دیگرستیزی از مک کارتیسم تا ترامپ!

ترامپ با گذار از هفت دهه از عمرش امروزه عقلانیت سیاسی جامعه امریکایی را نشانه رفته بود و پیروز میدان انتخاباتی شد. اما آنچه در شعارهای انتخاباتیش خاصتا در باب مهاجرین و بخشی از مردم مکزیک بیان شد, حال خارج از تحقق یا تاخر این شعار, یادآور مواضع جنبش دیگرستیز مک کارتیسم دهه ۵۰ میلادی […]

ترامپ با گذار از هفت دهه از عمرش امروزه عقلانیت سیاسی جامعه امریکایی را نشانه رفته بود و پیروز میدان انتخاباتی شد. اما آنچه در شعارهای انتخاباتیش خاصتا در باب مهاجرین و بخشی از مردم مکزیک بیان شد, حال خارج از تحقق یا تاخر این شعار, یادآور مواضع جنبش دیگرستیز مک کارتیسم دهه ۵۰ میلادی است.

139508191336016969153924

جوزف مک کارتی سناتور جمهوری خواهی بود که رعب و وحشت را حتی در دل جهموری خواهان به راه انداخته بود, مبادا که متهم به همکاری با کمونیست ها شوند. دونالد ترامپ هم با سر دادن این شعارها و تاکید بر مفهوم امریکایی و رجحان امور داخلی بر بین المللی فضای مک کارتی را تداعی می کند, اما نه با کمونیست ها, بلکه با مهاجرین مسلمان و مردم مکزیک همسایه. مک کارتی حداقل در بدنه نخبگان سیاسی و دانشگاهی بدنبال پالایش و زوال هرگونه ارتباط و لو اندک با کمونیسم, جمع اندکی از قشرهای جامعه را مورد آزار و پیگرد قانونی قرار داد.

اما گفتمان دیگرستیز ترامپ قشر وسیعی از طبقه فرودست جامعه که همانا مهاجرین چه مسلمان و چه مکزیکی هستند را در مظان اتهام قرار می دهد, چرا که آنان را مخرب هویت امریکایی قلمداد می کند و طبیعتا برد این گفتمان باعث شیوع نوعی نژادپرستی امریکایی و تا حدودی ظهور گروههای راسیستی در متمدن ترین کشور جهان با آن پیشینه دموکراسی خواهی را مهیا می سازد. این رعب و تهدیدها حداقل در حد شعار از دو همقطار جمهوری خواه تنها با فاصله ۵ دهه, تنها عقلانیت سیاسی مردم و نخبگان ایالات متحده را نشانه رفته است. و آیا ترامپیسم می تواند همانند مک کارتیسم وارد ادبیات سیاسی شود؟

 آیا با گذشت نیم قرن از آن دلهره دوباره میتوان مجالی برای این دیگرستیزی در قرن ٢۱ را شاهد بود؟! و آیا نخبگان فکری و فرهنگی می توانند برخلاف انتخاب سیاسی و حزبی مردم ایالات متحده مانع از تسری این نگاه دیگرستیز در بدنه جامعه شوند؟! و بی شمار سوالات دیگر که آینده و یا به تعبیر مارتین هایدگر *زمان تنها روزنی ست که همه امور را در خود می بلعد* و تنها باید انتظار تعدیل این شعارها در عمل سیاسی طیف جمهوری خواهان ایالات متحده و شخص ترامپ را داشته باشیم. و یا باز هم برای پیشبرد منافع هژمون ایالات متحده دیگریِ (زمانی فاشیسم, و دیگر زمانی کمونیسم و بعدها اسلام و حتی ملتی که از بد حادثه, همچو مکزیک همسایه شد) در عرصه سیاست لازم است, تا مراد خود و کمپانی های اقتصادی را طلب کنند

هادی حزباوی