پیوند حلقه های درد – قسمت یازدهم

عارف خصافی : زیبایی هایی که در جهانِ پیرامون ما وجود دارد، تنها با ذربین می توان تماشا کرد تا به ژرف بودن معنای آنها رسید . عملکردِ زیبای هر حلقه از حلقه های اطراف ما باعث می گردد تا روح انسان تلطیف یابد و نشاط بخشد*. آن هنگام که مادر را بسمت خدا دیدم […]

عارف خصافی : زیبایی هایی که در جهانِ پیرامون ما وجود دارد، تنها با ذربین می توان تماشا کرد تا به ژرف بودن معنای آنها رسید . عملکردِ زیبای هر حلقه از حلقه های اطراف ما باعث می گردد تا روح انسان تلطیف یابد و نشاط بخشد*.

آن هنگام که مادر را بسمت خدا دیدم و سجده ای معنادار رفته بود و اشکهایی که سرازیر می کرد، مرا در فکر فرو برد. آن روز که با عملکرد زیبای مدیر ، سختی ها، رنگ آسانی گرفت تا جهان در روح و روان یک خانواده معنا پیدا کند، سبب شد تا ناامید نیز کمرنگ گردد.

کم کم زیبایی ها ظاهر گشت.نشاط و شادابی پدیدار شد وعده هایی که هر چند، بطور کامل تحقق نشده بودند، انرژی روح و جسم را تقویت نمودند.و بعد از آن..
خانه نیز بفروش رفت.خانه ای که خاطرات یک عمر زندگی را در پی داشت.

تا اینکه به خانه ی سازمانی منتقل شدند.خانه ای که امیدِ پدر و مادر را دو چندان ساخت.از طرفی ، نگاه حسرت آور به خانه ی قدیمی بود که برای آنها، آه را بدنبال داشت.

با انتقال آنها به خانه ی سازمانی،، جنب و جوش و تحرکِ ناشی از هیجانِ امیدبخش، در وجودشان ظاهر شد.جنب و جوشی، جهت احیای یک انسان بیمار که در بستر، دراز کشیده بود بوجود آمد.برادری که مدتها بی حرکت در بستر خود دراز کشیده بود و تنها با نفس کشیدن،، زندگی خود را ادامه می داد.بالاخره وقت آن فرار رسید‌.

او را به اتاق عمل بُردند.ساعت ها، طول کشید.پدر و مادر و بهتر بگویم همه حلقه های یک خانواده، به انتظار چنین لحظه ای بودند.اما نگرانی و انتظار از نگاه به یک سرنوشت آنها را کلافه کرده بود.

ساعت ها گذشت.انتظاری بسیار زجررآور بود تا اینکه از اتاق عمل بیرون آمد. زندگی، کم کم، رنگ خوش را پیدا کرد اما تجربه ی تلخِ گذشته، سبب شد تا دیگر تکرار نگردد.همه بفکر رفته بودند.بدنبال راه و ایده شدند تا دیگر اسیر حوادث نشوند.

تولید جهت زندگی بهتر_ شدند.اقتصاد سالم برای رفاه این چیزی بود که بدنبالش بودند.زیرا بخوبی دریافتند، حوادث روزگار چون حیوانی درنده می ماند _ هر از گاهی_ احتمال هجوم را دارد، تنها راه دفاع در برابر چنین دردی ایجاد اشتغال جهت بقا می باشد، تا مبادا_ بار دیگر_ گرفتارِ واژه ی تلخ *نیاز* شوند.

ادامه دارد..