پدیده خود مرجعی! / لفته منصوری کارشناس ارشد جامعه شناسی

این روزها حرمت ماه مبارک رمضان توسط “برخی” که متأسفانه اندک نیستند پاس داشته نمی شود! از سر نشینان ماشین های مدل بالای اروندی و بالاتر از آن شماره ملی که با موسیقی گوش خراش راک و رپ و فونک و تکنو و جاز و … و سگ های پشمالو و پا کوتاه نژاد آمریکایی […]

این روزها حرمت ماه مبارک رمضان توسط “برخی” که متأسفانه اندک نیستند پاس داشته نمی شود! از سر نشینان ماشین های مدل بالای اروندی و بالاتر از آن شماره ملی که با موسیقی گوش خراش راک و رپ و فونک و تکنو و جاز و … و سگ های پشمالو و پا کوتاه نژاد آمریکایی و اسپانیایی و فرانسوی و آفریقایی که در آغوش راننده و از پنجره کنار او به من و شما فخر می فروشند! گرفته تا رانندگان وسایل نقلیه عمومی و فروشندگان میوه و تره بار دوره گرد در حاشیه اتوبان ها و خیابان ها و عابران پیاده در بازارها و خیابان ها و اهل نرمش و ورزش در کنار پارک ها؛ گستره جغرافیایی بد خیم و بد یُمنی که شوربختانه از مراکز مرفه نشین مرکزی شهرها تا مناطق فقیر نشین حاشیه ها امتداد نامیمون و نامبارک یافته است. و ابایی هم ندارند از کشیدن سیگار تا نوشیدن آب و خوردن هله هوله ها در ملأ عام! و اینگونه چقدر شهرهای ما زشت و آلوده می نماید!

رویکرد حقوقی : من در مقام قضاوت نمی نشینم که براساس قانون مجازات اسلامی، هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد. و اینکه ساده لوحانه همه این “برخی ها” را مسافر و مریض ببینم! و اساسا در این مقال نه از نظر فقه و نه قانون قصد کنکاش ندارم که متخصص آن هم نیستم. چرا که بر اساس روال هر سال در اول ماه مبارک رمضان مسئولان محترم قضایی و انتظامی اطلاعیه های مبنی بر برخورد با روزه خوران در ملأ عام صادر می کنند و …به قول فردوسی:

چنان دین و دولت به یکدیگرند *** تو گویی که از بُن ز یک مادرند

چو دین را بود پادشه پاسبان *** تو این هر دو را جز برادر مخوان

و شما در کدام رسانه واقعی و مجازی خواندید و دیدید و شنیدید که فردی به جرم روزه خواری مجازات شد!!!می گویند دلیل حرمت روزه‌خواری و تظاهر به آن، حرمت‌شکنی احکام الهی است. بر اساس روایتی از پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد(ص): «کسی که حُسن و کار خیری انجام دهد و آن را از غیر خدا پنهان دارد، عملش70 برابر می‌شود نسبت به کسی که عمل حسنه‌ای را آشکار می‌سازد و کسی که مرتکب گناهی می‌شود، اگر آن را فاش و آشکار نماید، مورد غضب خدا واقع می‌شود اما اگر آن را پنهان داشت، آمرزیده خواهد شد.»

رویکرد عقیدتی : از بُعد عقیدتی؛ ما در تاریخ تفکر اسلامی، با فرقه ای به نام مرجئه مواجه می شویم. مرجئه نام گروهی است که در پایان نیمه اول قرن یک هجری پدید آمد. لغت مرجئه از مرجی به معنای تاخیر افکندن می آید؛ به این معنا که آنان کسی را که گناه کبیره مرتکب شده باشد، مُخلد در آتش نمی دانستند، بلکه کار او را به خدا واگذار می کردند و به همین دلیل مرجئه نام گرفتند. مرجئه اعتقاد داشتند ایمان از عمل جدا است و می توان با اظهار قول به ایمان، از لوازم عملی آن معاف بود و با این حال باز هم اهل ایمان و قبله به شمار آمد. در سایه این تفکر “برخی” از مردم می پندارند که هر گاه شهادتین را بر زبان آورند در تمام عمر در دایره ی مربوط به این شهادت (ایمان) باقی می مانند و هر چه بگویند و هر کاری انجام دهند، باز هم از این دایره خارج نمی شوند، مگر اینکه صریحاً به خدا و رسول او و دینی که این پیامبر آورده است کفر بورزند!خوب بحث ما عقیدتی هم نیست و نسب شناسی این”برخی” هم کار سخت و دشواری است.

رویکرد جامعه شناختی : اما به فهم من به عنوان یک کارشناس جامعه شناسی؛ “برخی” مفاهیم و الگوهای مورد نظر خود را به دین تزریق کرده و بر آن تحمیل می کنند. مولانا در مثنوی می فرماید:

بود گبری در زمان بایزید *** گفت او را یک مسلمان سعید

که چون باشد گر تو اسلام آوری *** تا بیابی صد نجات و سروری

گفت این ایمان اگر هست ای مُرید *** آنکه دارد شیخ عالم بایزید

من ندارم طاقت آن تاب آن *** کآن فزون آمد ز کوششهای جان

این «کوششهای جان» نوعی الگوی خود ساخته و خود پرداخته برای تزریق و تحمیل بر دین است! همانند اضافه بار بر پیکره دین است! گونه ای «خود مرجعی» است! به نظر من “برخی” در جامعه ما نوعی «تفکیک گروی عملی و نه معرفتی در دین ورزی» را دامن می زنند. تفکیک عقیده از شریعت، ایمان از عمل و دین از دنیا؛ این فرآیند منجر به «عرفی گرایی عملی» خواهد شد. عرفی گرایی که خاستگاه اش مسیحیت است اما در اینجا اساسا بحث های فکری و عقیدتی مطرح نیست. آنچه که در ساحت عمل مسلمانی “برخی” از ما مشاهده می شود اینست که اسلام شارع (لِكُلّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهاجًا) با اسلام شارع (خیابان) متفاوت است.

لفته منصوری