خوزستان ،زیر خاکی بهره برداری های سیاسی نیست / دکتر عباس حیصمی

استان اکنون بیش از هر زمانی نیاز به تدبیر و تعقل اصولی دارد و با شعارها و پولتیک های سیاسی و پوپولیستی مشکلی از مشکلات مردم مرتفع نمی شود…….. همیشه رفتار صادقانه با مردم آثار و برکات کلان تری دارد …..اکنون نیز همه موظفند به مسئولیت خود عمل کنند و برای جبران این سو تدبیرها […]

استان اکنون بیش از هر زمانی نیاز به تدبیر و تعقل اصولی دارد و با شعارها و پولتیک های سیاسی و پوپولیستی مشکلی از مشکلات مردم مرتفع نمی شود…….. همیشه رفتار صادقانه با مردم آثار و برکات کلان تری دارد …..اکنون نیز همه موظفند به مسئولیت خود عمل کنند و برای جبران این سو تدبیرها چاره اندیشی نمایند و از سیاسی کردن مسئله و بهره برداریهای سیاسی از استان جداً اجتناب شود!

خوزستان سالهاست که با پدیده گرد و غبار، که همواره بعنوان میهمان ناخوانده خارجی تلقی می شده ، آشنا است و تقریباً زندگی بدون آن برای این مردم نجیب و قانع ، بی مفهوم است. ولی در سال جاری شکل و تداوم آن بطرز بی سابقه ای تغییر کرده وجای خود را به گرد و خاک غلیظ و به رنگ قرمز ( به لحاظ ترکیبات شیمیایی نامشخص) داده است . بویژه در یک ماه اخیر وعلی رغم فصل مرطوب زمستان ،زندگی را برای مرد دشوار کرده و نای نفس کشیدن را از آنها ربوده است .که تصوراحتمال استمراروافزایش آن در سایر فصول و بویژه در تابستان وحشت و نگرانی جدی را در مردم بوجود آورده است .اما تحمل این دشواری تنفس که بطور مستقیم سلامت مردم را هدف قرار داده، ازتحمل دشواری اظهار نظرهای غیر صادقانه وضعف تدبیرها ،توام باژستهای سیاسی، مدیران اجرایی وبرخی نماینده گان محترم مردم و نهادهای نظارتی به مراتب سهل تر است.

با شنیدن و مطالعه برخی مطالب ذکر شده ازسوی برخی اشخاص در این دوهفته اخیر، چنین تصور می شود که گویا مردم خوزستان به کالای ارزشمند زیر خاکی بدل شده اند تا برخی سیاسیون بدنبال بهره ها ومطامع سیاسی خود باشند و از این نمد برای خود کلاهی بدوزند!!شاهد مدعا، برخی اظهار نظر های غیر علمی و های و هوی بی حاصل بعضی که غالبا بدلیل عدم اشراف علمی بر پدیده گرد و خاک اخیر، سبب شده که ازخود رفتار های تند و کند و متناقضی بروز دهند ،که شائبه در اولویت قرار گرفتن بهره برداری ها و تسویه حسابهای سیاسی و جناحی وباندی بر نیاز مردمی را بیشتر کرده است.متاسفانه برخی از این پارادوکسها موجب سلب اعتماد عمومی وافزایش نگرانی مردمی شده است.

برای مثال ،درتوجیه تاخیر در اقدامات مواجه ای با این خاکهای سرازیر شده بر سر مردم، گاه چنان وا نمود می شودکه این پدیده غافلگیرکننده بوده و نتوانسته اند آنرا پیش بینی کنند ! ولی در اظهارنظرهای دیگری اذعان می کنند که این پدیده جدید نیست وقدمتی 10 الی 13 ساله دارد ! و در مورد منشا آن نیز گاه آن را صرفاحاصل تغیرات اقلیمی و سیاسی در کشورهای همسایه دانسته ،آنگونه که سالها از آن به عنوان میهمان ناخوانده خارجی، موسوم به گرد و غبارهای عربی ،می شده واکنون یکباره مشخص شد که کانون عمده داخلی دارد و حاصل اقدامات فاقد مطالعات همه جانبه علمی وبا بی اعتنا ئی به شرایط زیست محیطی و خشکاندن تالابهای منطقه توسط برخی دستگاههای دولتی وقت باتصمیمات جزیره ای و سوء تدبیر طرحهای به اصطلاح توسعه ای وغیر متوازن منطقه ای بوده است.! که البته خشک کردن تالابها، تنها یکی ازطرحهای غیر مطالعه ای به اصطلاح توسعه ای ناقص در استان که آثار و تبعات مخرب برای مردم بجا گذاشته اند است .

از تناقضات دیگر اینکه گاه استان را سرشار از معادن و مخازن آبی دانسته و در یک سونامی سد سازی ، سدها ی خاکی و غیر خاکی احداث شد واز سر شاخه رودخانه های اصلی استان ، برای این و آن ، آب گرفتند و بتدریج استان را به صحاری خشک و با ریز دانه های روان خاک بدل نمودند ، و اکنون و بدون هیچ توضیح قانع کننده یا معرفی تقصیر و مقصر به آسانی و بعنوان بسته اهدائی اجازه جاری شدن آب به این صحاری صادر می شود و تمام !!

و خلاصه اینکه گاه نفت بر آب و هوا ترجیح می یابد واین چنین بیابان آفرینی می شود و مردم راگرفتار می کنند ! و در زمانی دیگر، این تصمیم و اقدام را بی تدبیری دانسته وآن را محکوم و برای جبران ان نسخه جدید می پیچند. گویا این تصمیم گیرندگان و سیاستگذاران ، بیگانگانی بوده اند که از آن سوی آبها به کشور سرازیر شده و در سایه اغفال مسئولین این اقدامات را انجام و مردم و کشور را گرفتار کرده اند!! واکنون یک باره متوجه شده اند که آب و هوا حیاتی تر از نفت است وباید آن طرح و برنامه اصلاح و جبران شود و بس!! و از آن پس هم جائی برای بررسی و اظهار نظر، حتی برای مراکز و نهادهای علمی ، باقی نمی ماندوظاهرا قرار نیست این خطاها مورد واکاوی قرار گیرد و بنا نیست ضرر و زیانهای واردشده به مردم و کشوربررسی شود و قصدی هم برای کم کردن خطاها و تبدیل نقاط ضعف ها به نقاط قوت وجود ندارد.!!

متاسفانه این پارادوکس ها و رفتارهای غیر شفاف و بیگانه با مردم ، به فرهنگ جدید مدیران و گویا از الزامات مدیریت شده وعمری به درازای یک دهه اخیردارد که در لوای آن جامعه را سردرگم کرده و موجب شده تا مردم با تعبیربه رفتارهای سیاسی و غیر صادقانه از آنها ، اعتمادشان سلب و به عاملی برای حرکتها و اعتراضات خیابانی و رسانه ای در رخدادها بدل شده است که بطور بدیهی سو استفاده بیگانگان از آن کاملا متصور است.بی شک این رفتارهای متناقض ،خود دلیل روشنی بر ضعف تدبیر ها و عدم کفایت لازم در مدیریت بحرانها است واگر این پارادوکس ها در سایر تصمیمات و امر و نهی های مدیریتی استان، ساری و جاری باشد ، احتمالاً بایدآماده بروزبحرانها و پدیده ها ی منتظره و غیر منتظره بیش از پیش دیگربود. !!

آنچه در این ایام مشهود بود و شاه بیت مشترک برخی از آقایان بود،مانند همیشه گلیم خود را سالم از حوادث بیرون کشیدن و بهره برداری برای تفوق سیاسی است .لذا هر کدام سعی داشتند، با غنیمت دانستن فرصت پیش آمده وبا فرار به جلوو بدون توضیح در مورد نقش مدیریتی و نظارتی سابق و لاحق خود در بروز این رخداد ، گناه را متوجه آن دیگری کرده وبدین سان فکر و اندیشه مردم را به سخره گرفته و نگرانی مردم را دو صد چندان نموده اند!

اولا : اسباب حیات وبقای زیست انسانی سه چیز ، هوا ،آب و غذا است واز این سه ، هوا ،در رتبه اول اهمیت است بطوری که بنا به اقتضای آفرینش ، انسان تنها به عدد ثانیه ها می تواند نفس خود را در سینه نگهدارد و زنده بماند .لذا در بیمارستانها و در عملیات احیاء نیز توجه به باز بودن راههای تنفسی در مرتبه اول اهمیت نسبت به هراقدام دیگرقرار دارد . لذا با توجه به اینکه تو فان خاک، تنفس مردم را هدف قرار داده بود، انتظار اراده و تصمیم فوری و غیر سیاسی مردم برای بهبود عاجل و سریع و اورژانسی مشکل کاملا منطقی و به حق است .ودر صورت عدم تحقق این امر، حضور اعتراض آمیز مردم در جلوی مراکز قدرت و مدیریت استان و شهر امری کاملا بدیهی و متوقع است .وخوش بینانه این از نشانه های جامعه پویا و زنده است و نباید از آن وحشت کرد .بلکه باید درخواست منطقی مردم را درک کرد و عاجلا اقدام موثری اتخاذ نمود .که متأسفانه در شرح اقدامات تأخیری دستگاههای اجرائی ،که در رسانه ها مطرح می شده، هیچ کدام گویای چاره فوری وسریع نبوده است.ودر نهایت هم این لطف پروردگار بود که با نزول رحمتش قدری از تبعات آن کاهش یافت ومردم توانستند نفس راحتی بکشند .امید که این رحمت مستدام باد.

ثانیا :از سوی دیگربرخی نمایندگان محترم مردم،بویژه آنانی که سابقه طولانی در نمایندگی مردم دارند ، هم در موضغ قانونگذاری و هم وظیفه نظارتی که قانون بر عهده آنها گذاشته است ،به جای اینکه پاسخگوی چرائی این تصمیمات غلط (به قول خوشان 13 ساله ) و سو تدبیرهای دوران نمایندگی شان در تغیر اکوسیستم منطقه باشند ،و معلوم نمایند که آیا در زمان تصویب و اجرای این طرحها با آثار و تبعات این اقدامات مغایر با محیط زیست آشنائی داشته اند یا نه ؟ ودر صورت اطلاع چه هشدار و انزاری در آن زمان به مسئولین امر داده اند ؟ و چه حرکت دسته جمعی و اعتراضی ، هر چند نمادین ، «مانند آنچه در این یک سال اخیر از خود بروزکرده ومیکنند» ، صورت داده اند ، و در صورت عدم آشنائی !!که این خود اعتراف به مشکل عمده تری است و این مردمند که از آن پس بایددر توانمندی نمایندگان منتخب خود دقت لازم را بعمل آورند . متاسفانه بجای پاسخگوئی با اغتنام فرصت و با نگاه سیاسی خاص شناخته شده برخی ازآنها نسبت به دولت منتخب مردم ،« که به سادگی از سابقه صف بندیهای دوران انتخابات ریاست جمهوری 92در استان ،قابل درک است وخیلی هم غیر منتظره نیست»،خود مدعی شده و با سیاه نمائی جهت دار، دولت و تصمیمات آن را زیر سوال برده وبجای همکاری و مساعدت برای التیام درد مردم، هر گونه اقدام دولت را بی اثر معرفی و با آن جبهه گیری می نمودند!!. واتفاقا درجایگزینی آن هم هیچ راهکار علمی و عملی و اساسی ارائه نمی نمودند . و حتی برخلاف انتظارنتوانستند اهمیت موضوع را برای همکاران مجلسی وریاست محترم آن تبین کنند تا ایشان را، که برای موارد ریز و درشت مختلف به استانها سفر می نمایند، مشتاق به سفر به استان و یا تعین هیاتی به نمایندگی از وی برای سفر به استان و مطالعه از نزدیک اوضاع و مشاهده عمق مصیبت نمایند ؟!بلکه نقش ضعیف آنان سبب شد که حتی در نطق پیش از دستور مجلس به سادگی از کنار آن گذاشته و علی رغم هشدار و فرمان رهبری معظم انقلاب ، از خانه « ملت» برای این « ملت» صدای آنچنانی بر نخواست؟ و حتی بنا به اظهار نماینده محترم دولت، سرکار خانم دکتر ابتکار ، ردیف بودجه ای مقابله با پدیده گرد و غباربا نظر برخی از همین نمایندگان محترم، از بودجه سال 94 و به بهانه های غیر اصولی ،حذف شده است. ونماینده محترم مردم ما نیزدر برابر سئوال مجری شبکه سراسری خبری ، مبنی بر اینکه مجلس در این خصوص چه کرده است وآیا در بودجه سال 94 رقمی را برای این مشکل پیش بینی کرده است؟ ایشان هیچ پاسخ روشنی ارائه ندادند!…وبدتر از آن اینکه بجای تدبیر ، منفعل شده وبااستفاده از الفاظ غیر متوقع ازیک شخصیت سیاسی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ،مرتبا معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست را با کنایه و استهزا های رکیک مورد خطاب رسانه ای قرار داده اند، و لابد تصور دارندکه مردم شریف استان از این نمایه های زشت که متاسفانه به نوعی ادب و اخلاق مردم را نمایندگی میکند والقا کننده این تصوراست که اخلاق و ادبیات عامه مردم استان است !. راضی و خرسندند.!!

و در آخر عدم شفافیت و صراحت لهجه دولت در معرفی مصببین این پدیده در دولتهای گذشته وحال است .آنها که اراده و تصمیم غلط و غیر علمی شان تالابها را خشکانده و این اکوسیستم مفید و استراتژی منطقه را بهم زده و سالها به مردم دروغ گفتند و گناه را صرفامتوجه خارج کشور کردند و مردم را به سخره گرفتند!!

تاریخ این تالاب ها،برابر با تاریخ حیات استان است .این تالابها ، با آبهای زلال و شیرین فراوان و آبزیهای مفید و نیزارهای بلندش ، مانند ریه ای بر گستره حیات و زیست مردم در غرب و شرق استان و حتی استانهای دور دست ،ایفای نقش می کرده است ، وحتی در دوران دفاع مقدس که در تیر رس مستقیم دشمن بود احدی صلاح کار را در خشکاندن آن ندید. اما اکنون معلوم نیست که با کدام توجیه علمی و منطقی چنین ظلم و ستمی به منطقه روا شده است و چرا حقایق مربوط به اجرای این طرحها و برنامه های غلط در استان، که گاه با شور شدن و بی کیفت شدن آب و گاه با بارانهای اسیدی و اکنون با پدیده گرد و خاک رخ مینمایند ، راصادقانه با مردم درمیان نمی گذارند و مسببین مورد مواخذه قرار نمی گیرند ؟ وچرا کسی از هزینه سنگین مادی و معنوی که این تصمیمات بر مردم و دولت تحمیل می کنند و نیز هزینه های مضاعفی که در جهت اصلاح این روند معیوب بر نظام و مردم وارد می کند سخن و تحلیلی ارائه نمی نماید؟! چرا نقش مدیران و استاندارانی که این اقدامات در دوران مسئولیتشان اجرا شده و همچنین نمایندگان مردم آن ایام پاسخگوئی نمی کنند ؟ چرا اکنون که دولت تدبیر و امید شفاف سازی نموده و برای نخستین بار و با صراحت به کانونهای داخلی و برخی عوامل آن اشاره کرده و برای اصلاح آن گام برداشته ، برخی از همان آقایان که باید پاسخگو باشند ودر برابر مردم صادقانه به مسئولیت خود اعتراف کنند و حد اقل عذر خواهی نمایند،اینچنین و با نگاه سیاسی ،مدعی شده اند وایشان را مورد بی مهری و کم لطفی و متاسفانه اهانت قرار می دهند.

هر چند استحصال سهم نفت و گاز کشور از منابع و سفره های زیرزمینی منطقه ، در مقایسه با کشور همسایه ، ازاهمیت اقتصادی شایان توجهی برخوردار است، اما آیا این ضرورتاً به مفهوم انتخاب ساده ترین روش، هر چند درمغایر با قوانین محیط زیست باشد ، و حیاط انسانها را به مخاطره می اندازد، است؟ و آیا با وجود تکنولوژیهای پیشرفته که امروزه نفت را از دل اقیانوسها و دریاها و بدون نیاز به خشکاندن آنها، استخراج می کنند. نیاز به انتخاب بی تدبیرانه و انجام چنین اجحافی در حق این مردم خوب منطقه است که بدین سان این فاجعه زیست محیطی را رقم زده اند؟!بی شک این حوادث ، ناشی از اقدامات به اصطلاح توسعه ای ناقص و جزیره ای و غیر متوازن و بدون مطالعات همه جانبه توسط برخی مدیران خودکامه و از خود راضی و ناکار آمداست که همواره با ژستهای سیاسی بلاهای جبران ناپذیری را بر سر مردم و کشور وارد کرده اند وانتظار است که مورد شناسایی و تعقیب قانون و عبرت گیری سایر مدیران نظام قراربگیرند.و اگر دولت چنین کاری نکند بی شک شریک در این لغزشها و خطاها خواهد بود و در تاریخ ،آیندگان قضاوت تلخی در حق آنهاخواهند کرد.

این استان چند ویژه گی منحصر به فرد داشته که در طول این دهه های اخیرو با این قبیل اقدامات، یکی یکی از بین رفته اند و استانی غنی و سرشار از نعمتهای خدادادی به استانی فقیر و نیازمند بسته های حمایتی بدل کرده است .از ویژه گی های منحصر به فرد این استان ، هوای پاک و آسمانی آبی و آبهای شیرین فراوان وزمینهای گسترده وهموارو حاصلخیز و کشاورزی پر رونق ، بامعادن و مخازن گسترده گازی ، نفتی و زیر زمینی و نیز برق و صنایع بزرگ مادر و مهمتر از آن همگرایی و یکپارچگی اقوام با همزیستی مسالمت آمیز و بلکه اختلاط مثبت فرهنگی است که گرمای هوای آن را قابل تحمل کرده بود.هوای پاک این دیار، شبهای همیشه بهار خاطره انگیزی داشته است به گونه ای که ساحل کارون پر آبش و شبهای خنک و پاکیزه آن نقل سرودها و داستانها بوده و به تعبیری رویائی بوده است!اما اکنون تمامی این ویژگیهای مثبت جای خود را به ضعفها داده است واستان اکنون بیش از هر زمانی نیاز به تدبیر و تعقل اصولی دارد و با شعارها و پولتیک های سیاسی و پوپولیستی مشکلی از مشکلات مردم مرتفع نمی شود.

بنابراین شایسته است که اکنون و با برجسته تر شدن عمق ضعف و بی تدبیری برنامه ریزان و مجریان ( در عرصه های مختلف)، ضمن بررسی دقیق و حقوقی پرونده همه کسانی که تصمیم و اراده آنها این سرنوشت را برای استان رقم زده و آب و هوا و خاک و صنایع و معیشت و زندگی مردم را متاثر کرده است ، آنان رانسبت به عملکرد خود پاسخگو نمایند واز تکرار چنین رخدادهای اسفبار جلوگیری شود .اکنون نیز همه موظفند به مسئولیت خود عمل کنند و برای جبران این سو تدبیرها چاره اندیشی نمایند و از سیاسی کردن مسئله و بهره برداریهای سیاسی از استان جداً اجتناب شود! بی شک مردم خائن را از خادم تشخیص خواهند داد و همیشه رفتار صادقانه با مردم آثار و برکات کلان تری دارد . برکاتی که سود آن هم به مردم و هم به کشور و هم به بانیان آن خواهد رسید. انشاالله