همسایه های پررو و کرونا!

غلامرضاجعفری :شما حق ندارید؛ چه کسی به شما حق داده است نامه بفرستید و بدتر از آن در نامه خودتان از نگرانی های خود و شهروندان بگویید؟ شهروندان! مگر شهروندان حق نگران شدن دارند؟! مهم نیست در نامه چه آمده، مهم نیست نامه  شما روایتگر حداقل بخشی از حقیقت ماجرا باشد، مهم نیست همانچه شما در […]

غلامرضاجعفری :شما حق ندارید؛ چه کسی به شما حق داده است نامه بفرستید و بدتر از آن در نامه خودتان از نگرانی های خود و شهروندان بگویید؟ شهروندان! مگر شهروندان حق نگران شدن دارند؟! مهم نیست در نامه چه آمده، مهم نیست نامه  شما روایتگر حداقل بخشی از حقیقت ماجرا باشد، مهم نیست همانچه شما در نامه تان نوشته اید، در برخی استانها از گفته به عمل رسیده؛ مهم این است که شما حق نداشته اید چنین نامه ای بنویسید؛ نیز شهروندان!

امنیت با کرونا مختل نمی شود، اصلا امنیت چه ارتباطی با کرونا دارد؟ کرونا که از قدیم الایام رفیق خانه و میخانه بشر بوده، حالا هم آمده روی برخی رفقایش را کم کند! از چه وقت سرماخوردگی مخل امنیت یک استان و یا حتی کشور میشود؟ آنوقت شما آمده اید و میگویید استاندار حواسش به امنیت استان بویژه راه ورود به استان باشد! حالا یک ویروسی کاری کرده و آمده روی برخی رفقا و ویروسهای آشنا و بعضی میکروبهای غریبه را کم کند، در کنار این روکم کنی، به جماعت بشر هم یادآور شود که هی  نگویند سرماخوردگی چیزی نیست! ومدام نگویند کمی آب شلغم و اندکی لیموشیرین و پرتقال،کلک سرماخوردگی را میکند! کرونا ویروس حال بعضی ها را گرفت و این وسط یک شهردار می آید و به استاندار نامه می نویسد؟! 

امنیت مال ماست، ملک طلق ماست، ما میگوییم هست،شما هم باید بگویید هست! نامه نوشتن نمی خواهد، بخصوص به استاندار، استانداری که نشان داده از هیچ ویروس کهنه و جدیدی نمی ترسد و در همین زمانه پررویی کرونا، به همت خودش و همراهی سایر معاونان و مدیران مربوطه، بخشنامه در پی بخشنامه، تکلیف همه شهروندان را معلوم کرده! صبح یک بخشنامه، عصر بخشنامه دیگری از یک معاونت، شب هم مدیری پرانرژی، بخشنامه می فرستد و نیمه های شب یک بخشنامه که مادر همه بخشنامه‌هاست  صبح-نامه‌ها و شب-نامه‌ها وخلاصه هر آنچه بخشنامه است را لوله میکند!.شما هم برو به خانه خودت برس، چه کار به این کارها داری؟ ما خودمان با الطاف بیشمارمان به جناب کرونا، آنچنان ویروس را خجالت زده می‌کنیم که لازم به هیچ گونه قرنطینه‌ای نباشد و خودش راهش را بگیرد و شرمزده برود خانه همسایه، چرا که مرگ خوب است اگر برای همسایه باشد، بخصوص که همسایه ها پر رو باشند و نامه هم بنویسند!