جمعِ دو نقیض “ستم پذیری و ظلم ستیزی” چگونه ممکن‌ است ؟!

علی عبدالخانی : حامد عنقا نویسنده و تهیه کننده سریال «آقازاده» می گوید؛ این سریال همان‌طوری که از اسمش برمی‌آید، گزارشی بی‌پرده و مستند از اتفاقات چند سال اخیر در پهنه سیاست و اقتصاد کشور است که فکر می‌کنم برای خیلی‌ها دردآور باشد و می‌تواند بخشی از آدم‌های مؤثر در کشور را آزار دهد.عشق مفهومی […]

علی عبدالخانی : حامد عنقا نویسنده و تهیه کننده سریال «آقازاده» می گوید؛ این سریال همان‌طوری که از اسمش برمی‌آید، گزارشی بی‌پرده و مستند از اتفاقات چند سال اخیر در پهنه سیاست و اقتصاد کشور است که فکر می‌کنم برای خیلی‌ها دردآور باشد و می‌تواند بخشی از آدم‌های مؤثر در کشور را آزار دهد.عشق مفهومی بنا شده بر احساسات و در مقابل منطق قرار می گیرد با این وجود و برغم ظاهر سیاسی – جنایی، فیلم ” آقازاده ” درامی عاشقانه نیز به شمار می رود.

در این‌ سریال نیما بعنوان نمادی از فساد و سوء استفاده از جایگاه پدر از یک طرف و حامد بعنوان مظهری از قانونمندی و حق مداری ( از سوی دیگر ) ظاهر می شوند.شخصیت نیما بعنوان تجلی فساد، زد و بند، نفوذ، تعرض به اموال عمومی و سوءاستفاده از جایگاه پدر، با چیدمانی از یک حاشیه متشکل از اشخاص مختلف که در آنها انسانهای رذل و ددصفت به وفور یافت می شود، واضحترین نما را از این سریال پر بیننده به بیننده ارایه می دهد.

اطراف و پیرامون نیما پر از مهره های سقوط کرده از ارتفاع عزت و کرامت است. آنها تلاش می کنند این چارچوب خودساخته ی امپراطوری مملو از فساد خود‌ را از گزند تفکر و اقدامات حامدی نجات دهند. آنها دو مفهوم افساد و تفسید را در بالاترین حالت ممکن بکار می گیرند اما در مقابل مانعی به نام حامد کم می آورند و به تدریج شاهد ایجاد ترکهای بزرگ بر ستونهای امپراطوری خود می شوند. برغم همه موانع و محدودیتها و پیچیدگیهای پیدا و پنهان که مرام و مسلک حامدی را احاطه کرده ، در نهایت طومار نیما و نیماصفتان توسط حامد و حامدها درهم پیچیده می شود و طبعاً بخشی هر چند کم از فضای تباه شده از وجود پلید صفتان منفعت جو پاک می شود.

حامدها بعنوان عناصری ستم دیده از آن جهت که مجبورند با صاحبان عناوین و جایگاههای متنفذ همچون آقایان و فرزندان،خواهران و برادران برخی مقامات مسئول و حتی بستگان نسبی و سببی همچون دامادها و… مبارزه کنند. این را هم نمی توان منکر شد که در فضای مه آلودی که جماعتهای نیمایی ایجاد می کنند، قانونمندان با اراده و مصمم احتمالا هزینه رویارویی با آنان را می پردازند.عنقا بعنوان نویسنده ی فیلمنامه با بکارگیری قید ” کشور ” شیوع این پدیده ی مجرمانه را به پایتخت محدود نکرده که این اطلاق می تواند نقطه ی قوت دیگری در نگاه این نویسنده به موضوع فساد تلقی بشود، بنابراین نباید تصور کرد که مصادیق این دو نماد (خیر و شر) محدود‌ به مرکز کشور باشند بلکه می توان گفت که اقدامات و اندیشه های نیمایی همان روش و شیوه را در موسسات استانی و شهرستانی در پیش گرفته یا می گیرند. بلحاظ گستردگی شاید به نظر می رسد که فامیل سالاری استانی و شهرستانی به مراتب خطرناکتر از نوع متمرکز در پایتخت باشد.

حامدها اشخاصی هستند که از درون جایگاه خود امانتدارانه و قانونمندانه و با قدرت دفاع می کنند و از همه ی توانمندیهای علمی و تجربی خود در جهت حفظ منافع موسسات از دست درازی و سیطره ی نیما صفتان تلاش می کنند.نمونه های حامدی در اوج ظلم‌ ستیزی اما در مقابل انواع خباثتهای ناشی از اقتدار جایگاهی که بواسطه فرزندان، برادران و خواهران و منسوبان مختلف برخی مقامات با نفوذ بکار گرفته می شود و… واقعاً اشخاصی ستمدیده هستند.

معرفی ۵۵۳ مدیر متخلف دولتی به نهاد ریاست جمهوری توسط سازمان بازرسی کل کشور بهترین دلیل تکثیر و تکاثر پدیده ی سوء استفاده از موقعیت و جایگاه دولتی و انتقال بدیهی این تخلفات به منسوبان سببی و نسبی تخلف کنندگان بویژه در استانها و شهرستانهاست.حامدهای مفروض این مقال در نهایت اخلاص و امانتداری، تاوان همین امانتداری را می پردازند.قوانین بازدارنده و حمایتی بویژه در استانها از کارایی کافی در جهت حمایت صریح و قاطع از حامدصفتان برخوردار نیست و بسیار ضعیف هستند. در این شرایط سخت اقتصادی که انضباط در حوزه های مختلف باید فصل الخطاب همه باشد، نباید به مفهوم نوظهور خاندان سالاری که ورژنی بسیار خطرناکتر از آقازادگی است، اجازه ی عرض اندامی در طول و عرض سازمانها، ادارات و موسسات داده بشود.