روز جوان، روزی که باید نسل را از نو باور کرد!

روز میلاد حضرت علی اکبر(ع) به عنوان روز جوان شناخته می‌شود که امیدواریم این روز تنها یک روز به نام جوانان نباشد بلکه تلنگری برای توجه بیشتر به این قشر از جامعه باشد.در جامعه جهانی روز ۱۲ آگوست یا ۲۱ مردادماه توسط سازمان جهانی یونسکو روز جهانی جوان نامگذاری شده است اما مبنای نام گذاری […]

روز میلاد حضرت علی اکبر(ع) به عنوان روز جوان شناخته می‌شود که امیدواریم این روز تنها یک روز به نام جوانان نباشد بلکه تلنگری برای توجه بیشتر به این قشر از جامعه باشد.در جامعه جهانی روز ۱۲ آگوست یا ۲۱ مردادماه توسط سازمان جهانی یونسکو روز جهانی جوان نامگذاری شده است اما مبنای نام گذاری روز جوان در کشور عزیزمان روز ۱۱ ماه شعبان میلاد حضرت علی اکبر فرزند امام سوم شیعیان به عنوان است، جوان برومند حضرت امام حسین(ع) که با فداکاری‌هایشان در عاشورا جاودانه شد و درس‌های بسیاری به جوانان داد.حضرت علی اکبر(ع) به روایت مشهور در۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری قمری متولد شده‌اند؛ ایشان از مادری به نام لیلا دختر ابی مرّه در شهر مدینه چشم به جهان گشودند.

روز جوان روزی است که به پاسداشت این قشر عظیم از جامعه نامگذاری شده است. بخشی از جامعه که با توجه به مشکلات فراوان قلب تپنده کشور را تشکیل می‌دهند.جوانی دوره دل خوشی‌هاست دوره رهایی از قید و بندهایی است که در سنین دیگر دست و پای انسان را می‌بندد. انرژی وصف ناپذیری که در دوران جوانی وجود دارد را هیچگاه نمی‌توان در دوره دیگری از زندگی پیدا کرد. سرحال، شاد، پرانرژی و… همگی فقط و فقط در جوانی یافت می‌شود.به همین دلیل است که تمامی شاعران نامی جوانی را چون دری گرانبها می‌دانند که با هیچ پول و متاع مادی نمی‌توان آن را خریداری کرد.

جوانی یادآور روزگار خوشی است، گشتن‌ها، خنده‌ها، شادی‌ها و… دورهمی‌هایی که هیچگاه بر نخواهند گشت پس بایستی به جوان فرصت لذت بردن از این زمان را داد و در عین حال از گوهر وجودیش نیز استفاده کرد.با بها دادن به جوانان می‌توان به قله‌های مرتفع دست نیافتنی رسید. بایستی به جوان کمک کرد تا به اهدافش دست یابد نه اینکه با گفتن کلمه بی تجربه و کارنابلد او را به دامن یاس و نا امیدی سپرد.

جوان را باید درک کرد، باید فهمید، باید شناخت و باید زیر پای او پله‌ای شد تا بالا رود. بالا رفتن او ارتقا همه جامعه است رشد و بالندگی کشور را در پی‌دارد و در آخر مایه افتخار و سربلندی همه خواهد شد.کشور ما جوانان بی‌نظیری دارد جوانانی که لیاقت و شایستگی خود را در هشت سال دفاع مقدس به رخ همه کشیدند. جوانی که تمام امکانات خود را در خارج از کشور رها کرد و برای دفاع از ناموس و کشورش به جنگ رفت.جوانان امروزی فرزندان همان دیروزی‌ها هستند پس می‌توان روی آن‌ها نیز حساب کرد همانگونه که بارها توانایی‌های خود را نشان داده‌اند. بایستی از پیامبر اسلام درس گرفت که جوان ۱۹ ساله‌ای را رهبر سپاه خود کرده و به جنگ با کفار می‌فرستد. این به این معنی است که جوان با رهنمودهای بزرگان می‌تواند سنگ را آب کند. فقط باید قدر او را دانست.

امروز روز جوان، فردا روز جوان و هر روز دیگری روز جوان. اعلام یک روز به عنوان روز جوان فقط گریزی است برای خالی نبودن عریضه طولانی عنوان روزها. وگرنه چه روزی را به یاد داری که روز جوان نباشد. کدام سازمان و نهاد و وزارتخانه‌ای را سراغ داری که با جوان سروکار نداشته باشد. از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و اجتماع، همه چیز در این کشور آکنده از جوانان است.در سرزمین جوانی، جوانی کردن و جوان ماندن سخت است وگرنه هرکسی پس از نوجوانی، لاجرم جوانی است برنا، مسئله این است جوانی کردن.جوانی کردن واژه ای است لیز، مثل صابون آب خورده، به دست نیامده از دست می‌رود. تیز است مثل تیغ و در کشور ما خیلی صفات دیگر دارد که هر کدام را می‌توان در کنار هم قرار داد و نتیجه گرفت. جوانی کردن پدیده‌ای است عجیب، پیچیده و تا حدودی ناممکن.

بسیاری از والدین، مسئولان و صاحب نظران جوانی را می‌پسندند که جوانی نکند. مثل مردان و زنان سالخورده و میانسال سنگین رفتار کند.عجله نکند. همه پیش فرض‌ها و اما و اگرها را در رفتارهایش لحاظ کند.این نگرش محافظه کارانه به جوانی از آنجا ناشی می‌شود که مردان جاافتاده و زنان جهان دیده، حال و حوصله دردسرهای جوانی کردن جوانان را ندارند، دل و دماغ سرعت و عجله جوانان را ندارند. می‌خواهند آنها را به ثبات و رنگ و بوی خودشان در آورند. پیراهن پاره نکرده، مثل آدم‌های هزار تا پیراهن پاره کرده زندگی کنند تا هم خیال خودشان از آینده جوانشان راحت شود و هم به وجود چنین جوانان سنگین و جاافتاده‌ای افتخار کنند.

مسئله امروز جوانان، جوان نیست، بلکه مسئله همان، جوانی کردن است. اگر این روز جوان با عنوان روز جوانی کردن نامگذاری می‌شد، ماجرا کلی از این رو به آن رو می‌شد. زیرورو می‌شد و به هم می‌ریخت، جوانی کردن اولین و مهم‌ترین عامل جوان بودن است. داشتن سن جوانی که متر و معیار مهمی نیست.بیایید به واسطه روز جوان بار دیگر به این موضوع حیاتی نگاه کنیم که به عنوان جوان‌ترین جامعه جهان چقدر فرصت و امکان جوانی کردن در شهر و روستا پدید آورده‌ایم. چقدر روزنه و پنجره برای دیدن. چقدر راه و هدف برای رفتن و رسیدن و چقدر انگیزه و امکان برای ماندن و جوانی کردن به وجود آورده‌ایم. به خیابان‌ها و کوچه‌ها، به معابر و چهارراه‌ها، به استادیوم‌ها و سکوها به لابه لای این جمعیت پیاده روها نگاه کنیم و فراموش نکنیم زندگی آن جوانی که امروز در تنگناهای آگاهانه و ناخودآگاه رنگ عصیان و یا هاشور بی‌خیالی می‌خورد، آینده سرزمینی است که دوستش داریم.