اثر شخصیتِ حقیقی اشخاص بر جایگاه ها !

علی عبدالخانی : جایگاهها اعم از انتخابی یا انتصابی تا چه حد تحت تاثیر شخصیت حقیقی اشخاص قرار می گیرند؟! در این یاداشت حولِ این محور بحث خواهیم کرد: بلحاظ حقوقی جایگاههای انتصابی و انتخابی مشروعیتِ خود را از قانون می گیرند، با این وجود همه چیز به این مشروعیت ختم نمی شود و اموری […]

علی عبدالخانی : جایگاهها اعم از انتخابی یا انتصابی تا چه حد تحت تاثیر شخصیت حقیقی اشخاص قرار می گیرند؟! در این یاداشت حولِ این محور بحث خواهیم کرد:
بلحاظ حقوقی جایگاههای انتصابی و انتخابی مشروعیتِ خود را از قانون می گیرند، با این وجود همه چیز به این مشروعیت ختم نمی شود و اموری همچون پیشینه ی رفتاری، دانش و سوابق اشخاص بر جایگاهها اثرگذار خواهند بود. همچنین تأثیر اصالت و میزان رای بر عملکرد منتخبین انکارناپذیر است. به بیان دیگر، پیشینه ی رفتاری، سلوک شخصی و ابعاد شخصیتی هر شخص همچون آئینه در تعامل و عملکرد ایشان منعکس می شود، بنابراین شاکله ی عملکردی یک مدیرِ انتصابی یا نماینده انتخابی تابعی از اولاً: صلاحیت قانونی و ثانیاً: جزئیات مربوط به شخصیت شخص موردنظر است.

در این فرض، یک مدیر ( انتصابی ) زمانی می تواند ادعای موفقیت در ادای وظایف محوله را داشته‌ باشد که از عنصر ” لیاقتِ قابل احراز ” جهت تصدی جایگاهِ موردنظر بهره ببرد.

جمله ی کلیشه ای ” بنا به شایستگی، شما را به مدیریت فلان جا منصوب می نمایم “* زمانی افزاینده و ناظرِ به فایده خواهد بود که قیدِ شایستگی و لیاقت، بواسطه ی صفاتی همچون تجربه، تخصص و سلوک شخصی پشتیبانی شود و در غیر اینصورت آن عبارت در حد یک کلیشه یا یک ادعای غیرقابل اثبات باقی می ماند.

همانطور که بیان شد صفاتی همچون کارایی، توانمندی و قدرت مانورِ یک نماینده به متغیرهای مختلف همچون دانش، سوابق عملکردی، اصالت و میزان آراء ایشان بستگیِ فراوان دارد لذا هرجا یک منتخب در جایگاه نمایندگی ناکارآمد ظاهر یا باصطلاح در کم و کیف مسئولیت گُم بشود و فعالیت وی محدود به موضوعات شخصی و گروهی گردد، باید نسبت به این قبیل اشخاص به چشم تردید نگریست و حسابشان را از حساب سایرین جدا ساخت. شاید بتوان این گُسست میان جایگاه و منتخب را به اموری همچون ناپختگی و برخی شرایط شخصیتی و پیشینه های فردی ربط داد.

آنچه بیان گردید شبیه به یک قاعده است اما حالت استثنایی آن زمانی است که گاهی یک منتخب با علم به ضعفِ کلی آنچه او را به جایگاه نمایندگی رساند، اما به یکباره به خود می آید و از قواره ی محدودِ گذشته ی خود خارج و به اصطلاح بزرگ می شود و صلاحیتهای قانونی را همچون یک منتخب محبوب و پررأی، به نفع رای دهندگان بکار می گیرد.

چه بخواهیم یا نخواهیم بخشی از وضعیت رفتاری – تعاملی اشخاص تابعی از گذشته ی آنهاست و خوشا به حال منصوبین یا منتخبینی که لیاقت و شایستگی واقعی خدمت به مردم را دارند و از این فرصت بعنوان نقطه عطف زندگی خود به نفع مردم استفاده کنند.