مرگ محسن حمیدی داغ‌دارمان کرد!

دکتر لفته منصوری : امروز (جمعه ۱۰ دی ماه ۱۴۰۰) محسن حمیدی معلم با اخلاق، خوش‌مرام و باصفای اهل ملاثانی و دانش‌آموخته، پژوهش‌گر و دانشجوی ترم اول دکترای جامعه‌شناسی، جوان آینده‌دار و بسیجی این مرزو‌بوم پس از سه روز مرگ‌مغزی، به دیدار پروردگارش شتافت.

محسن در روز سه‌شنبه ۷ دیماه ساعت ۲۱:۵۰ در میدان شهید بندر (چهار شیر) اهواز و در حالی‌که قصد داشت به ایستگاه خودروهای سواری شهر ملاثانی در میدان چهارشیر نزدیک شود؛ توسط یکی از دو خودوریی که با هم‌دیگر کورس بسته بودند؛ زیر گرفته شد و خودرو پس از تصادف، به‌سرعت صحنه را ترک کرد و متواری شد!

دو سال پیش در اسفندماه ۱۳۹۸ محسن را شناختم. او پروپوزال پایان‌نامه کارشناسی‌ارشدش با عنوان «بررسی تأثیر هویت قومی بر کیفیت زندگی فرهنگی در شهر اهواز» را برای من فرستاد تا نقد و بررسی کنم. پژواک صدای پُرمهر و کاوش‌گرانه‌ی او هنوز در ذهنم نجوا می‌کند. این پسر چقدر با ادب و محبت و خون‌گرم بود! محسن معلم بود. معلمی تلاش‌گر و با فهم و درایت که همکاران و دانش‌آموزانش او را از صمیم قلب دوست می‌داشتند و امروز در مرگ ناباورانه‌ی او زانوی‌غم، بغل گرفته‌اند!

محسن را جهالت مدرن و مستی سرریز پول‌های باد آورده‌ی پدران و مادرانی به قتل رساند که بیش‌وپیش از خرید خودرو برای فرزندان بی‌مسئولیت خود؛ فراموش کردند که آن‌ها را تربیت کنند! محسن را سازه‌های بدون مطالعه‌ی تقاطع‌های غیرهم‌سطح مخوف و بدریخت آزادراه‌ها و میدان‌های اهواز به‌قتل رساند که علیرغم پیش‌بینی متخصصان ترافیک از‌جمله دکتر حمزه منصوری‌کارگر که دارای مدرک دکترای حمل‌ونقل و ترافیک از دانشگاه علم‌و‌صنعت ایران و اهلِ ملاثانی نیز هست؛ در گفتگوی اینستاگرامی تقاطع‌های غیرهم‌سطح و ترافیک شهری اهواز و دقیقاً در باره همین تقاطع غیرهم‌سطحِ چهارشیر به‌ویژه در باره فقدان مطالعات اجتماع‌محور هشدار داده بود: «… پیش‌بینی کردیم اگر چهارشیر افتتاح شد با توجه به تردد مسافرینی که بین‌شهری و برون‌شهری می‌خواهند مسیر جابجا کنند، کشته‌ها زیاد خواهد شد. جالب بهتون بگم طی دهه‌ها در میدان چهارشیر یک کشته عابرپیاده داشتیم. اما طی شش ماه اول بعد از افتتاح [چهارشیر] فقط ۶ کشته عابرپیاده داشتیم …»؛ بی‌محابا ساخته و عَلَم شدند تا کشته‌های بیشتری از ما بگیرند و رزومه‌های برخی از مقام‌پرستان را پُر سازند! امروز ما به خانواده، دوستان، همکاران و دانش‌آموزانِ محسن خواهیم گفت: که قسمت‌اش بود! قضا و قدر بود! روزش فرارسیده بود! و در گروه‌های مجازی زیر عکس زیبای محسن حمیدی استیکر «روحش‌شاد» خواهیم گذاشت! اما هیچ‌کس سوء مدیریت‌ها را تعقیب نخواهد کرد! هیچ‌کس از مدیرانی که روبان افتتاح را بریدند نخواهد پرسید که چرا به هشدار متخصصان ترافیک توجه نکردند! و هیچ پدر و مادر پول‌داری از خون پاشیده شده بر جلوی خودوری فرزندشان نخواهند پرسید؟! آیا وجدان آن قاتل بی‌رحم فراری به‌درد نخواهد آمد که چه جوان رعنایی را به‌قتل رسانده و از ما و این استان بلاکش گرفته است؟!

لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّهَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ