پروفسور صدقی : توسعه نیشکر در رژیم شاه کنار گذاشته شد / آب برگشتى از اراضى نيشكر سم مهلكى براى حيات خوزستان شد
پروفسور حسین صدقی با روایت جفاهای مکرر بر محیطزیست، آب و خاک خوزستان در قالب پروژههای توسعهای نیشکر و سدهای زنجیرهای، از اینکه “روايتگر اين داستان دردناك براى سرزمينى است كه عمرش را براى سرافرازى آن صرف كرد” ابراز تأسف کرد و گفت: از همه میخواهم كه فقط به جبران خسارات فكر كنند و همه […]
پروفسور حسین صدقی با روایت جفاهای مکرر بر محیطزیست، آب و خاک خوزستان در قالب پروژههای توسعهای نیشکر و سدهای زنجیرهای، از اینکه “روايتگر اين داستان دردناك براى سرزمينى است كه عمرش را براى سرافرازى آن صرف كرد” ابراز تأسف کرد و گفت: از همه میخواهم كه فقط به جبران خسارات فكر كنند و همه در چارچوبهاى ممكن به نجات كشور بياندیشيم.به گزارش ایسنا پروفسور حسين صدقي از سخنرانان سمینار علمی “بررسی تبعات زیستمحیطی اجتماعی صنعت نیشکر در خوزستان” که 28 آبانماه بهعنوان پیشنشست اولین کنفرانس ملی پتانسیلها و چالشهای رودخانهها، تالابها و منابع آبی ایران و دومین کنفرانس ملی پتانسیلهای و چالشهای رودخانه کارون در اهواز برگزار میشود، در مطلبی که در اختیار کمیته این همایش قرار داده است، با بیان ناگفتههایی از پیشینه تاریخی شکلگیری صنعت نیشکر در خوزستان، روند تخریب محیط زیست استان با اجرای طرح توسعه نیشکر و تداوم نابودی آن با اجرای طرحهای انتقال آب بینحوضهای و احداث سدهای زنجیرهای را روایت میکند:
توسعه نیشکر؛ طرحی که در رژیم شاه کنار گذاشته شد
“جنگ تحميلى تمام شده بود و ما در دانشگاه جندى شاپور (شهيد چمران) پس از فراغت از درگيري هاى متعدد مستقيم و غير مستقيم مرتبط با دفاع مقدس برنامههاى اجراى دورههاى تحصيلات تكميلى را در برنامه داشتيم.در زمستان ١٣٦٨ اينجانب بهعنوان استاد هيدرولوژي و مدير گروه آبيارى و آبادانى در دانشكده كشاورزى در جريان برنامه طرحى تحت عنوان “توسعه نيشكر و صنايع جنبى” در چارچوب پروژه هاى عمرانى بازسازى خوزستان از طرف وزارت كشاورزى قرار گرفتم. اين طرح قبل از انقلاب از طرف صندوق توسعه نيشكر مطرح و به دلايلى كه ما از آن بياطلاع بوديم، در رژيم گذشته كنار گذاشته شده بود.طرح مزبور شامل افزايش ٨٦ هزار هكتار به ٣٠ هزار هكتار كشت نيشكر موجود در دو منطقه هفتتپه و گتوند بهترتيب در اراضى آبخور دز و كارون، توزيع شده در شش پروژه در شمال و جنوب اهواز كه در هر يك توليد شكر و محصولات جنبى از قبيل چوب، كاغذ، غذاى دام و غيره گنجانيده شده بود.مخالفتهايى با اجراى اين طرح در همان زمان اتفاق افتاد و اينجانب و دو نفر از همكاران گروه زراعت و دامپروري دانشكده و نيز يكى از اساتيد دانشكده مديريت يكي از دانشگاههاى تهران بهعنوان مخالف طرح براي مصاحبهاى كه در ديماه ١٣٦٨ در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، دعوت شديم.
شاهبیت طرحهاى بازسازى خسارات جنگ در خوزستان
جو سنگينى از طرف پيشنهاددهندگان و مسئولان وقت وزارت كشاورزى بر فضاى بحث در مورد اين طرح حاكم شده بود و با اين كه بعدها مسجل شد كه رييسجمهور وقت نظر مساعدى با طرح نداشتهاند بانيان آن را از سوى ايشان بهعنوان شاهبیت طرحهاى بازسازى خسارات جنگ معرفى كرده بودند.اينجانب تحت تأثير تبليغات اين گروه كه بعدها سوءنيات آنها به دفعات در طول زمان آشكار شد، بدون معرفى خود نظراتم را بيان كردم و اظهار داشتم كه اجراي اين طرح با توجه به وضعيت منابع آب خوزستان امكانپذير نيست و توصيه نمىشود و همكاران ديگر مرتبط با تخصص خودشان مخالفتشان را با اجراى اين طرح اعلام داشتند.
راهاندازی کمپین تبلیغاتی وسیع برای اجرای 6 پروژه نیشکری
در اين مرحله من خود را بيش از اين وارد جريانات نكردم تا اين كه شايعاتى مبنى بر واگذارى مطالعات مرحله اول اين طرح درقالب شش پروژه مستقل تحت شرايط مشكوكى به مهندسين مشاور آن زمان به گوش رسيد و يك كمپين تبليغاتى وسيع بهخصوص از طرف مسئولان رده بالاى وزارت كشاورزى و عمدتأ معاون كشت و صنعت اين وزارتخانه راهاندازى شد.پس از حصول اطمينان از جدى شدن برنامه مطالعات طرح و حتى انعقاد قراردادهايى با برخي مهندسين مشاور معتبر و متوسطالحال، ما به فكر افتاديم تا اقدامات عملى مقابله با اين طرح را آغاز كنيم و رسالت خود را بهعنوان يك مؤسسه معتبر علمى محلى كه خوزستان و منابع و شرايط طبيعىاش را خوب و يا حداقل بهتر از آنها كه تا آن زمان پايشان به خوزستان نرسيده بود، مىشناسد انجام دهیم و خود را از بدنامىهاى ناشى از پذيرش چنين طرح خطرناكى براى آينده خوزستان برهانیم و برهوار در مقابل چنان خيانتى به مردمى كه تازه از زير جنگى طولانى رهايى مىيافتند، سكوت نکنیم.
تلاشها برای لغو یا تعدیل طرح نیشکر
قرار شد كه با يك شيوه كاملأ علمى نظر علما و متخصصين كشاورزي و منابع طبيعى كشور را از دو طرف در كنار نظر مجريان اين طرح در معرض مقابله علمى قرار دهيم تا شايد از اين طريق بتوان به يك توافق مطلوب در تصميمگيرى دست یافت و طرح توسعه نيشكر در خوزستان را كلأ ملغى و يا حسب شرايط تعديل نمود.وزارت كشاورزى بلافاصله نسبت به اين تصميم عكسالعمل نشان داد و در بهمن يا اسفند ١٣٧٠ خود در همايشى مشاورين طرح و موافقان آن را در هفتتپه گرد هم آورد و ما را نيز براى ارعاب و پشيمانكردن از برگزاري سمينار به مشاركت و ارائه مقاله دعوت نمود كه ما شرط حضور را برگزارى سمينار دانشگاه قبل از هر چيز ديگر اعلام كرديم.سمينار ما تحت عنوان توليد شكر از محصولات مختلف در خوزستان در اسفند ١٣٧٠ در دانشكده كشاورزى با مشاركت دانشگاهيان و مسئولان و مشاورين طرح توسعه نيشكر شروع بهكار كرد.
محدوديتهاى كمى و كيفى منابع آب خوزستان برای توسعه نیشکر
مقاله كليدى ما تحت عنوان ارائه الگوي كشت جايگزين نيشكر در استان خوزستان توسط اينجانب و همكارم دكتر كاشاني از گروه زراعت ارائه گرديد و به سئوالات مطرح شده، پاسخ داده شد. در اين مقاله به محدوديتهاى كمى و كيفى منابع آب خوزستان اشاره شده بود و با توجه به دو پروژه موجود ده هزار هكتارى هفتتپه در اراضى آبخور رودخانه و سد دز و پروژه بيست هزار هكتاري گتوند در اراضى آبخور رودخانه كارون و سد كارون يك كه شرايط عملكرد مطلوبى نداشتند، يك الگوى كشت توليد قند و علوفه و گندم متكي بر مصرف آب عمدتأ زمستانه معادل حدود سي درصد مصرف نيشكر و بدون هيچگونه تبعات زيستمحيطى منفي پيشنهاد گرديد.اسناد و مدارك و متون مقالات اين سمينار كه در آن زمان تحويل مقامات وزارت كشاورزى، استاندارى خوزستان و حتى مقامات امنيتى استان نيز شد در آرشيو علمى دانشگاه شهيد چمران وجود دارد.در نهايت نه به مستندات علمى اين سمينار و نه مطالب خيرخواهانه اى كه در جرايد آن زمان براى جلب توجه مسئولين وزارت كشاورزى به پيامدهاى شوم اجراى اين طرح براى خوزستان و ايران منتشر شد، هيچگونه توجهى نشد و طرح با شعارهاى توليد شكر و مواد جانبى در ابعاد و در مهلتهايى كه بارها دچار تعويق و شكست شد و در نهايت هيچوقت تحقق پيدا نكرد، به اجرا در آمد.
آب برگشتى از اراضى نيشكر سم مهلكى براى حيات خوزستان شد
تأمين آب مورد نياز طرح بر اساس ٥٠ درصد آب برگشتى از آبياري سطوح زير كشت به رودخانه صورت گرفت كه به دلايلى كه در سمينار اسفند 1370 گفته بوديم، هيچوقت تحقق پيدا نكرد و آب برگشتى از اراضى زير كشت نيشكر در عمل تبديل به سم مهلكى براى حيات مردم خوزستان شد و تا كنون خسارات جانى و مالى آن در دشت خوزستان غير قابل برآورد بوده است.اين بلاى خانمانسوز تا زمانى كه صدها هكتار اراضى در انحصار كشت اين تك محصول باقى بماند، ادامه خواهد يافت و لطمات جبرانناپذير خود را بر جان و مال مردم اين استان وارد خواهد كرد.
از شکایت عراق و آلودگی اروند رود تا تخلیه زهآبها به تالاب شادگان
از تبعات دردآور ديگر اين طرح آمادهسازى دهها هزار هكتار اراضى شور كلاسهاى ٤ و ٥ استان از طريق آبشويى براى كشت نيشكر بود. ميلياردها متر مكعب آب شيرين رودخانهها روى اراضى شور و قليايى سرازير شد و نمك استخراج شده توسط اين عمليات وارد رودخانه و از آنجا به هورالعظيم و اروند رود منتقل شد كه مورد اعتراض و شكايت حكومت عراق قرار گرفت. با طرح شكايت و رأى داورى بينالمللى به توقف آلودگى مناطق مورد ادعاى عراق دستاندركاران طرح نيشكر در يك اقدام غير مسئولانه زهآبهاى ناشى از نمك كشى از خاك هاى شور يا به عبارتى نمك محلول آلوده را به تالاب شادگان در حساسترين ناحيه استان خوزستان هدايت كردند.انجام چنين اقدامى كه نمي دانم چه اسمى مىتوان بر آن نهاد، تير خلاص را بر مغز جلگه حاصلخيز خوزستان خالى كرد؛ تالاب شادگان رفته رفته به معدن نمك تبديل شد كه مسئوليت نمكپاشى بر جسم زخمى استان را به عهده گرفت.
آغاز نابودی خوزستان با تداوم طرحهای نیشکر
طرح نيشكر از اين به بعد از اعماق خاكهاى شور و قليايى به كمك آبهاى سطحى شيرين كه موجب تلطيف عمومى فضاى زيستمحيطى سرزمين ميشد، نمك خالص استخراج و آن را در منطقه در معرض بادها و در تالاب آب شيرين انبار مىكرد و از جريانهاى هوا براى پاشيدن نمك بر كل سطح خوزستان بهره مىگرفت.شگفتا كه لحظه اى به فكر مبتكران نابودى اين استان خطور نكرد كه چگونه با هزينه سرمايههاى ملى در ابعاد غيرقابل تصور ماشين نمك پاشى بر خوزستان و شايد بخش وسيعى از سرزمين ايران را به راه انداختهاند و پيامدهاى شوم چنين حركتى چه ميتواند باشد.امروز ديگر چه كسى از تبعات شوم اين اقدامات بى خبر است و بازگشت املاح را به همراه سم و كود در آبهاى زهكشىشده اراضى كشاورزى كه عمدتأ زير كشت خود نيشكر است، نمىبيند؟ چه كسى متوجه نيست كه فاضلابهاى صنعتى و شهرى با ورود تدريجى در طول مسير رودخانه كار را تمام مىكنند و ديگر لجن جاى آب سالم طبيعى را مىگيرد.مساحاتى بالغ بر سى هزار هكتار كشت نيشكر در ورودى دو شاخه دز و كارون حتى در زمانى كه فقط دو سد دز و كارون ١ رود كارون بزرگ را در بالادست خوزستان كنترل مىكردند، فشار فزايندهاى را بر كميت و كيفيت رودخانه كارون در عبور از دشت خوزستان و الحاق به خليج فارس در بينالنهرين تحميل مىكرد و هشدارهاى زيست محيطى بينالمللى در مورد نابودى اين منطقه كه تحت تأثير دستكارىهاى جدى دجله و فرات در كشورهاى بهرهبردار قرار داشت، در همان سالهاى دهه هفتاد ميلادى آغاز شده بود.
پنهانکاریها و تزریق پولهای بیحساب به پروژههای نیشکری
در چنان شرايطى چه عقل سليمى مىتوانست بپذيرد كه در دشت خوزستان تنها حدود صد هزار هكتار اضافه اراضى به كشت تك محصولى كه بيشترين نياز آب را دارد و حساسترين گياه به شورى است، اختصاص داده شود در حالى كه با رشد جمعيت و در پايان يك جنگ هشت ساله از يك طرف زيرساختها لطمه ديده و از طرف ديگر نياز به آب بيشتر براى ساير مؤلفههاى مصرف ملى افزايش يافته است.پروژهها با ولع لجام گسيخته به اجرا در آمدند و تخريبها و شكستها با تزريق احجام بى حساب و كتاب پول مخفى نگه داشته شدند؛ درحالى كه تخريب طبيعت ديگر نمى توانست پنهان بماند.مردم ابتدا در منتهى اليه دشت يعنى خرمشهر و آبادان با مشكل آب شرب مواجه شدند؛ لولهكشىها شروع شد ولى با توسعه بحران به مناطق شمالى ديگر اين اقدامات در حد مسكّن هم عمل نكرد و بحران محدود به آب نماند و دامن نخلستانها و ساير مؤلفههاى صنعت و كشاورزى و شرب را هم گرفت.
فضای خفقان سدهای زنجیرهای بر جلگه خوزستان
در اين ميان يك رخداد ديگر كه شايد در شرايط مناسب مىتوانست كمكى براى خوزستان باشد، بلاى جان شد. احداث سدهاى زنجيرهاى روى شريانهاى حياتى اين استان اعم از كرخه، دز، كارون، مارون و همه فضاى خفقان آورى به لحاظ منابع آب براى جلگه خوزستان كه بهرهگير غالب اين آبها در سيستم عمومى توليد آب بود، ايجاد نمود.سدها ورود سيلابهاى شستشو دهنده خاك و هوا را قطع كرد؛ بر رژيم كمى و كيفى جريانهاى طبيعى آب به دشت اثرات منفى معنىدار گذاشت و بههمراه دستكارىهاى مناطق توليد آب در حوضههاى آبريز براى انتقال آب بين حوضهاى، روز به روز بر ابعاد بحرانهاى پى در پى افزوده شد.
آخر شوربختیهای خوزستان؛ هدایت کارون به مخزن تولید آب شور سد گتوند
آخر اين شوربختىها، هدايت رودخانه كارون به داخل مخزن تبديل آب شيرين به نمك در ورودي اين رودخانه به دشت خوزستان با احداث سد گتوند است.زبان از بيان ابعاد خسارات مترتب بر اين پروژه براى سرزمين ايران قاصر است؛ اين ديگر يك فاجعه و بلاى ملى است كه دير يا زود اثرات شوم خود را به منصه ظهور خواهد گذاشت.
سد گتوند، تنها داروی نجاتبخش خوزستان را آلوده به سم کرد
اگر خوزستان را در رديف شماره يك صف قربانيان اين فاجعه بهشمار آوريم خطا نكردهايم چرا كه مىتواند بيمارى تلقى شود كه تنها داروى نجاتبخش آن دقيقأ به سم آلوده شده است. سم مهلكى كه بهتدریج بيمار را به عوارض بيشمار جنبى مبتلا مىكند قبل از آنكه او را از هستى ساقط كند.اى كاش من روايتگر اين داستان دردناك براى سرزمينى كه عمرم را براى سرافرازى او صرف كردهام، نبودم ولى آنچه بيان شد شرح همه ابعاد فاجعه نيست. از همه مىخواهم كه فقط به جبران خسارات فكر كنيم و همگان در چارچوبهاى ممكن به نجات كشور بياندیشیم.”پروفسور صدقی اولين فرد ايراني دارای دكتراي تخصصي در رشته هيدرولوژي مهندسی و بنیانگذار دانشکده علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز است که از آن بهعنوان قطب آب ایران یاد میشود و عمده اساتید، پژوهشگران و دانشمندان بهنام ایران در حیطه آب از دانشجویان او هستند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰