بـرزخِ بی اعتنـایـی

دکتر فاضل خمیسی : یکی می‌گوید زندگی زیباست و خُرده زمانی است که باید از آن کام گرفت، دیگری از رنج و سختی روزگار زبان به شکوه می گشاید، و آن دورتر، میان خواستن و نخواستن این مفهوم ، جایی کوچک وجود دارد که مملو بلاتکلیفان سرنوشت است! مثل جایی تنگ میانِ نخواستن این زندگی […]

دکتر فاضل خمیسی : یکی می‌گوید زندگی زیباست و خُرده زمانی است که باید از آن کام گرفت، دیگری از رنج و سختی روزگار زبان به شکوه می گشاید، و آن دورتر، میان خواستن و نخواستن این مفهوم ، جایی کوچک وجود دارد که مملو بلاتکلیفان سرنوشت است! مثل جایی تنگ میانِ نخواستن این زندگی و نخواستن مرگ! .هیچ جوابی آنطور مستدل و کافی نیست که بتواند قاطبه را قانع نماید ، اما یقیناً «مرزهای جغرافیایی» در تحقق خوشبختی نقشی اساسی داشته و میتوانند در سرکوب یا شکوفایی آمال انسانها بعنوان عنصری اصلی تلقی شوند.با به اتمام رسیدن عصر روشنفکری عام و شروع تئوریِهای تخصصی و با به کُرسی نشستن علم و عقلانیت بعنوان فرایند تکامل زیستی، بشریت امروزی غیر قابل مقایسه حتی با ده سال قبل است !

دیگر مباحثی از قبیل تقابل سنت و مدرنیته بدلیل مغلوب شدن سنت در برابر رویدادهای نوین اتلاف وقت و بیهوده نگاری بشمار میآید. حالا دیگر به جای نیاز ، این «رؤیاها» هستند که ترقی و پیشرفت جوامع را رقم زده و ضرب المثل : « احتیاج ، مادر اختراع است » کارکرد عصری ندارد، تقریباً در زمان حاضر بسیاری از جوامع بشری به محدوده ی «فرانیازها» پا گذاشته که با تمامی دوران پیشین فرسنگ ها فاصلمند است .تا پیش از این رویاهای انسانها به تبع تامین نیاز و پرورش آنها متفاوت و تصور خوشبختی هر کس به فراخور تعریفی که از زندگی داشته با سایرین متفاوت بود، اما از آنجا که انسان امروزی وابسته به تکنولوژی است و این »دستاوردِعقلی» تبعیت مرزی نداشته و همه چیز از فضا تا طبیعت را بهم می تند، در حال یکسان سازی آرزوهای انسانهاست. ممکن است ، به خیلی دلایل سیاسی و اجتماعی برای یک دخترِنوجوان افغان رفتن به دانشگاه یک خیال آرزویی باشد، اما این بمعنای آن نیست که او هم بمانند دختر دانمارکی، رفتن به کره ی مریخ را در مجموعه ی آرزوهای خویش نگنجاید!

چند روز پیش در خبرها آمده که:«دختری از کشور عربستان بعنوان فضانورد انتخاب و برای کشفیاتی علمی به فضا اعزام و خارج از مدار کره ی زمین با خانواده اش تماس و صحبت کرده است»، نکته خبر آنجاست که برای کشوری که زنانش تا چند سال قبل اجازه ی رانندگی روی زمین را نداشته اند و اکنون فضاپیمایی میکنند برای سنت گرایان راهی به جز انقیاد در برابر تمدن باقی نگذاشته است ، «تمدنی» که ثمره اش آزادی و تحقق مطالبات عقلانی و نظامند است، خوشبختانه تکنولوژی سیاسی با بهره گیری از به چالش کشیدن تصمیمات حاکمان باعث گردیده ، جوامع در یک مسیر هماهنگ از پیش تعیین شده قرار گرفته و دیر یا زود هر حکمرانی خویش را پاسخگوی اراده ی مردم بداند.

تعالی یک دانه ی سیب در نهایت میوه ای بنام «سیب» با خصلت هایی از پیش تعیین شده است ، اما برای آدمی مرزی برای ترقی و صعود نیست، از آنجا که در عصرِشکل گیری ملّتی بنام «انسان» هستیم و تمام آدمیان از حال و روز هم خبردار هستند ، مطالبات انسانی هم در حال یکدست سازی است ، حالا «برتری» فقط در استفاده از ظرفیت های انسانی تعریف میشود و لاغیر!

رؤیاها دیگر محبوس دائمی جغرافیا نبوده و حتی نقشِ طبیعت بعنوان راهنمای کردار انسان رنگ باخته است، کنون عقل بشری توانسته بوسیله ی علوم جدید بر طبیعت تسلط یافته و بر مبنای تفکر و ابداعات خویش به ساماندهی آن بپردازد. حالا دیگر قحطی و گرسنگی نشاندهنده ی بخل آسمان نیست بلکه نمایان ساختن بی کفایتی و بیسوادی مدیرانی است که نتوانسته اند علوم جدید را در خدمت کشاورزی قرار دهند. در عصر دانش وظیفه ی سیاسی بر پایه ی تکنولوژی و عقلانیت تعریف شده و جایی برای حرافی و سیاست ورزی فریبکارانه نیست، و در این میان کیفیت سیاسی رابطه ی مستقیمی با اراده و رضایت مردم پیدا میکند.

هستیمندی انسان جدا از هستی لایتناهی نیست و قفس سازی برای آمال بدترین تضییع حق فردی است. به برکت تکنولوژی و آگاهی ، جهان در حال خوش بینی است بطوریکه براساس داده های معتبر بین المللی ؛ کاهش گرسنگان ، بهبود آزادی ، توجه به محیط زیست، استقلال ماهیتی کشورها و … در حال رشد بوده و دغدغه ی بشر آینده زندگی مسالمت آمیز همراه با رفاه و آرامش بیشتر است.