برای هموطن زنده در گور!

زنده در گور نشسته نگاهم و برای پدر فاتحه میخوانم رقیه و یاسین دیگر از تاریکی نمی ترسند مشق را با طعم خاک می نگارند وبه دروغ آدرس جنب کبابی میدهند و معلم دینی از فشار قبر میگوید. رقیه می خندد . قبر کناری ؛ اتاق مطالعه است… صورت یاسین زخمی است و رقیه عروس […]

زنده در گور نشسته نگاهم
و برای پدر فاتحه میخوانم
رقیه و یاسین دیگر از تاریکی نمی ترسند
مشق را با طعم خاک می نگارند
وبه دروغ آدرس جنب کبابی میدهند
و معلم دینی از فشار قبر میگوید.
رقیه می خندد .
قبر کناری ؛ اتاق مطالعه است…
صورت یاسین زخمی است
و رقیه عروس گور است.
و عدالت داماد
هر دو در گور !!!

(فاضل خمیسی)