همدلی، تنوع فرهنگی و گسترش اخلاق شهروندی! / هادی شرفی

تکثردر عرصه فرهنگی، اجتماعی در جامعه و ایجاد همدلی ، تنوع فرهنگی لازمه آن مدیران کشور باید شناخت کافی از خرده فرهنگ ها و قومیت ها داشته باشند و در راستای سیاست کلان اداره تنوع فرهنگی از یک الگوی واحد تبعیت نماید.همچنین ضمن شناخت فرهنگ هایی که در تماس مستقیم با آن هستند،باید با تشویق […]

تکثردر عرصه فرهنگی، اجتماعی در جامعه و ایجاد همدلی ، تنوع فرهنگی لازمه آن مدیران کشور باید شناخت کافی از خرده فرهنگ ها و قومیت ها داشته باشند و در راستای سیاست کلان اداره تنوع فرهنگی از یک الگوی واحد تبعیت نماید.همچنین ضمن شناخت فرهنگ هایی که در تماس مستقیم با آن هستند،باید با تشویق و ترغیب مردم به تعاون ملی،به تعامل بین خرده فرهنگ ها و تعامل با هنجارها و قواعد عام جامعه بپردازند.

در این میان،حذف تبعیض و نابرابری ،برقراری عدالت اجتماعی توزیع عادلانه قدرت،ثروت و سایر منابع ارزشی،ایجاد وتحکیم احساس اخلاق شهروندی ،افزایش تبادل میان فرهنگی،تعمیق تعاون ملی و گسترش روابط اجتماعی به عنوان اهداف مدیریتی ،قابل بررسی باشد.مدیران باید جهت جلوگیری از طرد اقتصادی و اجتماعی گروه ها و اقوام ها تلاش کنند و سعی در پیوند هرچه بیشتر این افراد در کلیت جامعه داشته باشند،زیرا تبعات نارضایتی اقتصادی و اجتماعی اقلیت ها ،پیش زمینهای برای هجوم آسیب های اجتماعی محسوب میشود.

بنابراین مشارکت و تلفیق که در جوامع متکثر عامل تسریع توسعه اجتماعی شمرده می شوند،در ایران در یک ساختار قانونمند مورد تجربه قرار گرفته ودر مسائل گوناگونی ما شاهد این امر بوده ایم. در کشور هایی که تنوع فرهنگی فراوان وجود دارد،در صورت عدم مشارکت اقوام ها جریان های پرورش اجتماعی در بستر داده های قومی صورت می گیرد و جدا افتادگی های مردم را در معرض دید قرار می دهد. در این کشورها، معیار های قضاوت در مناسبات اجتماعی عمدتاً متاثر از داده هایی هستند که در بستر تعلقات قومی،سنت های قومی و گرایشات اعتقادی تقدیس شده اند.مناسبات اجتماعی و شبکه های روابط اجتماعی عمدتاً با گرایش و تعلقات قومی ایجاد می گردد که در واقع خصلت ها و عصبیت های قومی را به نمایش می گذارند و به ندرت اتفاق می افتد که مناسبات اجتماعی و شبکه های روابط اجتماعی بیرون از مرزهای قومی ایجاد شود.

البته گاهی منافع مشترک و یا دید گا ه های مشترک در یک زمینه مشخص،سبب می شود مناسبات اجتماعی از مرزهای قومی عبور نمایند،هر چند هنوز داده های قومی ،هنجارهای تعیین کننده در بسیاری از مناسبات اجتماعی شمرده می شوند.مناسبات اجتماعی از چشم اندازهای متفاوت جامعه شناختی، زاده فرهنگ و ساختار از این منظر، فرهنگ و ساختار جامعه پنداشته می شوند. از این منظر، فرهنگ و ساختار جامعه دو پدیده ای هستند که همیشه در رابطه متقابل با یکدیگر قرار دارند. معنی این رابطه آن است که ساختار یک جامعه محصول فرهنگ حاکم در آن جامعه است و در عین حال فرهنگ و قرارداد های اجتماعی متاثر از ساختار جامعه شکل می گیرند.

لذا در یک جامعه چند فرهنگی که تعریف روشنی از مناسبات شهروندی وجود ندارد و در نگرش نسبت به اعضای جامعه تبعیض وجود دارد نیز به دلیل ساختار نا متعادل نهاد های اثر گذار و مهمتر از همه نبود تفکر ملی در سیاست گذاری های کلان ملی تعلق خاطر رعیت در درون حصار و خصلت های قومی محصور می ماند.با توجه به این واقعیت،مشارکت و تلفیق دو عناصر مهمی هستند که از یک سو زیر ساخت فرهنگ شهروندی و همدلی را فراهم می نمایند. و از سوی دیگر،اخلاق شهروندی و تعاملات همزیستی مسالمت آمیز را جایگزین خصلت‌های قومی می‌سازند.که گسترش فرهنگ و اخلاق شهروندی در یک حرکت ساختارمند،توسعه اجتماعی را سرعت می بخشد و فراتر از آن به تمام شهروندان امکان می دهند که قطع نظر از تعلقات قومی و گرایش های اعتقادی در توسعه اجتماعی سهیم شوند.

هادی شرفی