کدام اتاق شایسته اهواز است! / علی عبدالخانی

یکی از مهمترین وظایف اتاقهای بازرگانی در کشورهای توسعه یافته درحقیقت باز کردن دربهای حتی بسته بازارهای خارجی به روی کالاهای تولید شده درمبداء است.از این منظرهر بازرگان وحتی تولید کننده کالا بعنوان نماینده ای است که کالاهای تولیدشده درکشور خود رابه سایر ممالک عرضه میکند.بدون شک وبطور بلقوه وظایف اطاقهای بازرگانی و…به محدوده مشخص […]

یکی از مهمترین وظایف اتاقهای بازرگانی در کشورهای توسعه یافته درحقیقت باز کردن دربهای حتی بسته بازارهای خارجی به روی کالاهای تولید شده درمبداء است.از این منظرهر بازرگان وحتی تولید کننده کالا بعنوان نماینده ای است که کالاهای تولیدشده درکشور خود رابه سایر ممالک عرضه میکند.بدون شک وبطور بلقوه وظایف اطاقهای بازرگانی و…به محدوده مشخص منتهی نمیشود وبنا به اینکه یک اطاق تاچه حد قادر به تفعیل ظرفیت ها باشد،افق پویایی و عملی کردن وظایف نیز شکلی روشن بخود خواهد گرفت.

بحثی نیست که اعضاء اتاق باانتخاب نمایندگان توانمند(درمعنای دقیق کلمه)وتحول خواه میتوانند به منویات مشروع خود از طریق دستیابی به یک هیات نمایندگان وسپس هیات رییسه ورییس متناسب با خواسته وامال خود جامه عمل بپوشانند ونسبت انتساب اتاق به خود را در دو بعد شکل ومضمون بیش از گذشته افزایش دهند.مگر نه اینست که اتاق درحکم یک پارلمان مصغر وکانون ومرکزی برای هم اندیشی فعالان اقتصادی ومنعکس کننده افکار وایده هاوتمناهای بحق انها ومناسبترین محل برای تضارب آراء همه اعضا درجهت استفاده حداکثری از امکانات وظرفیتهای موجود باید باشد،

آیا چنین امری حداقل دراهواز صورت وشکلی عینی بخود گرفته است؟به حکم منطق وبا بهره گیری از تجارب اتاقهای موفق،حق این نیست که فرصتی برای نیروهای خلاق وتوانمند از طریق انتخاب اشخاص جدید یا تنوع در روتین حاکم طی بیش ازدوازده سال درقالب مجموعه پانزده ،پنج و ریاست اتاق ایجادشود؟آیا زمان آن نرسیده تا خونی تازه در عروق هدایتگر منتسب به این تشکل مدنی به چرخه درآید؟مدیریتی که یک پیام تسلیت نایب اول خود را بعنوان خرق جامه قوانین تلقی وحتی امور اخلاقی وقابل تسامح را جزءصلاحیتهای اختصاصی خود تلقی وانگونه از هرگونه تقرب به ساحت صلاحیتهای مشابه مربوط به خود برآشفته میشود،چگونه میتواند جامع اندیشه های اعضا از یک سو ورافع دغدغه های هرکدام از انها از دیگر سو باشد؟قاعدتا ریاست بیش از یک دهه دریک نهادمدنی-انتخابی زمانی جایز است که یک رییس قادر باشد برای جزءجزء آن سنوات کارآمدی مدیریتی خودرا مستندا ومستدلا(بامعیارهای قابل قبول)توجیه وثابت نماید که وجود ایشان در هر سال منتج به فلان نتایج مشخص،ملموس وقابل دفاع بوده،درغیر اینصورت وضعیت شبیه به مدیران انتصابی میشود که صرف رضایت مقام ارشد دولتی از یک مدیر ممکن است مدیریت ایشان رابدون لحاظ معیارهای پیش گفته ادامه واعتنایی به شاخصهای مورد نظر نیز نداشته باشد.

راقم با عنایت به موقعیت صنعتی،کشاورزی،مرزی ،بندری و…استان جایگاه نازل اتاق رابدون شک متوجه سکاندار اتاق میدانم چرا که جمع شدن چنین فرصتهایی بطور بلقوه بستر پویایی وتقدم رتبه ای اتاق اهواز را باید درپی داشته باشد که درمانحن فیه وبدلیل ناکارامدی حاصل از رکود مدیریتی موجود،چنین فرصتهایی به شکل به هدر رفتن تواناییهای ذاتی اعضاءخودنمایی میکند. از ریز ومصادیق ماحصل درسالیان گذشته بطور موقت وبمنظور لحاظ اصل اختصار میگذریم اما بعنوان تتمه ای از شرح حال اتاق چند سوال را مطرح مینماییم:

باتوجه به نقش محوری صادرات واندراج آن درشرح وظایف اصلی اتاق،چرا از صادر کنندگان نمونه که عمدتا از اعضای اتاق هستند،هیچگونه تجلیل وتقدیری صورت نپذیرفت؟آیا وظیفه یا مشغله یا اولویت دیگری مانع از تحقق چنین وجوبی گردید؟چرا نقش اعضاء دربحث هم اندیشی وتضارب آراء بمنظور خروج از رکود حاکم ،محدودبه تمدید کارت بازرگانی واخذ حق عضویت وامور روتینی وغیر تاثیر گذار دیگر شده است؟آیا تسهیل در انجام چنین کارهایی برای یک عده ومانع تراشی درمسیر عده ای دیگربا هدف تحکیم چیدمان آراءموردنظر وهدایت آنها به سمت نوعی مهندسی انتخابات تعریف نمیشود؟

آیا سپردن امورمختلف اتاق بدست یکی از کارکنان مقرب بویژه ارتباط بااعضاء تحت عنوانی بنام هماهنگی ،میتواند در راستای ادای وظایف شفاف محوله به آن کارمند تفسیر شود؟مگر نه فلسفه ذاتی وحتی رویه های اخلاقی وموازین قانونی حضور مشاورین ومعاونین یک سازمان یاموسسه دولتی مرتبط به شان ساختاری اتاق(درکنار یک کاندیدا)را بدلیل تعارض با اصل عدالت وبرهم خوردن موازنه رقابت سالم وبرابر میان نامزدها را به زیر سوال میبرد؟آیا چنین مسافتی از حمایت ودخالت برای همه کاندیداها لحاظ شده است؟در پایان تنها متذکر میشویم که اتاق فعلی از حیث هدایت شأنی ولحاظ منزلتی وانچه شایسته ومستحق آن بود ،از دیدگاه راقم کارنامه قابل قبولی نداشته که با اعتماد اعضا به نیروهای توانمند ودلسوز از یک سو ودور کردن برخی دولتیان از فرایند منتهی به ترکیب مدیریتی ان از سوی دیگر همچنین تمسک آنها به برگزاری انتخاباتی قانونی (بدور از هرگونه دخالت یا تاثیر)میتوان زمینه خلق بستری برای تولد یک اتاق شایسته وپویا را فراهم نمود.

علی عبدالخانی
روزنامه عصرکارون
سه شنبه هفتم بهمن ماه ۱۳۹۳