از کاباره تریا شیمبار تا سرویس بهداشتی منطقه گردشگری تاراز!

چندی است در فضای مجازی عکسی منتشر شده که گروهی از جوانان با فاصله مناسب غیرشرعی!!! با لباس های جوان پسند، و‌ سر و ‌وضع مناسب برای زندگی آنطرف آبی دختران و‌پسران با مو‌های پریشان وغیر قابل تمایز جنسیتی و مزین به تابلوی ‌بالای سر آنها با عنوان کافه تریا شیمبار(که به کاباره بیشتر شباهت […]

چندی است در فضای مجازی عکسی منتشر شده که گروهی از جوانان با فاصله مناسب غیرشرعی!!! با لباس های جوان پسند، و‌ سر و ‌وضع مناسب برای زندگی آنطرف آبی دختران و‌پسران با مو‌های پریشان وغیر قابل تمایز جنسیتی و مزین به تابلوی ‌بالای سر آنها با عنوان کافه تریا شیمبار(که به کاباره بیشتر شباهت دارد) نصب گردیده است که ظاهرا مالکیت آن به پسر یکی از مجلس نشینان و‌ صاحب منصبان استان خوزستان نسبت داده می شود!!!؟؟؟

و پس از مطرح شدن در فضای مجازی برای لاپوشانی و ‌توجیه، بانیان!!! مدعی هستند تعدادی جوان خوزستانی کارآفرین اقدام به انجام این کار خداپسندانه! در یکی از مناطق مرفه و ‌لاکچری تهران نموده اند و به همین دلیل باید به ‌ابوی محترم این آقازاده نه‌ از ته دل، بلکه به شکل ظاهری گفت درود بر شرفت که با این عمل خیرخواهانه تان، جوانان پایتخت نشین را از اینگونه لذت ها بی بهره ننموده اید!.راستی چرا باید عراقی ها برای لذت جویی به شهرهای دیگری مسافرت کنند؟با ابتکار این آقازاده‌ و‌ مدیریت مرتبط، بنیان خیری با همین مضمون در تهران احداث نموده است.آیا این کار ظاهری مورد قبول است؟؟؟؟در صورتی که خداوند فرموده است عمل با نیت باطنی است که در کارنامه افراد ثبت خواهد شد

جهت استحضار دوستان نام از منطقه گردشگری شیمبار در شمال خوزستان و در فاصله کمتر از سی کیلومتری از منطقه گردشگری دیگری به نام تاراز وجود دارد.این دو‌ منطقه از نظر نعمت، عنایت و لطف خدادادی در نهایت زیبایی آفریده شده اند، ولی مورد بی مهری مدعیان خدمتگزاری در منطقه قرار گرفته اندانتشار این عکس در فضای مجازی و‌ اقتباس نام، بهانه ایی شد تا در زمینه محرومیت منطقه که از کوچکترین امکانات رفاهی حتی یک سرویس بهداشتی ساده بی نصیب اند، بپردازم!

مثلا در منطقه به اصطلاح گردشگری تاراز یک سرویس بهداشتی وجود دارد که سالها بدلیل نداشتن آب و درب مناسب، غیرقابل استفاده شده و گردشگرانی که با تبلیغات فروان و‌استفاده از طبعیت بکر ان یک بار به این منطقه سفر می کنند، بدلیل اوضاع نامناسب بهداشتی در منطقه، غیرممکن است برای دومین بار به منطقه سفر کنند.

متاسفانه در منطقه حتی یک کارگاه صنعتی ساده ‌کوچک توسط هیچ‌ کارآفرینی!!!(حتی ژن های ارتقاء یافته)برای رفع معضل بیکاری محل، احداث نشده است.هیچگونه امکانات تفریحی برای جوانان وجود ندارد و‌ استفاده از این اسم فقط حسرت زندگی خوب را در دل جوانان بوجود آورده است.و اشک و حسرت هر رهگذری با مشاهده محرومیت ها در کنار نعمت های بالقوه خدادادی جاری می گردد و از خود می پرسد چرا مسئول دلسوزی در منطقه وجود ندارد؟؟؟چرا اکثر کسانی که مردم به آنها ‌اعتماد می کنند باید فکر و‌ ذکرشان استفاده ابزاری از قومیت و‌ دین و ‌تفکر جامعه باشد؟این شیطان صفتان کاسب قومیت، دین و جفرافیا، تا به کی قصد سوءاستفاده از جامعه محروم‌‌ را دارند؟

زمان بابادی شوراب

۲۲/ شهریور / ۱۳۹۸