تخلفات عاطفی یا تنبیه کرامتی

حسن گریباوی : چند وقتی است که آموزش و پرورش، معلمان و مدارس به عنوان سرتیتر خبرها در چشم و گوش مردم رژه می روند و حتی اخبار مربوط به آنها نیز هم راستای صفحات حوادث روزنامه ها از اهمیت خاصی برخوردار شده است. از بحث بازگشایی مدارس و دلمشغولی های خانواده ها و استرسورهای […]

حسن گریباوی : چند وقتی است که آموزش و پرورش، معلمان و مدارس به عنوان سرتیتر خبرها در چشم و گوش مردم رژه می روند و حتی اخبار مربوط به آنها نیز هم راستای صفحات حوادث روزنامه ها از اهمیت خاصی برخوردار شده است. از بحث بازگشایی مدارس و دلمشغولی های خانواده ها و استرسورهای حاکم بر جو مدرسه گرفته تا رتبه بندی و همین اواخر بحث کوتاه کردن موی دانش آموزان مدرسه توسط افسران سپاه پیشرفت که همه آنها باعث می شوند که تحلیل ها، توییت ها و نگاه های خاصی را سمت خود روانه کنند.

در این نوشتار قصد دفاع محض و پاک کردن صورت مسئله ها را نداشته و نداریم اما با ندای شعور سعی داریم به پارادوکس های فکری در این زمینه بپردازیم که بدون شک دغدغه های اکثر مردم سرزمینمان در یک چارچوب کلان هستند.

اتخاذ تصمیمات غیرمنطقی، معرفی و نشان دادن مدیران ناشایست و غیر متخصص حوزه آ.پ، تغییر ساختار آ.پ ، نگاه سیاسی و غیره شاید این علل را از جمله مهمترین مواردی باشد که در اذهان جامعه به توان منشاء حجم بالای مشکلات آموزش و پرورش معرفی کرد اما در کنار همه این موارد به احتمال زیاد نگاه تبعیض آمیز و نابرابر از دید فرهنگیان باعث ایجاد شخصیت های خُرد شده با ذهنی پریشان در این قشر را قلمداد کرد.
وقتی در مقابل این همه تخلفات سازمان ها که نفس های مردم را در این ایام گرفته و حق خوری بیداد می کند اما سخنگوی محترم دولت به پشتوانه رسیدگی به تخلفات موجود در خصوص تراشیدن موی دانش آموزان توسط مدیر و معاون توییت (بستری که بدنبال حوادث ۸۸ و طبق قوانین کشور مسدود شد) می کند و با شادی زیر پوستی سعی دارد به نظارت دقیق و اصولی خودشان اشاره‌ای بکند، ابهامی خاص برای اکثر مردم تداعی می گردد که آیا مسئله ای مهم تر از این عمل ناشایست کارکنان مدرسه نبود که نیاز به رسیدگی اصولی داشته باشد.

عزیزان نظارتی چرا در خصوص این همه تحقیر شخصیتی و احساسی فرهنگیان که چند سالی در مورد رتبه بندی (تعلل ها و جفا ها) صحبت ها، نشست ها و اعتراضات مسالمت آمیز انجام شده جهت التیام آن همه رنج ها و طعنه ها و کنایه ها که حتی نقل مجلس دانش‌آموزان گردیده بود، اقدامی جدی و حرکتی مثبت تا الان صورت نگرفته و فقط با پاشیدن نمک بر روح پریشان فرهنگیان سعی در اتو‌کشیدن وجهه خود بوده تا شاید فکر مردم را سمت شایستگی خود سوق دهند. آیا تخلف فقط شامل آن معلم و دست فروشان و کارگر می باشد اما خودروسازی که قیمت ها را به سلیقه خاطر بالا و پایین می کند و بی کیفیت تحویل می دهد متخلف و نیازمند برخورد اصولی نیست. همه این موارد دال بر نبود وجدانی بیدار در رسیدگی به اولویت‌های جامعه است که داد مردم را درآورده و به صورت خشمی پنهان رشد و سلامت اجتماعی جامعه را به سراشیبی هدایت می کند.

بدون شک فرهنگیان نیز نیازمند نگاهی عادلانه به نسبت سایر اقشار دارند و حرف درمانی راه به جایی نخواهد برد، وقتی قرار است از شان و منزلت یک معلم صحبت کنیم و پشتوانه فرهنگی جامعه را جزو عوامل توسعه کشور بدانیم باید بدیهیات این حرفه را از جمله نگاه برابر و اصولی را سرلوحه گفتارها و رفتارهای خود مقرر و مطالبات به حق آنها را همانند دیگر پرسنل ها ادا کرده باشیم. در تحقیقات نیز به این نتیجه دست یافته اند که لازمه بازدهی بهتر و کاهش فرسودگی شغلی در تغییر نگرش و افزایش خودکارآمدی است که در شرایط کنونی نمی‌توان انتظاری برای آن متصور شد.

امیدواریم مسئولان همانطور که پر جنب و جوش به امور ناچیز توجه لالیگایی دارند، بر اولویت های مهم جامعه نیز نگاهی خاص داشته و سعی در القای دیدگاه‌های حداقلی خود بر محیط زندگی اجتماعی مردم (خواسته یا ناخواسته) و بازی با عواطف آنها نباشند.

 

*ککمعلم و دانش آموحته علم روانشناسی