تنبیه فیزیکی یک معلم! / بقلم علی عبدالخانی

هرچند که حرمت واحترام به هرپیشه وشغلی امری قایم به ذات است ونمیتوان حرفه ای را نسبت به دیگری از این جهت مقدم شمرد،بااین وجود شغل ورسالت معلمی رامیتوان محترمترین مشاغل برشمرد.همه جوامع ومکاتب براین شق از موضوع متفق القولند.اینکه معلمی شغل انبیاست کلامی برآمده از فراق وازجنس گزافه گویی نیست.البته این هم بمعنای این […]

هرچند که حرمت واحترام به هرپیشه وشغلی امری قایم به ذات است ونمیتوان حرفه ای را نسبت به دیگری از این جهت مقدم شمرد،بااین وجود شغل ورسالت معلمی رامیتوان محترمترین مشاغل برشمرد.همه جوامع ومکاتب براین شق از موضوع متفق القولند.اینکه معلمی شغل انبیاست کلامی برآمده از فراق وازجنس گزافه گویی نیست.البته این هم بمعنای این نیست که میان شأن وشخص معلم نباید تفکیک قایل شدوصرف اشتغال به چنین شغلی رابمنزله الحاق این صفت ارزنده دانست چراکه بسیارندکه نتوانسته اند میان شکل وجوهر این رسالت،نوع دوم رابرگزینند و برغم کسب چنین عنوانی اما محدود به پوسته وقشر آن مانده انداما ودرهرحال اصل بر لزوم حفظ منزلت معلمان است.

اهل دل منزلت معلم رامقدم بر شأن پدر میدانند واینگونه استدلال میکنندکه رسالت پدر برغم همه اهمیتش،رسالتی رشد ونمویی وکاملا جسمی است امارسالت معلم رسالتی است مستقر دردانایی ومعرفت وبا رشد جسم وفیزیک بیگانه.از این مقدمه میخواهیم پرده از تعدی وجسارت به ساحت وحرمت یک معلم خرمشهری برداریم.میخواهیم به سیلی خوردن یک معلم از دستان یک مسمی به پدر اشاره ای داشته باشیم.معلمی که ماده درسی اش قران واخلاق است اما درمقابل چشمان دانش آموزانش آنگونه تنبیه شد.تنبیه کننده که ظاهرا عنوان مدیریتی مشخصی در گمرک رایدک میکشد،به صرف گزارش فرزند دلبندش حکم به تنبیه فیزیکی-علنی معلم راصادر وشخصا حکم صادره رابه مرحله اجرا در می آورد.

قدرت واقتدار ونگاه فراقانونی وبی اعتنایی به ابتدایی ترین مفاهیم اخلاقی از سوی برخی یدک کشندگان عناوین وصاحبان پست ومنصب والبته فقدان ظرفیت وتوان تحمل حوزه های پر اختیارو…ازمهمترین عوامل بروز چنین حوادث نگران کننده است،وگرنه چرا باید به شان ومنزلت یک معلم در روز روشن چنین تعدی وتجاوزی بشود وعده ای که مشروعیت خود را از مردم گرفته اند ونمایندگی مردم درقوه تقنینی رانیز برعنوان خود افزوده اند،بجای دفاع از مظلومیت مظلوم درکنار طرف مقتدر قرار میگیرند.براساس اطلاعات واصله مدیرآموزش وپرورش خرمشهر برغم همه فشارها وحتی احتمال ازدست دادن مسولیتش، تمام قد درکنار مظلومیت این معلم ایستاده وبرپیگیری موضوع واحقاق حق از طریق مرجع قضایی اصرار میورزد.

امام جمعه شهر وبسیاری ازمسولین همچون مردم خرمشهر بویژه قشر معلمان نیز بر لزوم اعاده حیثیت واحقاق حقوق معلم درچارچوب قانون تاکید مینمایند.اینکه جسارت وطغیان وغرورناشی ازتمکین اقتداری شخصی(باهرپست ومنصبی که باشد)تابدانجاپیش برود که تنها بخاطر ارضای مزاج خود وفرزندش معلمی راشخصا تنبیه کند،این اتفاق نیازمند تامل وتدبر فوری است.اگرقرار باشد هرمسولی شخصا احکام جزایی ناموجود درقوانین موضوعه(همچون تنبیه معلمان) راصادر ودرهمان لحظه به مرحله اجرا بگذارد،دیگر چه حرمتی برای قانونگذار ومراجع صالح قانونی باقی میماند؟ازطرفی چرا عده ای بویژه انان که نماینده مردم تلقی میشوند، بجای استقرار درموضع حمایت از اخلاق وترویج قانون وقانونمداری وحاکمیت فضایل اخلاقی،باید درکنار جسارت کننده قرار بگیرند وتمام نفوذ خود را در راه تحقیر هرچه بیشتر طرف مظلوم بکار گرفته وبرای به سر انجام نرسیدن دادخواهی معلم مزبور به همه شیوه های فراقانونی ازجمله فشار یاتهدید مدیرآموزش وپرورش خرمشهر متوسل شوند؟راقم که همچون سایر شهروندان خرمشهری از این رویداد تلخ بشدت متاثرشده ام ضمن ابراز انزجار از این پدیده رفتاری خطرناک ولزوم ممانعت فوری از ابعاد خطرناک آن،از مقامات استانی همچون استاندار ومدیر سازمان اموزش وپرورش استان و…تقاضای ورود وجانبداری رسمی از جهت ضعیف در این معادله رامینمایم.فراموش نکنیم که گذر بی تفاوتانه از چنین رفتار تاسف آوری میتواند،یک رفتار را به یک سیره وروش وسپس به یک فرهنگ تبدیل کند.این یک آزمایش اخلاقی است وهمگان بااتخاذ مواضع مشخص باید مانع از ادامه آن شوند.

علی عبدالخانی
روزنامه عصر کارون
دوشنبه بیست ودوم دی۹۳