حلقه مفقوده در بزنگاه توسعه استان خوزستان

نام خوزستان همیشه با آبادانی همراه بوده، چه زمانی که نفت نبود و به برکت زمینهای حاصلخیز و رودهای روان و سختکوشی مردمانش سطح رفاه زندگی در آن از خیلی از مناطق بالاتر بوده و چه زمانی که با کشف نفت و سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی مورد توجه خاص دولت مرکز قرار گرفته، بطوریکه در […]

نام خوزستان همیشه با آبادانی همراه بوده، چه زمانی که نفت نبود و به برکت زمینهای حاصلخیز و رودهای روان و سختکوشی مردمانش سطح رفاه زندگی در آن از خیلی از مناطق بالاتر بوده و چه زمانی که با کشف نفت و سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی مورد توجه خاص دولت مرکز قرار گرفته، بطوریکه در بسیاری از شاخص های عمرانی به پایتخت تنه زده و رقیب سرسخت آن قلمداد میگردد، مهاجرت پذیری در آن بدلیل شاخص های سطح زندگی و فرصت اشتغال و امنیت در برهه زمانی مورد نظر بخصوص در دهه ۴۰ و۵۰ هم سنگ مرکز کشور می شود،این توجه به استان را میتوان به تعداد سینماها، پارکها، تئاتر شهر، مدارس و دانشگاه ها و حتی به حضور و زندگی غولهای ادبی کشور در اهواز و استان مورد اشاره قرار داد.

طبیعی است، روند و موضوع انقلاب اسلامی در کشور که بجز دگرگونی کلی با یک نوسازی فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی همراه میگردد، در استان خوزستان بدلیل توقف نوسازی پساانقلاب که ناشی از جنگ تحمیلی بوده و سیاست غلط و غیر استراتژیک، مبتنی بر تحلیل غیر واقعی که منجر به عدم سرمایه‌گذاری کلان در آن می گردد، که حسب اظهارات آقای احمدی نژاد رئیس جمهور وقت در دیدار از خوزستان که اشاره گذرا به آن داشته و گفتند که این مانع در زمان ایشان برداشته شده، در یک تقویم زمانی نشان میدهد، استان از مهر ۵۹ تا سال ۸۴ یا ۸۵ در یک پروسه محرومیت از سرمایه گذاران کلان که زیر بنای عمران پایدار تلقی میگردد، قرار داده شده و عملا این روند توسعه که موجب اشتغال، تولید ثروت و رفاه و به تبع آن کاهش برخی آسیب های اجتماعی میشود، نه تنها رخ نداده بلکه بدلیل عدم برنامه ریزی توسعه ای، نگاه تنگ نظرانه و عدم استفاده از فرصت های بازاریابی و فرسودگی و استهلاک بسیاری تجهیزات سرمایه ای در کارخانجات قدیمی استان، شاهد آن هستیم، بسیاری از کارخانه های مذکور بدلیل زیاندهی محکوم به ورشکستگی و تعطیلی و بیکاری شاغلین در آنها می شوند.بدقوارگی توسعه در استان که از یک طرف آنرا پایتخت نفتی وبالاترین سهم آورده در ارز کشور میدانند و از سویی دیگر از استانهایی با بالاترین تولید محصولات استراتژیک کشاورزی بخصوص در گندم و برنج و شکر و خرما و…، باعث شده، غیر از اینکه گوی برترین در کشور را برباییم، در شاخص های اجتماعی و اشتغال سهم بدترین را هم نصیب خود بکنیم.!!!

شاید اگر چهار، مقوله، نیروی انسانی، نفت و آب و شرایط خاص جغرافیایی استان خوزستان ، نصیب هر استانی میشد، میتوانست با یک برنامه مدون نه تنها عقب ماندگی خویش بدلایل پیشگفت جبران نماید، بلکه در یک چرخش زمانی سریع مجددأ خود را به اوج برگرداند. اما بنطر میرسد بدلایل انسانی این مهم در استان مغفول شده و در سالیان نه چندان دور بهره‌گیری از مسوولینی که گاوداریشان!! از مدیریت کلان استان ارجحیت بیشتری داشت، شاهد در جا زدن استان هستیم.بدلیل استراتژیک بودن خوزستان و اهمیت آن ضروریست، که به امنیت پایدار آن یک نگاه نرم افزاری داشت، که در این نگاه احساس شهروند بودن برای آحاد آن مدنظر قرار داده شده و زیر ساختهای فرهنگی آن با نگاه علمی و روزآمد چیده شود، و الا ایجاد دوایر متداخل از قبیل ترویج فرهنگ قبیله گی و رانت های قبیله و طایفه گرایی و چیدمان مدیریت آن براساس نسب فامیلی و شهرگرایی استان را به دوران آل بویه منتقل می کند.

نگاه دولتمردان به سرزمین‌هایی که خود صاحب ثروت و دارای پتانسیل بالایی هستند، باید یک نگاه متمایز و دارای تبعیض مثبت باشد، تا اینکه بتوان همبستگی و چسبندگی بالایی را در بین مردم آن با کشور ایجاد کرد.نابسامانیهای اجتماعی فرزند توسعه ناموزون است و عدم توزیع عادلانه ثروت و آبادانی باعث میگردد، دزدان میلیاردی در روز روشن ثروت مردم را به یغما ببرنند.از سویی دیگر، استان خوزستان بدلیل آسیب ها و عقب ماندگی های صورت گرفته محتاج افزایش سرمایه اجتماعی که در آن اعتماد آسیب دیده ترمیم شود و صداقت عمل و گفتار مسوولین طوری جا بیافتد که مردم به آنها باورمند شده و در تصمیمات دولتی و حاکمیتی همراهی کنند.

شاید این عقیده شخصی بنده است، که حس میکنم، خوزستان دیگر محل تجربه اندوزی مدیریت نیست، بلکه محل استفاده از مدیران فوق حرفه ای در همه رده ها و ستادهاست، مدیرانی که بتوانند خوب تحلیل کنند، ذهن آماری داشته باشند، بخاطر موقعیت خود مصلحت استان را به خطر نیندازند، و بتوانند، اقناع مدیران بالا دست خود را بدست آورند.در پایان اعتراف به این نکته ضروریست که نفس گیر بودن توسعه در کشورهایی مثل کشور ما هر چند روند آنرا به تاخیر میاندازد، اما ما باید به این شعور برسیم، که وحدت مدیریت استانی در بخش های مختلف فرهنکی، اقتصادی و اجتماعی و جلوگیری از فرصت طلبانی که با نقاب گروه و دسته و طایفه بدنبال تامین منافع فردی خود هستند، طرحی علمی و مدرن در آینده استان همیشه سرافراز خوزستان ترسیم نماییم. ان شاالله.

فاضل خمیسی

منبع : پایگاه خبری و تحلیلی “حکمت خبر” خوزستان