل تکرارند. وجامعه دینی را بدانها هشدار میداد.صدای ” پدر مادر ما متهمیم علی” هنوز در گوشهایمان طنین انداز است. کتاب”آری اینچنین بود برادر” علی، همچنان نظام سلطه وبرده داری نوین را بچالش می کشد.اسلام شناسی علی، راه آشتی جوانان انقلابی با اسلام ناب،در عصر انزوای اجتماعی دین بود.تئوری “مذهب علیه مذهب” را گویا برای امروزما نوشته بودند. اودرهمان روزگار، حاصل این تقابلهای مذهبی را ظهورالقاعده وداعش میدانست.

اما حیف که خودش زودتر از هر کسی گرفتار این احکام تکفیری در حق خود شد. علی میگفت که من، در ایران به سنی گرائی ودر خارج از کشورمان به شیعه گری افراطی متهمم، اما از این اتفاق خشنودم، چون در اینصورت است که برحقانیت باورهایم یقین می یابم.او همیشه خود را خسی درمیقات نظام خلقت میدانست.

شریعتی نخستین اندیشمندی بود که مناسک حج را روحی تازه بخشید وبه حاجیانی که در پی تقدیس تجمیع سنگ های بی جان در دل تاریکی شب درصحرای مشعر برای مبارزه با سنگ نمادین شیطان، خود را بزحمت می انداختند واز روح این مناسک غافل بوده اند، آموخت که شیاطین این ستونهای سنگی بی آزار نیستند، بلکه باید در پی تجمیع سلاح وتجهیز روح وروان برای مبارزه با شیاطین زمان خود بود. پس شریعتی مردی برای تمام فصول بود. واندیشه ایست که هرگز کهنه نمی شود.هر چندبرخی به شهید خواندن دکترعلی شریعتی، آلرژی دارند، اما او زنده یاد همیشه شاهد تاریخ است. یادش گرامی وراهش پر رهرو واندیشه اش پیوسته گرامیباد.

عباس حیصمی