برگ هایی از دفتر خاطرات محرومیت غیزانیه!

مهندس عبدالرحیم کعب عمیر : جوانی ۲۲-۲۴ ساله بوده مامور شدیم جهاد روستاهای غیزانیه تشکیل بدهیم . ابتداء در کنار ساختمان راهداری در سه راهی جدید رامهرمز کانتینر زدیم وبدون برق وآب مستقر شدیم، کشتی در منطقه زدیم غیزانیه همه چیز داشت اما هیچی نداشت. یونیت های نفت متصل به لوله های پیچ در پیچ […]

مهندس عبدالرحیم کعب عمیر : جوانی ۲۲-۲۴ ساله بوده مامور شدیم جهاد روستاهای غیزانیه تشکیل بدهیم . ابتداء در کنار ساختمان راهداری در سه راهی جدید رامهرمز کانتینر زدیم وبدون برق وآب مستقر شدیم، کشتی در منطقه زدیم غیزانیه همه چیز داشت اما هیچی نداشت. یونیت های نفت متصل به لوله های پیچ در پیچ مشغول استخراج وتصفیه نفت بودندو پس ماندنفت در نهر نصران می ریختند ودر سیلاب ها وبارندگی ها پس ماند با آب جریان پیدا کرده وموجب نابودی مراتع ومزارع دیم می شده وهیچ کس ککش نمی گزید.

پس از آن متوجه شدیم که تمام روستاها تز آب چاه که آلوده به انواع انگل هاست استفاده می کردند دست بکار شدیم شروع کردیم به اتصال آب شرب از لوله ای که از کنار شیبان می آید تا یونیت ها را سیراب کند ولی دریغ از یک انشعاب در حین کار با گارد حراست محافظت از لوله درگیر شده وفضای انقلابی اول انقلاب ما را کمک کرد وزورشان به ما نرسید برای روستاهای صفیره، نزهه ،ذغیزانیه،فضله ، حیاویه وعوافی وغیره که درکنار جاده ویا چند کیلومتر دورتر بودند با همکاری مردم آبرسانی کردیم.برای روستاهای دور چه کار باید کرد؟.

دست بکار شده وتانکر سیار آوردیم خوب از کجا باید پر شود از تصفیه خانه بغل پل سوم اهواز خوب تا بیاد مرکز جهاد ۵۵ کیلومتر طی می کند خوب اگر برای روستاهای سمت راست یاچپ جاده اهواز ماهشهر بخواهی بفرستیم فقط روزی یک تانکر لذا تصمیم گرفتم از یونیت شماره دو ویا سه روبروی غیزانیه لوله اصلی را سوراخ کرده وانجا علمک بزنیم وفاصله ۵۵ کیلومتر را به صفر برسانیم وازانجا هر تانکر توانست روز دو تا سه بار آبرسانی کند وامید وارامش نسبی در بین اهالی ایجاد شد بعد من جابجا شدم و شنیدم شرکت نفت چون زورش به مردم نمی رسد خط لوله جدیدی در بیابان شرق جاده اهواز ماهشهر احداث کرده تا دست مردم به آن نرسد هرچند خط قبلی به عنوان آب باریکه ای ماند .

در مورد ثروت دامی وظرفیت ودحاصل خیزی منطقه غیزانیه بعداً خواهم نوشت.