ماندگاری “سید خلف” و غوغاسالاری لشکر “رانت خواران” / ویژه خواری بدون روتوش

اشاره :نطق پیش از دستور دو عضو پارلمان شهری اهواز در برابر نمایندگان رسانه ها و افکار عمومی و طرح ادبیات جدیدی در حوزه مدیریت شهری و اعتراف آنان به گسیل لشکر فامیل و تبار خود در شهرداری ،تعبیر و دفاع آنان از این رانت ها بعنوان “حق” و تکلیف و سازماندهی تهاجم رسانه ای […]

اشاره :نطق پیش از دستور دو عضو پارلمان شهری اهواز در برابر نمایندگان رسانه ها و افکار عمومی و طرح ادبیات جدیدی در حوزه مدیریت شهری و اعتراف آنان به گسیل لشکر فامیل و تبار خود در شهرداری ،تعبیر و دفاع آنان از این رانت ها بعنوان “حق” و تکلیف و سازماندهی تهاجم رسانه ای علیه شهردار موسوی ما را بر آن داشت تا به کالبد شکافی و تحلیل این پدیده بپردازیم.

untitled

دفاع از استخدام بستگان و اعضای درجه خانواده در یک نهاد عمومی که براساس مالیات پرداختی شهروندان اداره می شود برای نخستین بار است که در کشور آنهم توسط عضو شورای اسلامی شهر که با رای مسقیم شهروندان برگزیده شده  اتفاق می افتد .در تاریخ 35 ساله جمهوری اسلامی تاکنون هیچ مسئول بلندپایه ،میانی و یا نماینده مجلس جرأت و جسارت بیان چنین موضوعی آنهم بشکل عمومی و در برابر رسانه ها و شهروندان نداشته است .زیرا هم بحکم شرعی و مبانی دینی جمهوری اسلامی و هم در راستای رعایت حقوق شهروندان و احترام به افکار عمومی ، بیان و طرح این مطالب می تواند هزینه سنگینی برای گوینده در پی داشته باشد.بدون تردید بر زبان راندن این ادعا  بدین شکل فقط می تواند ناشی از دو مساله باشد .1- گوینده برخوردار از مصونیت حقوقی و رسانه ای و دارای پشتوانه سیاسی در بافت قدرت یاشد 2- بگونه ای در مسائل اقتصادی و رفاه غرق شده که همه چیز اعم از موقعیت ها و بیت المال را میراث خانوادگی می داند که در فرهنگ دینی از این امر به صفت زشت “دنیاطلبی” تعبیر شده است . در همین زمینه امام حسین (ع) در توصیف دلایل فساد جامعه و رویکرد آن به دنیا طلبی می فرماید : «انّ النّاس عبيد الدّنيا و الدّين لعق على السنتهم يحوطونه ما درّت معايشهم فاذا محّصوا بالبلاء قلّ الدّيّانون»مردم، بنده دنيايند و به ظاهر دم از دين مى‏ زنند و تا زمانى كه زندگی‏شان تأمين شود از آن دفاع می‌كنند؛ امّا چون در بوته آزمايش قرار گيرند، دينداران اندك‏ اند.

البته در دنیای کنونی این پدیده نشان دهنده یک اپیدمی و بیماری اجتماعی است که از آن به “ویژه خواری” یا “رانت” شده است .از آسیب‌های مهم مدیریت جامعه ویژه‌خواهی و رانت‌خواری است. رانت در انگلیسی (RENT) به معنای کرایه و اجاره گرفتن چیزی است.اما رانت در اصطلاح، هرگونه درآمدی خارج از عرصه فعالیت های مولد اقتصادی است. رانت‌ خواری و فزون خواهی در ساده‌ ترین معنا، سوء استفاده از فرصت‌ها و امکانات جامعه و کسب امتیازات ویژه است که به دور از هرگونه رقابت، نصیب برخی از افراد و بستگان آنان می‌شود و آنان را به ثروت، قدرت، یا موقعیت برتر می‌رساند.

رانت‌خوارها با استفاده از نفوذ سیاسی و اقتصادی به صورت غیرقانونی به استخدام ها ،منصب ها ،خوقعیت ها ،امکانات، اطلاعات محرمانه و یا منابع مالی دست پیدا می‌کنند و از این راه به کسب ثروت می‌پردازند.در مجموع رانت‌خواری در مدیریت های اقتصادی مزایایی که از فرصت‌ها و موقعیت‌های برتر به دست آمده باشد، البته برخی‌ها رانت‌خواری را معطوف به واگذاری انحصاری امکانات، فرصت‌ها و موقعیت‌ها به اشخاص حقیقی و حقوقی دانسته‌اند. این افراد براساس داشتن موقعیت شغلی رابطه فامیلی- حزبی- شخصی از منزلت و جایگاه حقوقی خود سوء استفاده می‌کنند.به هر حال، فزون‌خواهی نوعی سوء استفاده از موقعیت خود و دیگران برای رسیدن به امتیاز انحصاری در چیزی است که سایرین را از شرایط بهره‌بری آن محروم می‌سازد.در دوره کنونی بویژه جوامع جهان سومی داشتن موقعیت سیاسی و اطلاعات قدرت تلقی می شود . از همین رو، گاه دادن اطلاعات از سوی مسئولان چون نمایندگان مجلس یا اعضای شورای های اسلامی کلانشهرها درباره طرحی، به عنوان رانت تلقی می‌شود؛ زیرا به دارنده اطلاعات، قدرت و امتیازی می‌بخشد که دیگران از آن محروم هستند.در جوامعی که آلوده به انواع آسیب‌های اجتماعی است هر کسی به طریقی در جست‌وجوی ویژه‌خواهی است. این گونه است که گاهی برخی احزاب و جناح‌ها و گروه‌ های قومی پاندولی آویزان به قدرت و رانت شکل می‌ گیرند که به دنبال زیاده‌خواهی و رانت‌خواری هستند تا از امتیازات و انحصار در اموری برخوردار شوند. چنین رویه‌ای همه ابعاد جامعه از فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و علمی و مانند آن را آلوده می‌کند و یک بحران اجتماعی فراگیر را شکل می دهد .

از جمله آفت های خطرناکی  که بستر بسیاری از فسادها را فراهم کرده و می کند  حق بنداری موقعیت ها و مناصب و حتی تقدیس و القای آسمانی بودن آنهاست.برخی افراد کوتاه فکر گاهی به پشتوانه لابی های قدرت ، نگاه نژادپرستانه و یا خودبرتربینی موقعیت اداری یا کرسی نمایندگی مجلس یا شورای اسلامی شهر را حق شخصی ،خانوادگی و گروهی دانسته و هر گونه تصرف و استفاده از آنها را مجاز می دانند و امروز این پدیده بشدت گسترش یافته است .مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بارها در تذکر به سران سه قوه در برخورد با زمینه های فساد به این نکته اشاره داشته است .

بدون تردید مناصب، مصادر امور، پست ها، مسوولیت ها و کرسی های نمایندگی جزء حقوق عمومی محسوب می شود و نه حقوق خصوصی. بنابراین کسانی که در چنین جایگاههایی قرار می گیرند ، در واقع امانتدار مردم هستند و باید در بهره برداری صحیح و قانونمند از امانت مردم ، بیشترین تلاش را همراه با بهترین و موثرترین روشها به کار بندند. با این نگاه ، هدف از مسوولیت پذیری ، چیزی جز خدمت دلسوزانه و تلاش پاک دستانه برای پیشرفت کشور و تامین منافع ملی نیست . با وجود چنین نگرش قانونمند و درستی به مناصب حکومتی ، متاسفانه رفتار برخی افراد، حاکی از نگرش مالکانه ، موروثی و شخصی به مصادر امور در همه ارکان مدیریتی کشور است و به همین دلیل ، آن را حریم خصوصی خود می پندارند و تعرض به آن و مورد سووال قرار دادن افراد صاحب منصب را حرام می شمارند. آنها نظام حکومتی را متعلق به خود و خود را متعلق به نظام حکومتی و این دو را مترادف و هموزن و همسنگ هم می شمارند. طی سالهای پس از پیروزی انقلاب ، این برداشت انحرافی همراه با نوعی ترس از پرسشگری به جامعه منتقل شد. این واقعیت سیاسی و اجتماعی ، یک حاشیه امن را برای کسانی بوجود آورد که بدون واهمه از هرگونه پیگرد و پرسشی، بیت المال و منابع عمومی را در انحصار خویش دانستند و کردند آنچه را که باید از آن دوری می جستند.در اینجا برای هشدار به حاملان این باور خطرناک که متاسفانه گاهی با چهره دین مدارانه دلسوزی برای مردم ظاهر می شوند ، نکات مهمی از سیره مولای متقیان حضرت علی (ع) در برخورد با متجاوزان به حقوق مردم و بیت المال را تقدیم می کنم :

 امام علی (ع) در نامه چهلم خطاب به برخی از کارگزاران می فرماید: به من خبر رسیده که کشت زمینها را برداشته و آنچه را که می توانستی گرفته و آنچه در اختیار داشتی به خیانت خورده ای ! پس هرچه زودتر حساب اموالت را برای من بفرست ! و بدان که حسابرسی خداوند از حسابرسی مردم سخت تر است.

حضرت علی (ع) در نامه چهل و سوم که بر اساس گزارشی رسیده از مصقله بن هبیره شیبانی کارگزار آن حضرت در منطقه اردشیر خره (فیروزآباد فارس) صادر شده او را بر رعایت نکردن عدالت توبیخ می کند و می نویسد: در باره تو به من گزارشی داده اند که اگر چنان کرده باشی خدای خود را به خشم آورده ای و امام خویش را نافرمانی کرده ای. خبر رسید که تو غنیمت (بیت المال) مسلمانان را که نیزه ها و اسبهایشان گرد آورده و با ریخته شدن خونهایشان به دست آمده به عربهایی که خویشاوندان تو هستند و تو را گزیده اند پخش می کنی ! به خدایی که دانه را شکافت و پدیده ها را آفرید! اگر این گزارش درست باشد در نزد من خوار و منزلت تو سبک گردیده است. پس حق پروردگارت را لبیک شمار و دنیای خود را با نابودی دین آباد مکن که زیانکارترین انسانی.

امام علی علیه السلام در امر نظارت بر حرکات و رفتار کارگزاران حتی مسایل معمولی و پیش پا افتاده را نادیده نمی گرفت و از آنان بازخواست می کرد. از این رو در نامه به عثمان بن حنیف ، وی را به جهت شرکت در میهمانی بعضی اشراف بصره مورد توبیخ و سرزنش قرار می دهد و می گوید: گمان نمی کردم میهمانی شخصی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندان آنان بر سر سفره و دعوت شده اند! بنگر در کجایی و بر سر کدام سفره می خوری ! پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمی دانی دور بیفکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف کن.

امام علی (ع) دوستی در بصره به نام علا ابن زیاد داشت ،مریض می شود و امام به عیادت او می رود. مولا علی (ع) هنگامی که خانه عریض و طویل او را می بیند خطاب به او می گوید: با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. علا سپس شکایت برادرش عاصم را که گوشه گیری را انتخاب کرده و لباسهای مندرس پوشیده به علی علیه السلام می کند. مولا فرمان می دهد که او را احضار کنند. وقتی او را می آورند خطاب به او می گوید: ای دشمنک جان خویش! شیطان بر تو راه یافته و تورا صید کرده آیا به خانواده ات رحم نمی کنی… عاصم بن زیاد عرض کرد: «یا علی ! من از تو پیروی می کنم.» امام علی (ع) در جواب گفت: خداوند متعال بر پیشوایان عدل و حق واجب کرده است که برخود سخت گیرند و شیوه زندگی را هماهنگ با وضع زندگی طبقه ضعیف مردم قرار دهند تا ناداری و فقر فقیر را از جا به در نبرد.ابن ابی الحدید در این باره می نویسد: پس از فرمایش امام علی (ع) به عاصم وی از مکانی که در آن نشسته بود حرکت نکرد مگر اینکه عاصم لباسهای کهنه و مندرس را به در کرد و لباس نو پوشید.

عبدالله بن ابى رافع گوید: طلحه و زبیر نزد امیرمؤمنان على(ع)آمدند و گفتند: «عمر» در تقسیم بیت المال با ما اینگونه رفتار نمى کرد. على(ع) فرمود: پیامبر با شما چگونه رفتار مى کرد؟ اینان ساکت شدند. حضرت فرمود: آیا پیامبر خدا بیت المال را به تساوى بین مسلمانان تقسیم نمى کرد؟! گفتند: بلى. على(ع) فرمود: آیا شیوه پیامبر سزاوارتر به پیروى است یا شیوه عمر؟! گفتند: شیوه رسول خداسزاوارتر است. ولى اى امیرمؤمنان ما داراى سوابق (انقلابى!) هستیم و زحمت و مشقت کشیده ایم و در راه اسلام رنج برده ایم و از نزدیکان پیامبریم!على(ع)فرمود: آیا سابقه شما بیشتر است یا من؟ گفتند: سابقه تو. فرمود: آیا نزدیکى شما به پیامبر بیشتر است یا نزدیکى من؟ گفتند: نزدیکى تو. فرمود: آیا شما بیشتر در راه اسلام رنج بردید یا من؟ گفتند: شما. فرمود: فَوَاللهِ ما أنَا و أَجیرى هذا إلّا بِمَنزِلَة واحِدَة;

اما چرا مافیای قدرت با استفاده از بازوهای رسانه ای و تیتر فروشان اینگونه بدون روتوش از رانت خواری و دست اندازی به منابع قدرت بی شرمانه  سخن بر زبان می راند و مجموعه شهرداری را ملک خانواده و تبار می پندارد؟

از زمانی که سید خلف موسوی از سوی اکثریت شورای اسلامی کلیددار شهر اهواز شد با اتکا به تجارب مدیریتی  تقریبا سه دهه خود و همچنین کاریزمای موثر و بکارگیری همه ظرفیت ها و امکانات و بهره جستن از توان نیروهای جوان ،توانست این کلانشهر غرق شده در رکود و روزمره گی را دچار تحول و در کمتر از یک سال تبدیل به کارگاه بزرگ عمرانی و سازندگی کند.

سیدخلف موسوی برخلاف سیره اسلاف خود بجای اشتغال به رنگ آمیزی جدول ها و آسفالت ریزی ،طرح های عمرانی بزرگی را کلید زد که در تاریخ اهواز بی سابقه و کم نظیر بوده است.زیرگذرها ،پل های درون شهری ،روگذرها و توسعه پل سوم اهواز و آغاز عملیات اجرایی روگذر میدان شهید بندر بعنوان بزرگترین پروژه عمرانی جنوب شرق کشور نمونه های برجسته ای از این نهضت عمرانی بزرگ است.

کسانی که شناخت کافی نسبت به توانمندی ها و شخصیت شهردار موسوی داشتند این پیش بینی را کرده  بودند که سید خلف مرد روزهای سخت و پایه گذار “طرح های ماندگار” در اهواز خواهد بود به همین دلیل در همان روزهای نخست حضور سید در عمارت جنب راه آهن ، عده ای توپخانه تخریب و تهمت را بسوی او فعال و روزانه دهها تیتر و نوشتار آغشته به تیرکین روانه اش کرده و می کنند.

طراحی سناریوی انتخاباتی اولین ابزار جماعت رانت خواران و هویت طلبان برای مقابله با ماشین عمرانی شهرداری اهواز بود.هر فعالیت و انتصاب در شهرداری با رویکرد انتخاباتی تفسیر و تاویل می شد .علیرغم اینکه موسوی همواره تاکید می کرد هنوز تصمیمی برای حضور یا عدم حضور در انتخابات مجلس اتخاذ نکرده است ،اما همچنان مافیای قدرت حاشیه را در پیش می گرفت.این طیف برای عبور سید خلف بشدت روی مساله نامزدی وی برای انتخابات سرمایه گذاری کرده بود و در این راستا از تاکتیک چماق و هویج بهره می جست .از یک سو آمادگی خود را برای پذیرش استعفای انتخاباتی سید اعلام می نمود و از طرفی دیگر سییگنال هایی مبنی بر استفاده از گزینه استیضاح در صورت عدم اعلام کاندیداتوری برای مجلس ارسال می کرد.

همزمان با اجرای تاکتیک دو جانبه فوق الاشاره ،محافل شبانه جریان ویژه خوار برای تعیین جانشین سید خلف نیز بطور مستمر برگزار می شد و در نهایت نام آقای پرماجرا بعنوان گزینه جریان مذکور بر خروجی رسانه های هم پیمان قرار گرفت. برخی از وابستگان رسانه ای مافیای تیترفروشی نیز که منافع خود را در شهرداری از دست رفته می دیدند ،شب و روز به بیان فضایل و مناقب آقای پرماجرا می پرداختند و از طرفی شهردار موسوی را تهدید به استعفا می کردند.

اما موسوی با تاکید بر عهد و پیمان خود با مردم و اصرار بر به نتیجه رساندن طرح های بزرگ عمرانی و نفی قطعی مساله کاندیداتوری در انتخابات مجلس دهم تمام نقشه های جریان “ویژه خوار” را برهم ریخت و روح دوباره ای به کالبد خسته و رنجور شهرداری دمید و عزم کارگران و کارکنان این دستگاه عمومی را برای خدمت بیشتر به شهروندان راسخ تر و محکمتر کرد.این اقدام سید خلف موسوی از جنبه دیگر نقاب از چهره این جریان برداشت .شهردار اهواز برای تکمیل عهد و پیمان خود با مردم ،پرونده ویژه خواری ها را گشود و ضمن سرک کشیدن به سازمان ها ،معاونت ها و مناطق به شناسایی رانت ها و حذف آنها از بدنه شهرداری پرداخت .این رویکرد بشدت موجبات عصبانیت لشکر رانت خواران و آقای پرماجرا را فراهم ساخت .این جریان با انصراف سید خلف موسوی از نامزدی انتخاباتی قافیه را باخت و منافع خود را در خطر دید تهاجم گسترده ای را علیه وی با آتش تهیه سمپات های رسانه ای سازماندهی کرد تا شاید بتواند بدنه شورا را برای استیضاح یا کنارگذاشتن شهردار همراه خود سازد اما برعکس ، نطق توام با عصبانیت آقای پرماجرا برخلاف انتظار هزینه های هنگفتی در افکار عمومی را بر پارلمان شهری تحمیل و به چالش سختی کشاند بطوریکه حق دانستن استخدام بستگان اعضای شورا ، مردم و منتقدان را به تامل در سرنوشت نهایی شورا و چگونگی تعامل آنها با حق الناس و بیت المال واداشت.

جریان مذکور یک بار دیگر نیز گرفتار عصبانیت شد و هنگام بررسی لایحه اجرای سه طرح مشترک شهرداری اهواز و کوت عبدالله برای حمله به شهردار راه انتقام از مردم کوت عبدالله را در پیش گرفت بطوریکه ساعاتی پیش عده ای با نام بردن از یک خانم حمله وی به مردم کوت عبدالله را مایه عزت یک شریحه اجتماعی و نوعی مبارزه با رانت خواری می دانند ،غافل از اینکه کوت عبدالله جز مناطق قدیم و اصلی و همچنین پاره تن اهواز و همچنان در حوزه خدمات شهری و اجتماعی قابل تفکیک از اهواز نیست.از سویی سرکار علیه مذکور نه از سردلسوزی برای مردم ، کمک به اجرای پروژه های مشترک با شهرداری کوت عبدالله را گناه غیرقابل بخشش می داند بلکه بدلیل اخراج یکی از بستگان خود این غائله تبلیغاتی را به راه انداخته است.

اینکه برخی اعضای شورا بدون روتوش ویژه خواری را نهادینه می کنند باید نگران آینده اهواز و فعالیت های عمرانی آن بود .هر روز که پرونده تازه ای از بایگانی راکد رانت خواری ها گشوده می شود غوغا و غائله جدیدی طراحی خواهد شد تا حاشیه امنی برای ویژه خواران ایجاد کند .البته این امور را باید به فال نیک گرفت زیرا نقاب از چهره برخی مدعیان اصولگرایی و دلسوزی برای مردم می کشد که چگونه جهت دفاع از منافع بستگان و هم تباران خود تمامی ارزش ها و قوانین را زیر پا می نهند و برخلاف فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر مبارزه با فساد و ویژه خواری به نهادینه کردن این پدیده شوم در یک نهاد اقتصادی و عمرانی پرداخته و عزم خود را در این راه جزم کرده اند